نصی یا برهانی بر منع از آن نقل نشده است و خداوند متعال هرآنچه را بخواهد، انجام میدهد و «از آنچه انجام میدهد بازخواست نمیشود در حالی که آنان بازخواست میشوند».۱
کوته سخن آنکه چون در میراث روایی اهل حدیث - بر خلاف امامیه - درباره فعل معرفت و صنع اللّه بودن آن، حدیث به خصوصی وارد نشده است، در کتابهای عقیدتی آنان نیز بهصورت مستقل بحث معرفت تبیین نشده است، آنان به کلیگویی بسنده کرده و به تبیین آن نپرداختهاند.
بدیهی است عدم ورود اصحاب حدیث در تبیین نظریه معرفت و نظریهپردازی درباره آن، به دیدگاه کلی آنان در حرمت کلام، مناظره و نظریهپردازی در اعتقادات (به طور عام) باز میگردد و نیز به حرمت و نهی ورود در جزئیات مسئله قَدَر و خَلق اعمال (به طور خاص) و این که در میراث روایی آنان، تنها به ایمان آوردن به آیات و روایات مربوط به «قدر» سفارش شده و از ورود در آن نهی شده است؛ برای مثال، از ابوهریره از رسول اکرم صلی الله علیه و اله حدیثی نقل شده مبنی بر اینکه کسی که در دنیا درباره «قَدَر» تکلم کند، خداوند در قیامت حتماً از او خواهد پرسید، در این صورت اگر خطا کرده باشد به هلاکت میرسد، اما اگر درباره قَدَر تکلّم و کنجکاوی نکند، در قیامت نیز مورد بازخواست قرار نمیگیرد:
۰.عن ابی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و اله: ومن تکلّم فی الدنیا [عن القدر] سئل عنه یوم القیامة، فإن أخطأ هَلَکَ، ومَن لم یتکلّم به لم یُسئَل عنه