165
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

یوم القیامة.۱

اهل حدیث از ابن عباس و ابن عمر و دیگر اصحاب، نیز احادیث یا آثاری نقل کرده‌اند که آنان را از ورود در قَدَر، نهی کرده‌اند و آن ‌را سرّ اللّه معرفی کرده‌اند:«عن ابن عمر عن رسول اللّه صلی الله علیه و اله و سلم: لا تکلموا بشیء من القدر؛ فانه سرُّاللّه فلا تفشوا سرَّ اللّه.۲«عن ابن عباس: ما غلا احدٌ فی القَدَر الا خرج من الاسلام».۳

از این‌رو، طبیعی است ‌که اصحاب حدیث به دلیل اتخاذ چنین مبنایی، به حوزه تبیین چگونگی ایجاد معرفت وارد نشوند و به‌صورت کلی تنها اعتقاد به آن را واجب بشمارند! با این حال، از لابه‌لای متون روایی و اعتقادی آنان می‌توان به نظام فکری اهل حدیث در زمینه معرفت دست یافت.

معرفت اضطراری خاص (معرفة اللّه)

میراث روایی اصحاب حدیث در خصوص معرفة اللّه نیز به صراحت و انبوهی میراث روایی امامیه نیست. در میراث روایی امامیه - چنان‌که گذشت - معرفة اللّه در سرشت و فطرت انسان‌ها در عالمی به عالم ذر سرشته شده است و این معرفت کاملاً معرفتی موهبتی و افاضی است که خداوند به بندگانش عطا و عنایت کرده است و اگر خداوند این معرفت را در نهاد انسان‌ها قرار نمی‌داد، هیچ انسانی

1.. «کسی که در دنیا از قدر گفت‌وگو کند، روز قیامت از او (از قدر) پرسیده می‌شود، اگر خطا کند هلاک می‌شود و کسی که دربارۀ قدر گفت‌وگو نکند، روز قیامت از او (از قدر) پرسیده نمی‌شود» (لالکایی، شرح اصول الاعتقاد، ج۴، ص۶۲۸).

2.. «از رسول اللّه صلی الله علیه و اله نقل شده است: دربارۀ قدر چیزی گفت‌وگو نکنید؛ زیرا آن سرّاللّه است و سرّ اللّه را فاش نسازید» (لالکایی، شرح اصول الاعتقاد، ج۴، ص۶۲۹).

3.. «از ابن عباس نقل شده است: کسی زیاده‌روی در قَدَر نکرد، مگر آن‌که از اسلام خارج شد» (لالکایی، شرح اصول الاعتقاد، ج۴، ص۶۳۲).


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
164

نصی یا برهانی بر منع از آن نقل نشده است و خداوند متعال هرآنچه را بخواهد، انجام می‌دهد و «از آنچه انجام می‌دهد بازخواست نمی‌شود در حالی که آنان بازخواست می‌شوند».۱

کوته سخن آن‌که چون در میراث روایی اهل حدیث - بر خلاف امامیه - درباره فعل معرفت و صنع اللّه بودن آن، حدیث به خصوصی وارد نشده است، در کتاب‌های عقیدتی آنان نیز به‌صورت مستقل بحث معرفت تبیین نشده است، آنان به کلی‌گویی بسنده کرده و به تبیین آن نپرداخته‌اند.

بدیهی است عدم ورود اصحاب حدیث در تبیین نظریه معرفت و نظریه‌پردازی درباره آن، به دیدگاه کلی آنان در حرمت کلام، مناظره و نظریه‌پردازی در اعتقادات (به طور عام) باز می‌گردد و نیز به حرمت و نهی ورود در جزئیات مسئله قَدَر و خَلق اعمال (به طور خاص) و این که در میراث روایی آنان، تنها به ایمان آوردن به آیات و روایات مربوط به «قدر» سفارش شده و از ورود در آن‌ نهی شده است؛ برای مثال، از ابوهریره از رسول اکرم صلی الله علیه و اله حدیثی نقل شده مبنی بر این‌که کسی که در دنیا درباره «قَدَر» تکلم کند، خداوند در قیامت حتماً از او خواهد پرسید، در این صورت اگر خطا کرده باشد به هلاکت می‌رسد، اما اگر درباره قَدَر تکلّم و کنجکاوی نکند، در قیامت نیز مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد:

۰.عن ابی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و اله: ومن تکلّم فی الدنیا [عن القدر] سئل عنه یوم القیامة، فإن أخطأ هَلَکَ، ومَن لم یتکلّم به لم یُسئَل عنه

1.. «فإن قال قائل فإذا العلم کلُّه باضطرار والاضطرار فعل اللّه تعالى فی النفوس، فکیف یؤجر الإنسان أو یعذّبُ على فعل اللّه تعالى فیه؟ قلنا: نعم لا شیء فی العالم إلا خلق اللّه تعالى وقد صح البرهان بذلک على ما أوردنا فی کلامنا فی خلق الأفعال فی دیواننا والحمد لله رب العالمین وما نقل حافظ نصا ولا برهان عقل بالمنع من أن یعذبنا اللّه تعالى ویؤجرنا على ما خلق فینا واللّه تعالى یفعل ما یشاء (لا یُسأل عما یَفعل وهم یُسألون) (سورۀ انبیاء، آیۀ ۲۳)» (ابن حزم، الفصل فی الملل و النحل، ص۱۱۷).

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23583
صفحه از 285
پرینت  ارسال به