315
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد اوّل

۱۸۹.المناقب ، ابن شهرآشوبـ به نقل از يحيى بن الحسن ـ: يزيد به امام زين العابدين عليه السلام گفت : شگفتا از پدرت [كه ، فرزندانش را] على و على ناميده است!
امام عليه السلام فرمود : «پدرم ، پدرش را دوست داشت و از اين رو ، چند بار [ فرزندانش را ]به نام او ناميد» .

۶ / ۱

على اكبر

على اكبر ، نخستين فرزند پسر امام حسين عليه السلام بود . علّت ناميده شدن او به «علىِ بزرگ تر» ، اين بود كه امام حسين عليه السلام به دليل شدّت علاقه اى كه به نام پدر بزرگوارش داشت ، نام سه فرزند پسرِ خود را «على» گذاشت . از اين رو ، اوّلى به «علىِ بزرگ تر» و دومى به «علىِ ميانه» و سومى به «علىِ كوچك تر» معروف شدند .
بنا به نقلى ، على اكبر ، در يازدهم شعبان سال سى و سوم هجرى ، ۱ متولّد شد . ۲ كنيه او ابو الحسن ، و مادرش ليلى دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثَقَفى است .
گفتنى است كه مادر ليلى ، يعنى مادر بزرگ على اكبر ، ميمونه دختر ابو سفيان بوده است و به همين جهت ، بر پايه گزارشى ، معاويه ، او را شايسته ترين فرد براى خلافت مى دانست و او را چنين توصيف كرد :
شايسته ترين فرد براى اين كار (خلافت) ، على بن الحسين بن على عليهماالسلام است . جدّش پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است و دليرى بنى هاشم ، سخاوت بنى اميّه و فخر ثقيف را دارد .
البتّه اين سخن معاويه ، در واقع ، يك موضعگيرى سياسى ، به منظور نفى خلافت از خاندان رسالت است ، نه اين كه واقعا او خلافت را حقّ على اكبر مى دانسته است .
همچنين پيشنهاد امان به على اكبر در جريان عاشورا را به خاطر انتسابش به ابوسفيان از جهت مادر ، مى توان يك حركت سياسى با هدف جدا كردن على اكبر از امام حسين عليه السلام ارزيابى كرد كه با اين پاسخ قاطع وى ، رو به رو شد :
به خدا سوگند ، خويشاوندى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، براى مراعات كردن ، سزامندتر است! ۳
برخى گفته اند كه ايشان ، از جدّ بزرگوارش امام على عليه السلام ، حديث نقل كرده كه ظاهرا اشتباه است .
گفتنى است كه شمارى از بزرگان ، مانند شيخ طوسى و شيخ مفيد ، امام زين العابدين عليه السلام را بزرگ ترين فرزند امام حسين عليه السلام دانسته اند ؛ ۴ ولى اين نظريّه ، خلاف رأى مشهور سيره نويسان و نَسَب شناسان است ۵ . محقّق شوشترى ، در ردّ اين نظريّه ، با اشاره به سخن شيخ طوسى در اين باره مى گويد :
پيش از شيخ طوسى در الرجال ، شيخ مفيد در الإرشاد است كه اين على (شهيد كربلا) را به «اصغر» توصيف كرده است و احمد بن طاووس و علّامه حلّى هم از او پيروى كرده اند ؛ همچنين ، على بن طاووس و ابن داوود .
مامقانى ۶ مى گويد : علّامه حلّى ، منكر اين نظر الإرشاد در توصيف على به «اصغر» شده ؛ چرا كه زبير بن بكّار ، ابن قتيبه ، طبرى ، ابن ابى زهره ، دينورى و بَلاذُرى و مُزَنى و عمرى و ابو الفرج و مؤلّف الزواجر ، از اهل سنّت ، و ابن همّام ، مؤلّف الأنوار و ابو الفضل صابونى مؤلّف الفاخر ، از شيعيان ، او را به «اكبر» توصيف كرده اند .
مى گويم : همين طور است نظر مُصعب بن زبير در كتاب نسب قريش و ابو مخنف بنا بر روايت طبرى و مسعودى ؛ بلكه سيره نويسان ، در اين ، اختلافى ندارند .
من پيش از شيخ مفيد ، جز على بن احمد كوفى مؤلّف الاستغاثة ، كسى را نمى شناسم كه قائل به اين نظر باشد و نظر كوفى هم اعتبارى ندارد ؛ چون نوشته اش مخدوش است ، همان گونه كه در جاى خود ، آن را دانستى .
