گزارش میکند.۱ حمایتها و دفاعهای بیپرده او از هشام بن حکم۲ و یونس بن عبد الرحمن و در برابر، نقل مذمّت افراد شاخص جریان اکثریت۳ چون: زراره، محمّد بن مسلم، برید بن معاویه، ابو بصیر و مؤمن طاق میتواند خطّ و ربطهای فکری او را بیشتر باز نمایاند.
افزون بر مؤلّفههای کلامی و اعتقادی، برخی پژوهشگران بر آن اند که وابستگان به جریان هشام بن حکم رویکرد کمینهگرا و انتقادی به احادیث اصحاب صادقین داشتهاند.۴ مستند این رویکرد، گزارشهایی از یونس بن عبد الرحمن است که راوی آنها از حسن اتّفاق، محمّد بن عیسی بن عبید است. محور این گزارشها رخنه دسیسه و تحریف غلات در کتابهای شیعه و ارائه ملاکهایی چون عرضه به کتاب و سنّت برای تشخیص آن است. شاید عدم حضور گسترده هشام بن حکم و یونس در طریق انتقال کتابها هم از همین رو باشد.۵ اینان با وجود ایستار پیشگفته در خصوص مکتوبههای حدیثی پیشین، گرایش زیادی به کتابت حدیث داشتهاند. عبیدی رویّه بیست ساله یونس را چنین به تصویر میکشد که هر روز پس از بازگشت به خانه و نماز گزاردن، تمام وقت خود را به تألیف و تصنیف کتابها اختصاص میداد.۶
قوی بودن گفتمان کتابت حدیث در حلقه هشام بن حکم، زمینهساز تمایز و شکلگیری برخی انگارهها در میان این جریان شد. شاید برجستهترین نمونه از این دست، شکلگیری و تمایز دو انگاره «مشافهه» و «مکاتبه» از دوره امام جواد علیه السّلام باشد که گویا این شکلگیری در ارتباط با «مُحَمَّد بن عیسی عبیدی» بوده است.۷ البتّه مکاتبه از
1.. ر. ک: رجال الکشّی: ش۲۳۲، ۲۲۹ و ۲۴۳.
2.. ر. ک: همان: ش۴۷۹ - ۴۸۷ و ۴۸۹.
3.. برای نمونه، ر. ک: همان: ش۲۲۸، ۲۳۰ - ۲۳۲، ۲۳۷، ۲۳۹، ۲۴۱ - ۲۴۲، ۲۸۳، ۳۵۰، ۴۳۴ - ۴۳۵ و ... .
4.. ر. ک: نخستین اندیشههای حدیثی شیعه: ص۱۸۳ - ۱۸۶.
5.. ر. ک: رجال الکشّی: ش۴۰۱ - ۴۰۲.
6.. همان: ش۹۱۸.
7.. نخستین اندیشههای حدیثی شیعه: ص۱۸۸ - ۱۸۹.