دارم، حتی دوست دارم بند تازیانهام و دوال کفشم زیبا باشد. آیا از این حالت، بیمِ کبر و خودپسندی میرود؟» فرمود: «دلت را چگونه مییابی؟» عرض کردم: «آن را شناسای حق و آرام گرفته بدو مییابم». فرمود: «پس این حالت، کبر نیست؛ بلکه کبر، آن است که حق را فرو گذاری و به ناحق روی آوری و به مردم با این دید نگاه کنی که هیچ کس، آبرویش چون آبروی تو و خونش چون خون تو نیست».۱
در مورد منشأ پیدایش و تکرار غضب هم، در منابع روایی سؤال پرسیده شده است. تکبر و هر صفت دیگری شبیه تکبر، از خودخواهی، غرور، خودبزرگپنداری و ... همه را جزء عوامل غضب نام بردهاند. حدیثی را که قبلاً نقل کردیم، در همین موضوع بود که حضرت یحیی علیه السلام به حضرت عیسی علیه السلام گفت:
الغَضَبُ مَا یبدَؤُهُ وَ مَایعِیدُهُ؟ قَالَ: التَّعَزُّزُ وَ الحَمِیةُ وَ الکبرِیاءُ وَ العَظَمَةُ.۲
چه چیزی خشم را پدید میآورد و آن را باز میگرداند؟ فرمود: خود بزرگبینی، غرور(تعصّب)، بزرگی و خودخواهی(کبر).
شاید یکی از علل این امر، تمرکزیافتن انگیزهها و سائقهای انسان بر روی تمایلات شخصی خودش باشد. بدین معنا که فرد خودخواه، بیش از دیگران احساس محرومیت و ناکامی را تجربه میکند؛ زیرا بیش از دیگران خواهان جذب همه منافع به سمت خود است. از نظر یک فرد متکبر، در هر زمان دهها ملاحظه و توجه نسبت به حق و حقوق دیگران بسیار دشوار است؛ ولی این برای افراد غیرمتکبر یا متواضع یک امر طبیعی روزمره است و نه تنها سخت نیست؛ بلکه احساس عزت هم به دنبال