ظاهر ، اين است كه آنچه باعث شده كه شيخ مفيد و شيخ طوسى ، اين نظر را انتخاب كنند ، وجود خبر صحيحى است كه در آن آمده كه واجب است امام ، پسر بزرگ تر را جانشين خود قرار دهد . به همين جهت هم بود كه جمعى در باره عبد اللّه اَفطَح ، به اشتباه افتاده اند ؛ زيرا او پسر بزرگِ امام صادق عليه السلام بود ؛ امّا مقصود خبر ياد شده ، اين است كه پسر بزرگ تر ، وقتى جانشين مى شود كه ناتوانى و مشكلى نداشته باشد ؛ ولى عبد اللّه افطَح مشكل داشت ، همان گونه كه شرط جانشينى پسر بزرگ تر ، مربوط به زمان مرگ پدر است ، و امام حسين عليه السلام در زمان شهادتش پسرى بزرگ تر از امام زين العابدين عليه السلام نداشت . بنا بر اين ، كسى جز او نبود و مراد حديث هم ، پسر بزرگ امام بودن است . پس اين كه علّامه حلّى ، خبر را با جانشين شدن امير مؤمنان ، نقض كرده و گفته كه ايشان ، پسر كوچك پدرش بوده ، نقض نابه جايى است ؛ چرا كه پدر ايشان ، امام نبوده و به علاوه ، پدرش هم او را جانشين قرار نداده بود .
امّا آنچه در الإقبال ، به نقل از مختصر المنتخب در زيارت هاى عاشورا آمده كه : «و [سلام] بر پسر تو على اصغر كه مصيبت او ، بر تو وارد شد» ، اشكالش اين است كه اوّلاً اين زيارت ، منسوب به امام معصوم نيست و چه بسا كه برخى علما آن را گفته باشند . ثانيا ظاهرا كلمه «اصغر» ، حاشيه اى بوده كه از روى اجتهاد ، از نظر شيخ مفيد و شيخ طوسى و ابن طاووس و علّامه حلّى گرفته شده و به متن ، افزوده شده است .
ابو الفرج ، در مقاتل الطالبيّين خود ، نقل كرده كه يزيد به امام زين العابدين عليه السلام گفت : نامت چيست؟ ايشان به او پاسخ داد : «على» . يزيد گفت : مگر على را خدا نكُشت؟ فرمود : «برادر بزرگ ترى به نام على داشتم كه شما او را كُشتيد» . اين خبر را نسبُ قريش هم نقل كرده ؛ امّا به جاى يزيد ، ابن زياد آورده است .
اگر چه در اين كه چه كسى على اكبر است ، اختلاف هست ، امّا در اين ، اختلافى نيست كه على اكبر و على اصغر ، دو اسم براى على اكبر و امام زين العابدين عليه السلام هستند و همين طور ، اختلافى نيست كه نام كودك شيرخوار امام عليه السلام ، عبد اللّه بوده است . كمال الدين بن ابى طلحه ، از عالمان اهل سنّت ، حرف شگفتى زده كه اين على را «اكبر» ، امام زين العابدين عليه السلام را «على اوسط» و كودك شيرخوار را «على اصغر» معرّفى كرده است ، و همانند اوست ابن شهرآشوب شيعى در معرّفى كودك شيرخوار به «على اصغر» . او گفته است : «حسين عليه السلام يكّه و تنها ماند ، در حالى كه على اصغر ، در دامانش بود» .
همين طور ، مشهور است كه : على اكبر ، اوّلين شهيد اهل بيت بوده و طبرى و ابو الفرج ، به اين مطلب ، تصريح كرده اند و در «زيارت ناحيه» هم آمده است . ابن شهرآشوب ، او را از بيستمين شهيد اهل بيت ، دانسته است .
در باره سنّ على اكبر در هنگام شهادت در كربلا ، اختلاف نظر وجود دارد و تا بيست و هشت سال هم گزارش شده است ؛ ۷ ليكن بنا بر نظريّه مشهور ـ كه وى بزرگ تر از امام زين العابدين عليه السلام بوده است ـ و با عنايت به اين كه امام زين العابدين عليه السلام هنگام واقعه عاشورا ، بيست و سه سال داشته ، بايد سنّ على اكبر ، بيش از اين باشد و لذا گزارش هاى مبنى بر «ولادت وى در زمان خلافت عثمان» و ۲۵ ساله بودن وى در وقت شهادت» ، درباره سن ايشان ، واقع بينانه تر به نظر مى رسد .

