سخنى با خواننده
پژوهشهاى بنيادى در «تاريخ حديث»، گامهاى نخست خويش را پشت سر مىگذارند. بررسى چگونگى شكلگيرى حديث شيعه و همچنين بازشناسى فراز و نشيبهاى آن در گذر زمان، پاسخ بسيارى از پرسشها و نيز چرايى جهتگيرىها، دستهبندىها، توثيق و تضعيفها و... و همچنين برخى زواياى تاريك انديشه شيعى را روشن خواهد ساخت. بىترديد، فهم صحيح بسيارى از متون حديثى، بر تاريخگذارى آنها استوار است.
نگاه تاريخى به حديث، آثار حديثى امروز را به ميراث كهن، پيوند مىزند و بههمپيوستگىِ جريان حديث شيعه را مىنماياند. در حوزه تشيّع، بازخوانى تاريخ حديث شيعه - كه خود، هويّتى مستقل دارد - ، تا كنون ، كمتر مورد توجّه قرار گرفته است و از اين رو، پژوهشهاى كارآمد در اين عرصه، بسيار پر اهمّيت اند.
با گسترش مطالعات تخصّصى حديث در دهههاى اخير و افزايش رشتهها و گرايشهاى علوم حديث در مراكز آموزش عالى، زمينه تدوين تاريخ حديث و تحليل حديث بر پايه تاريخ ، فراهم آمد. چنين تحليلى ، نيازمند قرار گرفتن حديث در جايگاه صدور است. پژوهشگران تاريخ حديث ، مىكوشند تا حديث را به زمان صدور، نزديك سازند و قرينههايى را كه سبب پيدايش حديث شده است، بيابند. در اين نگرش، احاديثى كه بر پايه نياز روز و يا در پاسخ انديشهاى مشهور در زمان صدور، صادر شدهاند، از احاديث عام، باز شناخته مىشوند، كه اين بازشناسى ، در تبيين انديشه شيعى و نيز اجتهاد روزآمد در همه حوزههاى دين ، مؤثّر خواهد بود.
استادان فرهيخته دانشگاهها و اعضاى هيئت علمى پژوهشگاههاى علوم اسلامى ، با شناخت اهمّيت تاريخ حديث در سالهاى اخير، كوشش كردهاند تا دانشجويان را به سَمت شناسايى حوزههاى حديثى، محدّثان و نويسندگان آثار حديثى هدايت كنند، كه رهاوردِ تلاشِ علمى مشترك استادان و دانشجويانِ حديثپژوه، پديد آمدن پاياننامههايى بر محورِ «تاريخ حديث» بوده است. بىترديد، نتايج به دست آمده، اگر چه مفيدند، ولى كامل نيستند؛ زيرا نوشتارهاى علمىِ شكل گرفته بر محور «تاريخ حديث»، هنوز پراكنده اند و در ميان پاياننامهها و كتابها، برخى به