انجام این مسئولیت میتواند به صورت فردی و گروهی انجام شود. به عنوان نمونه برای اقدام گروهی چه خوب است صندوقی با عنوان «ذاالقربی» در هر خانواده تأسیس شود و از راه وقف منابع مالی دائم برای آن تعریف گردد تا به پرداخت وامهای بلاعوض ـ برای امر ازدواج، تهیه جهزیه، تولد فرزند، فوت عزیزان، حوادث غیرمنتظره و... ـ بپردازد.
نکته دیگر اینکه در این آیه و آیات مشابه، سخن از خویشاوند فقیر نیست یعنی مسئولیت احسان به خویشاوند، مشروط به فقر او نیست بلکه صرف وجود پیوند خویشاوندی کفایت میکند بنابراین حتی کسانی که نیاز مالی هم ندارند باید از هدایا و توجهات ما بیبهره نمانند تا محبت و پیوندهای خانوادگی محکم و پایدار شوند گرچه بستگان نیازمندان در اولویت هستند و حق بیشتری دارند.
تعبیر دیگر قرآن برای سفارش به این مسئولیت، سخن از لزوم احسان به خویشاوندن است. خداوند در اینباره میفرماید: (وَبِالْوالِدَینِ إِحْساناً وَبِذِی الْقُرْبی؛۱ و به پدر و مادر، نیکی کنید؛ همچنین به خویشاوندان).
در این دو آیه بر جایگاه ویژه والدین در مسئولیت احسان به خویشان تأکید شده است یعنی در میان خویشان والدین در صدر قرار دارند. راز این تأکید خاص نیز به حق مضاعفی باز میگردد که والدین بر ما دارند؛ چراکه اصل و ریشه ما هستند، دشواریهای فراوانی را برای رشد و بالندگی ما متحمل شدهاند، با عشق و محبت تمام نیازهای ما را تأمین کردهاند و برای رفاه ما از رفاه خود گذشتهاند؛ از دیگر سو با تشکیل خانواده از سوی فرزندان، ارتباط عاطفی آنان با پدر و مادر کاهش مییابد و ازاینرو در معرض فراموشی هستند.
«احسان» در اینجا معنای وسیعی دارد و از رفتار اخلاقی و عاطفی، نظیر با ادب و فروتن بودن، احترام کردن و با گشاده رویی رفتار کردن، تا کمک مالی پسندیده و همراه احترام و بدون چشمداشت را شامل میشود. همچنین استفاده از حرف باء برای واژه احسان برای نشان دادن لزوم تداوم و استمرار است.۲