1.اين نقل ، مربوط به مقتل الحسينِ مُقَرَّم است و در منابع كهن و معتبر ، يافت نشد .

2.در السرائر و مَقاتل الطالبيّين آمده است كه در زمان خلافت عثمان به دنيا آمده است.

3.ر . ك : ج ۷ ص ۷ (بخش هشتم / فصل چهارم / على اكبر عليه السلام ) .

4.در سرّ السلسلة العلوية آمده است كه : «اصحاب ما نمى پذيرند كه كشته شده ، علىِ بزرگ تر باشد و اين ، صحيح است» .

5.در لباب الأنساب آمده: «بيشتر علما ، بر اين قول هستند كه كشته شده در كربلا ، علىِ بزرگ تر (على اكبر) است» .

6.گفتنى است علّامه محمدتقى شوشترى ، كتاب خود قاموس الرجال را در نقد كتاب تنقيح المقال مامقانى ، نگاشته است .

7.گزارش هاى ياد شده ، به ترتيب سنّ مورد اشاره ، عبارت اند از : الف ـ «در زمان خلافت عثمان ، متولّد شد»؛ ب ـ «دو سالْ مانده به پايان خلافت عثمان ، متولّد شد»؛ ج ـ «در وقت شهادت ، ۲۵ ساله بود»؛ د ـ «در وقت شهادت ، دوازده ساله بود»؛ ه ـ «در وقت شهادت ، بيش از ده سال داشت» .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد اوّل
314

۱۸۹.المناقب لابن شهرآشوب عن يحيى بن الحسن :قالَ يَزيدُ لِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام : واعَجَبا لِأَبيكَ ، سَمّى عَلِيّا وعَلِيّا!
فَقالَ عليه السلام : إنَّ أبي أحَبَّ أباهُ ، فَسَمّى بِاسمِهِ مِرارا . ۱

