به تبع إعطایی خواهد بود؛ چنانکه در عبارت ابن حزم۱ بدان تصریح شده است:
۰.خداوند متعال در انسان، قوه فکر و استفاده از حواس برای استدلال را ایجاد میکند و در آنها به واسطه آنچه میبینند و باخبر میشوند، فهم ایجاد میکند... شکی نیست همه معارف اضطراریاند....۲
بر اساس بنیادهای فکری و اعتقادی اصحاب حدیث، گرچه معرفت، صنع اللّه و مخلوق خداوند و به تقدیر حق تعالی است، با این حال برای تحقق یا عدم تحقق معرفت، ثواب و عقاب وجود دارد؛ زیرا آنان به رغم باور به مخلوق بودن معرفت در انسان، معرفت را سمعاً تحت تکلیف میدانند.۳ این البته، در نظام عقیدتی حدیثگرایان، در دیگر افعال نیز اینگونه است؛ یعنی اعمال و افعال انسان از قبل مقدر شده، فاعل افعال انسان خداوند بوده و اعمال انسانها تحت مشیت و اراده عامه حق تعالی است، بیآنکه انسان در تحقق افعالش، فاعلیت داشته باشد، ولی با این حال هم مکلّف به اعمال هستند و هم در قبال اعمال، ثواب و عقاب تعلق میگیرد! در مسئله معرفت نیز عین این حکم تکرار شده است. ابن حزم میگوید:
۰.اگر کسی بگوید: در این صورت همه معارف اضطراریاند و اضطراری فعل خداوند در نفوس انسانهاست، پس چگونه انسانها به سبب فعل خداوند در خود، پاداش میگیرند یا عقاب میشوند؟! میگوییم: بله چیزی در عالم نیست مگر آنکه خداوند آنرا ایجاد کرده است که در کتابهای ما و در مسئله خلق افعال، برهان بر آن اقامه شده است و