335
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

حدیث قرب نوافل، دلیل روشنی برای اثبات این معناست. این حدیث در منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنّت آمده است. ثقة الإسلام کلینی آن را با سند صحیح از امام باقر علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که خداوند متعال فرمود:

۰.ما یَتَقَرَّبُ إلَیَّ عَبدٌ مِن عِبادِی بِشَیءٍ أحَبُّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ، وَ إنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إلَیَّ بالنّافِلَةِ حَتّىٰ اُحِبَّهُ، فَإذا أحبَبتُهُ كُنتُ إذاً سَمعَهُ الَّذی یسمَعُ بِهِ، وَ بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، وَ لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ، وَ یَدَهُ الّتی یَبطِشُ بِها؛ إن دَعانی أجَبتُهُ، وَ إن سَأَلَنی أعطَیتُهُ.۱

۰.هیچ بنده‏ای از بندگانم با چیزی دوست‏داشتنی‏تر از آنچه بر او واجب کرده‏ام، به من تقرّب نجست. همانا او با مستحبّات به من تقرّب می‏جوید تا جایی که دوستدار او می‏شوم. پس چون دوستش بدارم، گوش او می‏شوم که بِدان بشنود و چشم او می‏شوم که بِدان ببیند و زبان او می‏شوم که با آن سخن بگوید و دست او می‏شوم که با آن چیزها را بگیرد و بر آنها چیره ‏شود. اگر مرا بخواند، پاسخش می‏دهم و اگر از من چیزی بخواهد، به او می‏دهم.

این حدیث به روشنی دلالت دارد که عبادت، سبب می‏شود که انسان از نظر معنوی گام به گام به خداوند متعال نزدیک‏تر شود تا جایی که شایستگی پیدا می‏کند مورد محبّت او قرار گیرد. نتیجه محبّت خدا به انسان این است که اراده او در خواست خداوند سبحان ذوب می‏گردد و به مقام «فناء فی اللّٰه‏» می‏رسد و در این حال، اراده‏ای از خود ندارد: چشمش آن را می‏بیند که خدا می‏خواهد، زبانش آن را می‏گوید که او دوست دارد. همچنین سایر اعضا و جوارح بر مبنای خواست خدا عمل می‏کنند و مهم‏تر آن که ذهن و خِرَدش آن گونه می‏اندیشد و درک می‏کند که خداوند متعال فرموده است.۲

1.. الکافی: ج۲ ص۳۵۲ ح۸.

2.. در برخى نقل‏ها «و قلبه الذى یعقل به» آمده است (ر. ک: دانش‏نامۀ قرآن و حدیث: ج۵ ص۳۲۴ ح۲۰۵).


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
334

و گواهی می‏دهم که تو پیام‏های خدایت را رساندی و خدا را عبادت کردی تا مرگ، تو را فرا گرفت.

تردیدی نیست که این گونه موارد، به آیه یاد شده اشاره دارند و مقصود از «آمدن یقین» در همه آنها «فرا رسیدن مرگ» است.

۶. ولايت تكوينى

ولایت تکوینی عبارت است از توانایی معنوی ویژه‏ای که در نتیجه تقرّب و نزدیکی به کانون قدرت مطلق - یعنی خداوند متعال - برای انسان پدید می‏آید و از آن جا که نزدیکی به خدا راهی جز عبادت و انجام اوامر الهی و ترک نواهی او ندارد، ولایت تکوینی یکی از مهم‏ترین آثار عبادت شمرده می‏شود.

علّامه طباطبایی رحمه الله در تبیین مفهوم «ولایت» و ارتباط آن با دستاورد‏های نبوّت می‏فرماید:

۰.نبوّت، یک واقعیتی است که احکام دینی و نوامیس خدایی مربوط به زندگی را به دست آورده و به مردم می‏رساند و ولایت، واقعیتی است که در نتیجه عمل به فرآورده‏های نبوّت و نوامیس خدایی در انسان به وجود می‏آید.۱

به بیان روشن‏تر، نبوّت، برنامه تکامل انسان را ارائه می‏دهد. تکاملی که انسان از پیاده کردن این برنامه به دست می‏آورد، واقعیتی است که به او توان و قدرتی معنوی می‏بخشد و در نتیجه، به تناسب آن می‏تواند در جهان هستی تصرّف کند. بدین جهت است که چنین واقعیت و قدرتی را «ولایت تکوینی» یا «ولایت معنوی» می‏نامند.

هر چه دستاورد‏های نبوّت در زندگی انسان بیشتر به کار گرفته شوند، مرتبه ولایت تکوینی انسان، فزونی می‏گیرد تا این که به مرتبه «ولایت کلّی الهی» یعنی مرتبه انسان کامل می‏رسد.

1.. «خلافت و ولایت»، علّامه طباطبایی: نشریّۀ حسینیّۀ ارشاد، سال ۱۳۶۹ (مجلّۀ مکتب تشیّع: ش۴، ص۱۷۲ - ۱۹۰ «مسئلۀ ولایت، ارتباط نبوت و ولایت»، سیّد محمّدحسین طباطبایی).

تعداد بازدید : 6300
صفحه از 687
پرینت  ارسال به