۶ / ۱

عَلِيٌّ الأَكبَرُ

هو أوّل الأولاد الذكور للإمام الحسين عليه السلام ، وسبب تسميته بعليٍّ الأكبر أن الإمام الحسين عليه السلام سمّى أولاده الذكور الثلاثة باسم أبيه عليّ عليه السلام بسبب حبّه الشديد له ۲ ، ولذلك فقد عرف أوّل أولاده بـ «عليّ الأكبر» والثاني «عليّ الأوسط» والثالث «عليّ الأصغر».
قيل : ولد عليّ الأكبر فيالحادي عشر من شعبان سنة ثلاث وثلاثين من الهجرة ، ۳ في خلافة عثمان ، ۴ كنيته أبو الحسن ۵ ، واُمّه ليلى بنت أبي مرّة بن عروة بن مسعود الثقفي ۶ .
وممّا يجدر ذكره أنّ اُمّ ليلى ـ أي جدّة عليّ الأكبر ـ هي ميمونة بنت أبي سفيان، ولذلك فقد كان معاوية ـ كما تذكر إحدى الروايات ـ يعتبره أحقّ شخص بالخلافة، ووصفه قائلاً:
أولى النّاس بهذا الأمر عليّ بن الحسين بن عليّ! جدّه رسول اللّه صلى الله عليه و آله وفيه شجاعة بني هاشم، وسخاء بني اُميّة، وزهو ثقيف . ۷
وبالطبع فإنّ قول معاوية هذا يمثّل موقفاً سياسياً يهدف إلى سلب الخلافة من أهل بيت الرسالة، لا أنّه كان يعتبر الخلافة من حقّ عليّ الأكبر . كما يمكن اعتبار عرض الأمان على عليّ الأكبر خلال حادثة عاشوراء بسبب انتسابه إلى أبي سفيان من جهة الاُمّ ، حركة سياسية يهدف من خلالها عزل عليّ الأكبر عن الإمام الحسين عليه السلام ، إلّا أنّه واجه موقفاً حازماً من عليّ الأكبر حيث قال :
أما واللّه لقرابة رسول اللّه كانت أولى أن تُرعى . ۸
وقد صرّح البعض بأنّه قد روى الحديث عن جدّه الإمام علي عليه السلام ۹ ، وهو خطأ على مايبدو.
وممّا يجدر ذكره أنّ عدداً من العلماء الكبار كالشيخ الطوسي والشيخ المفيد اعتبروا الإمام السجّاد عليه السلام أكبر أولاد الحسين عليه السلام ۱۰ . إلّا أنّ هذا الرأي يتعارض مع الرأي المشهور لكتّاب السِيَر وأصحاب النسب . ۱۱
يقول المحقّق الشوشتري في بيان ردّ هذا الرأي مشيراً إلى كلام الشيخ الطوسي في هذا المجال :
قال المصنّف : سبق الشيخَ في الرجال ۱۲ ـ في وصف هذا بالأصغر ـ المفيدُ في الإرشاد ۱۳ ، وتبعه أحمد بن طاووس، والعلّامة ۱۴ . قلت: وعليّ بن طاووس ۱۵ ، وابن داوود . ۱۶
قال: أنكر الحلّي على الإرشاد وصفَ هذا بالأصغر، بأنّ الزبير بن بكّار وابن قتيبة والطبري وابن أبي الأزهر والدينوري والبلاذري والمزني والعمري وأبا الفرج وصاحب الزواجر ـ من العامة ـ وابن همام صاحب الأنوار وأبا الفضل الصابوني صاحب الفاخر ـ من الخاصّة ـ وصفوه بالأكبر . ۱۷
قلت: ومصعب الزبيري في نسب قريش ۱۸ ، وأبو مخنف على نقل الطبري ۱۹ ، والمسعودي ۲۰ ، بل لا خلاف في السير في ذلك.
ولم أقف على من قال به قبل المفيد، سوى عليّ بن أحمد الكوفي صاحب الاستغاثة، لكن لا عبرة بقوله؛ لكون كتابه تخليطاً، كما عرفت في محلّه.
والظاهر: إنّ الداعي للشيخين إلى القول بذلك، ورود الخبر الصحيح بوجوب كون من يستخلفه الإمام الولد الأكبر، ولذا ضلّ جمع في عبد اللّه الأفطح؛ لكونه أكبر ولد الصادق عليه السلام ، لكنّ المراد بالخبر: ما إذا لم يكن الأكبر ذا عاهة، وقد كان عبد اللّه أفطحَ ۲۱ ؛ كما أنّ المراد بالاشتراط حين الموت، ولم يكن أكبر من السجّاد عليه السلام حين شهادة أبيه، فلم يكن غيره عليه السلام .
كما أنّ المراد: الأكبر من ولد الإمام عليه السلام ، فنقض الحلّي الخبر بكون أمير المؤمنين عليه السلام أصغر ولد أبيه في غير محلّه، فلم يكن أبوه إماماً ولا أبوه استخلفه.
وأمّا ما في الإقبال، عن مختصر المنتخب في زيارات عاشوراء: «و [السَّلام] على ولدك عليّ الأصغر الذي فجعت به» ۲۲ ففيه: أولاً: إنّ تلك الزيارة غير مسندة إلى معصوم عليه السلام ، ولعلّها من إنشاء بعض العلماء.
وثانياً: الظاهر أنّ كلمة «الأصغر» كانت حاشيةً اجتهاديةً أخذاً من قول الشيخين وابن طاووس والعلّامة خُلِطت بالمتن.
وقد روى أبو الفرج ـ في مقاتله ـ أنّ يزيد لمّا قال للسجاد عليه السلام : ما اسمك؟ وقال له: عليّ،فقال : أوَلم يَقتل اللّه عليّاً؟ قال عليه السلام : «قد كان لي أخ أكبر منّي يسمّى عليّاً، فقتلتموه» ۲۳ ، ورواه في نسب قريش مصعبُ الزبيريّ ، إلّا أنّه بدّل «يزيد» بابن زياد. ۲۴
ثم إنّه وإن اختلف فيه، إلّا أنّه لا خلاف أنّ «عليّا الأكبر» و«عليّاً الأصغر» منحصران فيه وفي السجّاد عليه السلام ، كما أنّه لا خلاف في أنّ الرضيع كان اسمه «عبد اللّه »، وأغرب كمال الدين بن طلحة من العامّة، فوصف هذا بالأكبر، والسجّاد عليه السلام بالأوسط، والرضيع بالأصغر ۲۵ ، ومثله ابن شهرآشوب من الخاصّة، في جعل الرضيع [عليّاً] الأصغر، فقال: وبقي الحسين عليه السلام وحيداً، وفي حجره عليّ الأصغر . ۲۶
كما أنّه من المشهور: أنّ هذا كان أوّل قتيل من أهل البيت ، صرّح به الطبري ۲۷ وأبو الفرج ۲۸ وفي الناحية ۲۹ ، وجعله المناقب العشرين منهم ۳۰ . ۳۱
وقد اختُلف في سِنّ عليٍّ الأكبر عند شهادته في كربلاء ، حتّى ذكرت بعض الروايات أنّه كان يبلغ من العمر ثمان وعشرين سنة ، ۳۲ ولكن بناءً على الرأي المشهور من أنّه أكبر من الإمام السجّاد عليه السلام ، ونظراً إلى أنّ الإمام السجّاد كان يبلغ من العمر ثلاثة وعشرين عاماً عند وقعة عاشوراء، فإنّ من المفترض أن يتجاوز عمر عليّ الأكبر ذلك ، ولذلك تبدو الروايات الدالّة على ولادته في خلافة عثمان وأنّ عمره كان يبلغ ۲۵ سنة أقرب للواقع.

