117
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

یا خَیرَ حامِدٍ وَ مَحمودٍ!۱

۰.اى بهترین ستاینده و ستوده!

امّا جز خداى سبحان، هیچ کس نمى‏تواند او را چنان که هست، بشناسد:

۰.(وَ لٰا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً.۲

۰.دانش‏ آنان، او را فرا نمی‏گیرد).

از این رو، شایسته است که حمدگویى دیگران، همراه تسبیح باشد. حتّى بهتر است که تحمید خدا با تسبیح او آغاز شود:۳

۰.(وَ ٱلْمَلائِكَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ.۴

۰.فرشتگان، با ستایش پروردگارشان پیوسته او را تسبیح می‏گویند).

بر این اساس، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله - که سرآمدِ اهل معرفت است - در دعایى که راویان هر دو فریق از ایشان نقل کرده‏اند، خطاب به خداى سبحان مى‏فرماید:

۰.لا اُحصى ثَناءً عَلَیکَ، أنتَ كَما أثنَیتَ عَلیٰ نَفسِکَ.۵

۰.من از عهده ثناى تو بر نمى‏آیم. تو چنانى که خود، خویشتن را ستوده‏اى.

همچنین ادب عبودیّت ایجاب مى‏کند که انسان، در مقام ستایش خداى

1.. البلد الأمین: ص۴۱۰.

2.. طه: آیۀ ۱۱۰.

3.. المیزان: ج۱ ص۲۰.

4.. شورا: آیۀ ۵.

5.. صحیح مسلم: ج۱ ص۳۵۲ ح۲۲۲ (به نقل از عایشه)، سنن الترمذى: ج۵ ص۵۶۱ ح۳۵۶۶، سنن ابن ماجة: ج۱ ص۳۷۳ ح۱۱۷۹، مسند ابن حنبل: ج۱ ص۲۰۸ ح۷۵۱ و ص۲۵۱ ح۹۵۷ (همگى به نقل از عبد الرحمان بن حارث بن هشام از امام على علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله)، کنز العمّال: ج۸ ص۲۲۶ ح۲۲۶۶۸، الکافى: ج۳ ص۳۲۴ ح۱۲ (به نقل از ابو بصیر از امام باقر علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله که در آن به جاى «لا اُحصى ثناء»، «لا أبلغ مدحک و الثناء» آمده است) و بحار الأنوار: ج۹۳ ص۱۵۹ ح۳۳ (به نقل از مصباح الشریعة از امام صادق علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله).


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
116

اختصاص مطلق «حمد» به خداى سبحان، بدین معناست که هیچ کس و هیچ چیز جز او در نظام هستى به طور مستقل، تأثیرگذار نیست.۱

چهار. تداوم حمد: جمله «الحمد للّٰه‏»، جمله اسمیّه است و بر دوام و استمرار «حمد» براى خداوند سبحان دلالت دارد؛ امّا در باره این که این جمله انشایى است یا اِخبارى، در نظر ابتدایى، دو احتمال وجود دارد؛ ولى ظاهراً احتمال اوّل، متعیّن است؛ زیرا تحمید با انشا تحقّق مى‏یابد، نه با اِخبار، و از آن جا که گوینده این کلام، خداوند سبحان است، او در باره خود، انشاى حمد کرده است؛ یعنى خود را ستوده است۲ و بدین سان به دیگران نیز ادب سخن گفتن با خود را آموزش داده است، چنان که از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده که در تحمید خداى سبحان فرموده است:

۰.نَحمَدُهُ كَما حَمِدَ نَفسَهُ وَ كَما هُوَ أهلُهُ.۳

۰.او را مى‏ستاییم، چنان که خودش را ستوده و آن سان که شایسته آن است.

پنج. کامل‏ترین ستایشگر خدا: ستایش الهى، حاصل شناخت اوست. هر چه شناخت ما از صفات جمال و جلال خداى سبحان بیشتر شود، ستایشمان کامل‏تر مى‏شود. از این رو، بهترین و کامل‏ترین ستایشگر خداوند متعال، خودِ اوست که بیش از هر کس، ذاتِ اقدس خود را مى‏شناسد.

بنا بر این، خداى سبحان، نه‏تنها بهترین ستایش ‏شده است، بلکه بهترین ستایشگرِ خود نیز هست، چنان که در دعایى نقل شده از پیامبر صلی الله علیه و آله مى‏خوانیم:

1.. گفتنى است که برخى از مفسّران در توحید افعالى خدشه کرده‏اند؛ ولی ظاهراً اشکال ایشان، مربوط به توحید افعالى به معنایى است که اشاعره مطرح کرده‏اند، نه معنایى که در متن آمده است (ر. ک: مناهج البیان: ج۱ ص۲۰۸).

2.. ر. ک: مناهج البیان: ج۱ ص۱۰۴.

3.. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۱ ص۵۱۴ ح۱۴۸۲.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5584
صفحه از 687
پرینت  ارسال به