جاه را از خود نفى مىکند و در جمله (وَ ما أَنَا مِنَ المُتَکَلِّفِینَ) خود را از تصنّع و خودآرایى به چیزى که آن را ندارد، دور میدارد.۱
گفتنى است بررسى کاربردهای واژه «تکلّف» و «متکلّف» در احادیث اسلامى نشان مىدهد که این واژه، گستره وسیعى دارد که آنچه ابن فارس و راغب و دیگران در تبیین معناى آن گفتهاند، در واقع، مصداقهای آن مفهوم شمرده مىشوند. براى آشنایى با گستره مفهومى این واژه، تأمّل در نشانهها و ویژگىهایى که در روایات اهل بیت علیهم السلام براى «تکلّف» و «متکلّف» آمده، ضرورى است.
نشانههاى متکلّف
در روایات اهل بیت علیهم السلام نشانههاى فراوانى براى متکلّف ذکر شده که اینک به ذکر نمونههایى از آنها مىپردازیم:
در روایتى از پیامبر صلی الله علیه و آله چهار نشانه براى متکلّف ذکر شده است:
۰.أمّا عَلامةُ المُتَکَلّفِ فَأَربَعَةٌ: الجِدالُ فیما لا یَعنیهِ، وَ یُنازِعُ مَن فَوقَهُ، وَ یَتَعاطىٰ ما لا یَنالُ، وَ یَجعَلُ هَمَّهُ لِما لا یُنجیهِ.۲
۰.نشانه متکلّف، چهار چیز است: در امور بیهوده، بحث و مجادله مىکند، با بالادست خود مىستیزد، بدانچه نتوان رسید، دست مىیازد و همّت خود را مصروف چیزى مىکند که نجاتش نمىدهد.
در روایتى دیگر از ایشان، سه نشانه دیگر بیان گردیده است:
۰.للمُتَکَلّفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَتَمَلَّقُ إذا حَضَرَ، وَ یَغتابُ إذا غابَ، وَ یَشمَتُ بِالمُصیبَةِ.۳