121
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی

بر این اساس، در مسئله معرفت، می‌توان سه کتاب‌ یاد شده را به‌عنوان برآیند جریان‌های فکری اصلی در مدرسه قم نگریست و از طریق آن به دورنمایی از دیدگاه قمی‌ها در خصوص نظریه معرفت اضطراری دست یافت.

در این گفتار، نخست امتداد و انتقال میراث روایی مربوط به معرفت اضطراری از مدرسه کوفه به قم، توسط سه جریان فکری اصلی مدرسه قم (احمدبن محمدبن عیسی؛ ابراهیم بن هاشم و محمدبن خالد برقی) پی‌گیری خواهد شد، سپس بر اساس نوع چینش و تبویب احادیث مربوطه در کتاب‌های المحاسن، الکافی و التوحید، به‌مثابه برآیند جریان‌های فکری مدرسه قم، به بازنگری انگاره معرفت اضطراری از نظرگاه بزرگان امامیه در مدرسه قم پرداخته خواهد شد.

جریان فکری احمد بن محمد بن عیسی

احمد بن محمد بن عیسی اشعری (زنده در ۲۷۴)، بیشترین میراث را به قم انتقال داد و مهم‌ترین جریان فکری قم به شمار می‌آمد. وی شاگردان زیادی داشت که شبکه‌ای از محدّث‌-متکلمان را پدید آوردند و خط فکری او را تا پایان حیات مدرسه قم ادامه دادند. طبقه دوم از مشایخ قمی بیشترین تأثیر را از احمد اشعری پذیرفته‌اند. در میان این افراد محمد بن حسن الصفار، سعد بن عبداللّه اشعری، محمد بن یحیی العطار، محمد بن علی بن المحبوب و عبداللّه بن جعفر الحمیری، قرابت فکری بیشتری به وی دارند و در نسل‌های پسینی ابن ولید، علی بن بابویه و شیخ صدوق را می‌توان در خط فکری احمد اشعری قمی دانست.۱

1.. طالقانی، «مدرسه کلامی قم»، ص۷۶ -۷۹. رویارویی مشایخ روایی خط فکری احمد بن محمد بن عیسی اشعری در قم با شخصیت‌ و اندیشه‌های جریان کلامی کوفه (هشام بن حکم و شاگردانش) از باب مخالفت با نظریه‌پردازی جریان متکلمان کوفه بوده است؛ برای مثال، احمد بن محمد بن عیسی نسبت به یونس بدبین بود (کشّی، رجال، ج۲، ص۷۸۷). سعد بن عبداللّه کتابی در مثالب هشام و یونس نگاشت (نجاشی، رجال، ص۱۷۷). برقی هشام بن حکم را اهل تجسیم معرفی می‌کرد (برقی، طبقات الرجال، ص۳۵).


معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
120

هشام بن حکم و شاگردانش در قم داشت. جریان فکری او با واسطه علی بن ابراهیم و سپس محمد بن یعقوب کلینی در قم گسترش یافت؛ ج) جریان فکری محمد بن خالد برقی که ویژگی‌های خاصی چون نقل از برخی ضعفا و اعتماد بر مراسیل داشت و از سوی پسرش احمد بن محمد برقی در قم رواج پیدا کرد.

مدرسه کلامی قم با ویژگی جریان محدّث‌-متکلمان، جریانی پیوسته از آغاز شکل‌گیری این مدرسه است که در پایان به کلینی و شیخ صدوق ختم می‌شود و می‌توان کلینی و صدوق را برآیند مدرسه کلامی قم دانست.۱

در مدرسه قم گرچه راویان متعددی از هر سه خط فکری در شمار نقل و انتشار روایات معرفت اضطراری - به معنای عام و خاص - هستند و می‌توان ادعا کرد که تقریباً هیچ‌کدام از جریان‌های اعتقادی و خطوط فکری قم در مسئله معرفت، اختلاف قابل ملاحظه‌ای نداشتند. با این حال نظام معرفتی قمی‌ها در سه کتاب تألیفی المحاسن برقی، الکافی کلینی و التوحید صدوق از سه خط فکری یادشده، به‌صورت نظام‌مند و دستگاه‌مند قابل پی‌گیری و رد‌گیری است؛ به بیان دیگر، احمد بن محمد بن عیسی، ابراهیم بن هاشم و نیز محمد بن خالد برقی از انتقال‌دهندگان روایات معرفت اضطراری و نیز معرفت فطری هستند، به طوری که شاگردان آنها این روایات را از آنان اخذ کرده و انتشار دادند و سپس در جوامع رواییِ یاد شده جمع‌آوری کردند.۲ البته، آثار همه آنها به‌صورت کامل و جامع به دست ما نرسیده است، اما از آنچه بجا مانده می‌توان خطوط کلی اندیشه آنان در مسئله معرفت را ترسیم کرد و از رهگذر آنها به منطق و سامانه معرفتی قمی‌ها دست یافت.

1.. طالقانی، «مدرسه کلامی قم»، ص۷۳.

2.. نقل روایات از سوی اصحاب امامیه، مبتنی بر نقد محتوایی و حصول اطمینان از محتوا و صدور آن از ائمه اطهار علیهم السلام بوده است؛ اصحاب امامیه بر این اساس، آن دسته از احادیثی که نسبت به صدور آن اطمینان نداشتند و یا آن‌را قبول نداشتند، نقل نمی‌کردند (نک: حسینی، «جایگاه نقد محتوایی در اعتبارسنجی احادیث شیعه»، ص۴۵ـ۴۹).

  • نام منبع :
    معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
    سایر پدیدآورندگان :
    علی امیرخانی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23388
صفحه از 285
پرینت  ارسال به