637
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

سبحان‏ اند، عبارت اند از: ۱. کفر ورزیدن به دلایل روشن الهى، ۲. نسبت دروغ دادن به خدا، ۳. ستیزه‏گرى با عقیده توحید، ۴. کشتن پیامبر، ۵. کشتن مؤمن، ۶. شهادت دروغ در لعان، ۷. دوستى با کفّار، ۸. ناسپاسى نعمت‏هاى الهى، ۹. بدگمانى به خدا، ۱۰. فرار از میدان جهاد، ۱۱. خیانت در بیت المال و ۱۲. ارتداد.

تفسیر (وَ لاالضَّالِّینَ)

* واژه‏شناسى «ضلالت»: واژه «ضلالت» مصدر از مادّه «ض ل ل» در مقابل هدایت و در اصل به معناى تباهى و نابودى است؛ ولی از آن جا که منحرف شدن از راه راست به سوی مقصد، به تباهى و نابودى تلاش مى‏انجامد، به تدریج در معناى گم‏راهى نیز حقیقت گردیده است.

همچنین «غَىّ»، یکى از واژگانى است که مفهوم «گم‏راهى» در آن نهفته است. برخى آن را مترادف «ضلال» دانسته‏اند و بعضى میان آنها فرق گذاشته‏اند.

به نظر مى‏رسد فرق «غَیّ» و «ضلال» این است که «غیّ» به معناى خطا در تشخیص مقصد، ولى «ضلال» انحراف از راهِ رسیدن به مقصد است، هر چند در نرسیدن به مقصد، هر دو اشتراک دارند.

* کاربردهاى «ضلالت» در قرآن: واژه‏هاى برگرفته از ریشه «ض ل ل»، ۱۸۹ بار و در سه معنا به کار رفته‏اند: تباهى و نابودى، انحراف از راه حقّ حقیقى، و انحراف از راه حقّ پندارى.

* وجوه «ضلالت»: برخى، ده وجه را در کاربردهاى ضلالت بیان کرده‏اند: خوار شدن در مقام داورى، غوایت، خسران، شقاوت، بطلان، خطا، هلاک، نسیان، جهل و ضدّ هدایت.

مى‏توان گفت: همه وجه‏های یاد شده با تأمّل، به یکى از سه معنایى که در


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
636

رود، به معناى کیفیتى نفسانى برخاسته از شدّت نارضایى است؛ امّا هنگامى که خود این واژه یا واژه‏هاى مشابه آن مانند «سخط»، «اَسَف» و «غیظ» به خداوند سبحان نسبت داده شود، اشاره به صفت فعل الهى و به معناى آثار مترتّب بر آن، یعنى مجازات کارهاى ناشایست است.

* اِعراب «غَیر»: طبق قرائت مشهور «غَیرِ (با کسره راء)» است. این واژه همراه مضاف إلیه خود یعنى «المغضوب علیهم»، توصیفى است براى «الذین أنعمت علیهم»؛ یعنى مرا به راه کسانى که به آنها نعمت دادى، هدایت فرما؛ آنان ‏که نه مورد خشم [تو] قرار گرفته‏اند و نه گم‏راه اند.

* کاربردهاى «غضب» در قرآن: مادّه «غضب» در قرآن، ۲۴ بار به کار رفته است. از این تعداد، نوزده بار در باره غضب خداوند سبحان و پنج بار در باره غضب انسان است. همچنین در قرآن، مادّه «سخط»، چهار بار آمده که سه بار در باره خدا و یک بار در باره انسان است. مادّه «غیظ» نیز یازده بار آمده که نُه بار در باره انسان و دو بار در باره دوزخ است و ماده «أسف» نیز یک بار به معناى خشم الهى آمده‏ است.

* عوامل غضب: انواع گناهان، زمینه‏ساز غضب الهى یعنى مجازات اویند. بنا بر این، گناهکار به اندازه گناهش، سزاوار خشم و کیفر الهى است. از این رو، تصریح قرآن و روایات به این که برخى از اقوام یا افراد، مورد غضب الهى قرار گرفته‏اند، یا شمارى از گناهان موجب خشم خداوند سبحان شمرده شده‏اند، اشاره به سنگین‏تر بودن مجازات آنهاست:

یک. اقوام مغضوب: تصریح قرآن به این که در میان اقوام گذشته، سه قوم: عاد، فرعون و یهود، مورد غضب الهى قرار گرفته‏اند، اشاره به سنگین‏تر بودن مجازات آنان است.

دو. سنگین‏ترین گناهان: گناهانى که در قرآن تصریح شده موجب غضب خداوند

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16866
صفحه از 687
پرینت  ارسال به