تنها به معناى کنایى آن اشاره کردهاند، مانند ابن فارس که مىگوید:
۰.الیاء و الواو و المیم کلمة واحدة،۱ هی الیوم: الواحد من الأیّام، ثمّ یستَعیرونه فی الأمر العظیم و یقولون: نِعمَ فلان فی الیوم إذ أنزل!۲
۰.یاء و واو و میم، یک کلمه است و مفرد «أیّام» است. آن را در کار و رخداد بزرگ به صورت استعاره به کار مىبرند و مىگویند: در آن روز بزرگ، چه خوش میدرخشید!
برخى، در تبیین معناى آن، به این جمله اکتفا کردهاند که:
۰.الیوم معروف.۳
۰.[معنای] «یوم» شناخته شده است.
برخى نیز این واژه را چنین معنا کردهاند:
۰.الیوم، مقداره من طلوع الشمس إلى غروبها.۴
۰.مقدار «یوم (روز)»، از طلوع خورشید تا غروب آن است.
بسیارى از واژهشناسان، معناى یاد شده را کاربرد نخستین آن مىدانند که بر این اساس، کلمه «یوم» در آغاز به معناى مقدار زمان میان طلوع و غروب خورشید بوده و سپس در معناى دیگر به کار رفته است.۵
ابو البقای کَفَوى بر این باور است که کلمه «یوم» در لغت، عرف و شرع، داراى سه معناى متفاوت است. او مىگوید:
۰.الیوم هو لغةً موضوع للوقت المطلق، لیلاً أو غیره، قلیلاً أو غیره، کیوم الدین؛ لعدم الطلوع و الغروب حینئذٍ، و عرفاً مدّة کون الشمس فوق الأرض، و شرعاً زمان