نهی از منکر لسانی مصادیق متعددی میتواند داشته باشد که یکی از مصادیق یا شیوههای آن اظهار مخالفت با امر ناپسند است و این برائت، بسته به موضوع، میتواند چنان شدید باشد که از آن تعبیر به «دشمن رفتار شما هستم» نمود؛ چنانکه حضرت لوط از عمل همجنسبازی مردان قوم خود ابراز تنفر عمیق و دشمنی همیشگی کرد.
نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که هنگام نهی از منکر به این شیوه، باید رفتار را تقبیح کرد نه اینکه فرد را تخریب کرد. چنانکه لوط فرمود: (إِنِّى لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلْقَالِينَ؛ من پیوسته دشمن کردار شما هستم).
همچنین باید قیام به مسئولیت نهی از منکر کرد، هرچند منکر در مقیاس یک جامعه باشد و ما یک نفر. کسی که مسئولیتی اجتماعی را انجام میدهد نباید خود را تنها ببیند چنانکه لوط خود را یکی از «قالین» (با صیغه جمع) یعنی دشمنان کردار زشت معرفی کرد. این بدین خاطر است که تنها دیدن خود، چهبسا رهزن شود و سبب سستی شود. از دیگر سو تهدید شدن و ترس، نباید موجب افول مسئولیتپذیری اجتماعی گردد و در برابر تهدیدکنندگان نباید حتی سخنی در جواب آنان گفت بلکه با ناشنیده گرفتن سخن آنان، شدت اهتمام و احساس مسئولیت خود را نشان داد.
نمونه دیگری که در قرآن ذکر شده، داستان حضرت ابراهیم علیه السّلام و اصحاب اوست. خداوند در این باره میفرماید: (قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ؛۱ قطعاً برای شما در ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست؛ آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه به جای خدا میپرستید بیزاریم).
در این آیه بهصراحت به الگوگیری از اقدام مسئولانه حضرت ابراهیم و پیروان او در ابراز انزجار از مشرکان و خدایان خیالی آنان سفارش شده است.
قرآن باز در جایی دیگر اظهار انزجار و برائت حضرت ابراهیم علیه السّلام را چنین گزارش میکند: (قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ؛۲ ای قوم من! از شریکهایی که شما (برای خدا)