تهى شدن دل از غیر خدا، اشاره به حالت انقطاعى است که در حال اضطرار براى همه حاصل مىشود. شاید بتوان گفت: اگر چنین حالتى به طور دائم براى کسى حاصل شود، به مرتبهاى از مراتب اسم اعظم، دست یافته است.
چهار. مطابق شمارى از روایات، اسم اعظم الهى ۷۳ حرف دارد که آصف بَرخیا، تنها با دانستن یک حرف آن توانست تخت ملکه سَبا را در چشم بر هم زدنی نزد سلیمان علیه السلام حاضر کند. شمارى از پیامبران بزرگ الهى نیز تعدادى از حروف آن را مىدانستهاند؛ ولى پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن بزرگوار، ۷۲ حرف آن را مىدانند. بنا بر این، یک حرف آن مختص به ذات مقدّس ربوبى است.۱
به نظر مىرسد که حروف اسم اعظم، به مراتب معرفتِ مرتبط با آن اشاره دارد. بنا بر این، در توضیح روایات یاد شده مىتوان گفت: اسم اعظم و معرفت مرتبط با آن، مراتب مختلفى دارد که کاملترین مراتب آن، به پیامبر خاتم و اهل بیت ایشان - صلوات اللّٰه علیهم أجمعین - اختصاص دارد.
پنج. روایاتى که «بسمله» را اسم اعظم دانستهاند، به سه دسته قابل تقسیم اند:
دسته اوّل: روایتى از امیر مؤمنان علیه السلام در تفسیر «بسمله» که نام «اللّٰه» را اسم اعظم، معرّفى مىکند. متن روایت این است:
۰.«اللّٰهُ» أعظَمُ اسمٍ مِن أسماءِ اللّٰهِ.۲
۰.اللّٰه، بزرگترین نام از نامهاى خداست.
دسته دوم: روایاتى که «بسمله» را اسم اعظم دانستهاند، مانند آنچه از امام صادق علیه السلام نقل شده است که:
۰.«بسم اللّٰه الرحمن الرحیم» هُوَ اسمُ اللهِ الأَكبَرُ، وَ السَّبعُ المَثانی اُمُّ الكِتابِ، یُثَنّیٰ