1.المناقب لابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۷۳ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۳۲۹ .

2.راجع: ص۳۱۲ ح ۱۸۸ و ص ۳۱۴ ح ۱۸۹ .

3.مقتل الحسين عليه السلام للمقرم : ص ۲۵۵ ولم نجد هذا التاريخ في المصادر القديمة والمعتبرة.

4.السرائر: ج ۱ ص ۶۵۵ ؛ مقاتل الطالبيّين : ص ۸۷ وفيهما« ولد في خلافة عثمان».

5.راجع : ص ۳۲۲ ح ۱۹۰ وكامل الزيارات : ص ۴۱۶.

6.راجع: ص ۲۷۸ (الفصل الخامس : الأزواج / ليلى) .

7.راجع: ص ۳۲۴ ح ۱۹۰ .

8.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ص ۴۷۰؛ شرح الأخبار : ج ۳ص ۱۵۲ وفيه «أحقّ» بدل« كانت أولى » وراجع :هذه الموسوعة : ج ۷ ص ۶ (القسم الثامن / الفصل الرابع : مقتل أولاده / عليّ بن الحسين عليه السلام ) .

9.السرائر : ج ۱ص ۶۵۵.

10.الإرشاد : ج ۲ص ۱۳۵،رجال الطوسي: ص ۱۰۲ ، تاريخ قم : ص ۴۹۶ و ۴۹۹ ؛ سرّ السلسلة العلويّة : ص ۳۰ وفيه «أصحابنا ينكرون أن يكون( المقتول) هو الأكبر، وهو الصحيح».

