را بسیاری از زیدیان حمایت میکردند. گرچه جعفر صادق[علیه السلام] خود را از آن قیام بسیار دیرهنگام دور نگاه داشت اما ظاهراً نتوانست از شرکت پسران خود در این قیام جلوگیری کند. بنابر آنچه گفته شده، گزارشهایی از شرکت موسی بن جعفر[علیه السلام] در قیام نفس زکیه وجود دارد. در واقع وی آموخت که چگونه موعودباوری مستمر آن قیام را با ظرافت بیشتری با طرحهای بلندمدتتر خویش مهار کند.
عبداللّه، پسر بزرگتر جعفر صادق[علیه السلام] در سطحی گسترده جانشین پدرش تلقی میشد، اما تنها هفتاد روز پس از پدرش از دنیا رفت.۱ در نتیجه، اکثر پیروان وی برادر عبداللّه، یعنی موسی[علیه السلام]، را که متعاقباً امام هفتم تلقی شد، پذیرفتند. البته امام موسی کاظم علیه السلام(د. ۷۹۹م) در کنشگرایی سیاسی، با زیدیه که در سال ۷۶۲ در کنار آنها مبارزه کرده بود، مخفیانه رقابت داشت و در این ادعا که قائم آخرالزمان است از الگوی عموزاده حسنی خود پیروی نمود.۲ وی در همان زمان با قدرت تمام، سازماندهی ابتدایی فرقه امامی را با تعیین کارگزارانی (وکلا) برای نظارت بر شیعیان در مناطقشان تقویت کرد. وی از طریق این وکلا، جمعآوری وجوهات برای امام، که پیش از آن دستکم تا زمان زندانی شدن وی به صندوقش در مدینه ارسال میشد، را سامان داد.۳
1.. نوبختی، فرق الشیعه، ص۶۵-۶۷؛ اشعری قمی، المقالات والفرق، ص۸۷-۸۹، اسماعیل پسر جعفر[ علیه السلام] که به عنوان جانشین وی تعیین شده بود، پیش از او درگذشت.
2.پس از اعلام فوت موسی[ علیه السلام] گروهی از پیروان وی، به خاطر «احادیث فراوان دالّ بر مهدی و قائم بودن وی»، نتوانستند در مورد فوت یا زنده بودن او به نتیجه قطعی برسند (نوبختی، فرق الشیعه، ص۶۹؛ اشعری قمی، المقالات والفرق، ص۹۱). مثلاً روایتی که در آن موسی[ علیه السلام] به قائم (القائم بالحق) بودن خودش تصریح میکند، با افزودن این عبارت دستکاری شده است: «البته قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک و آن را از عدل پر میکند، پنجمین فرزند از نسل من است که غیبتی طولانی خواهد داشت» (شیخ صدوق، کمال الدین، ص۳۹۱). همچنین ر.ک: علیبنبابویه، الإمامة، ص۱۴۷.
3.. Modarressi, Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shī‘īte Islam, p. ۱۰-۱۴.