11.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۴۴۶ و ج ۱۱ (المنتخب من ذيل المذيّل) ص ۶۳۰ ، الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ص ۴۷۷ ، حياة الحيوان : ج ۱ص ۱۲۷ ، نسب قريش : ص ۵۷ ؛ الشجرة المباركة : ص ۷۲ ، ترجمة الفتوح (بالفارسيّة) : ص ۹۰۱ ؛ التذكرة في الأنساب المطهرة : ص ۲۶۶ ، الأصيلي : ص ۱۴۳ ، لباب الأنساب : ج ۱ ص ۳۴۹ وفيه «اتّفق أكثر العلماء على أنّ المقتول بكربلاء عليّ الأكبر» ، وراجع : المصباح للكفعمي : ص ۶۶۴ و البلد الأمين : ص ۲۸۹ و هذه الموسوعة : ج ۳ ص ۴۴۴ ح ۹۹۳ .

12.رجال الطوسي : ص ۱۰۲.

13.الإرشاد : ج ۲ص ۱۳۵.

14.خلاصة الأقوال في معرفة الرجال : ص ۱۷۴ وفيه «عليّ بن الحسين الأصغر قتل معه عليه السلام بالطف».

15.الإقبال : ج ۳ ص ۷۱.

16.رجال ابن داوود : ص ۱۳۶ وفيه «عليّ بن الحسين الأصغر أخوه عليه السلام قُتل بكربلاء».

17.راجع: السرائر : ج ۱ص ۶۵۵.

18.نسب قريش : ص ۵۷.

19.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۴۴۶.

20.مروج الذهب : ج ۳ ص ۷۱.

21.يقال: رجل أفطح ؛ أي عريض الرأس (الصحاح : ج ۱ ص ۳۹۲ «فطح») .

22.مقاتل الطالبيّين : ص ۱۱۹، تاريخ الطبري : ج ۱۱ (المنتخب من ذيل المذيّل) ص ۶۳۰، الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ص ۴۸۰، نسب قريش : ص ۵۸ ، الفتوح : ج ۵ ص ۱۲۳ . علماً بأنّ كلمة الأكبر لم ترد في بعض النصوص (راجع : الإرشاد : ج ۲ ص ۱۱۶ و إعلام الورى : ج ۱ ص ۴۷۲ و تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۴۵۸).

23.نسب قريش : ص ۵۸.

24.مطالب السؤول : ص ۷۳ وراجع: هذه الموسوعة : ج۱ ص ۳۱۱ ح ۱۸۴.

25.المناقب لابن شهر آشوب : ج ۴ص ۱۰۹.

26.مقاتل الطالبيّين : ص ۸۶ .

27.الإقبال : ج ۳ ص ۷۳ .

28.راجع: المناقب لابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۰۹ .

29.قاموس الرجال : ج ۷ ص ۴۱۹ وراجع: شرح الأخبار : ج ۳ ص ۲۵۰ وص ۲۶۵ والمناقب لابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۱۷۴ .

30.الأقوال حسب الترتيب الزمني: إمارة عثمان (السرائر : ج ۱ص ۶۵۵). لسنتين بقيتا من خلافة عثمان (الحدائق الورديّة : ج ۱ص ۱۱۶). فترة خلافة عثمان (مقاتل الطالبيّين : ص ۸۷). ۲۵ عاماً (المناقب لابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۰۹ وفيه «يقال»). ۱۹ عاماً (إعلام الورى / طبعة دار المعرفة: ص ۲۴۲، الدرّ النظيم : ص ۵۵۵). ۱۸ عاماً (الفتوح : ج ۵ ص ۱۱۴، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۲ ص ۳۰ ؛ المناقب لابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۱۰۹). ۱۲ عاماً (المناقب لابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۱۷۴). أكثر من عشر سنين (مثير الأحزان : ص ۶۸). بضع عشر (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۰۶؛ إعلام الورى : ج ۱ ص ۴۶۴).

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد اوّل
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5978
صفحه از 494
پرینت  ارسال به