مىکرد تا احترام او را نگه دارد، نه اینکه الزاماً گفتههای گوینده را مطابق واقع بداند و اثری را بر آن بار کند. پس اگر بدگویی از کسى بود آن شخص را مؤاخذه نمىکرد. نتیجه چنین ارتباطی آن است که هم به حرفهاى گوینده گوش داده و او را احترام کرده، و هم ایمان مؤمنى که از او بدگویی شده، محترم شمرده است۱.
امام علی علیه السلام در بیان روش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با همنشینان میفرماید:
هر که سخن میگفت، همه ساکت به سخنانش گوش میدادند تا سخنش را به پایان بَرَد. به چیزى که اهل مجلس میخندیدند، میخندید و از آنچه آنان تعجّب میکردند، تعجّب میکرد. بر بىادبىِ غریبان در خواستهها و گفتارشان، شکیبایى مىکرد تا جایى که اصحاب [نه خود او]، درصدد جلب [= دفع] اشخاص مزاحم بر میآمدند...، مدحِ کسى را نمیپذیرفت، مگر از کسى که میخواست جبران کند. سخن کسى را نمیبُرید، مگر آنکه از حد میگذشت، که در آن صورت، با نهى او، یا برخاستن، سخن او را قطع میکرد.۲
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گوش دادن را از مروت و مردانگی میدانست و میفرمود:
مِنَ المُروءَةِ أن یَنصِتَ الأخُ لِأخیهِ إذا حَدَّثَهُ.۳
۰.گوش دادن برادر به برادرش هرگاه با او سخن بگوید، از مردانگى است.
و در برابر آن، کسی که سخن برادر خود را قطع کند، به ارتباط لطمه زده و همانند فردی دانسته شده است که به چهره فرد مقابل چنگ اندازد و صورت او را بخراشد. آن حضرت میفرماید:
مَن عَرَضَ لأِخیهِ المُسلِمِ (المُتَکَلِّمِ) فی حَدیثِهِ فَکَأنَّما خَدَشَ وَجهَهُ.۴
۰.هر که در میان سخن برادر مسلمانش بدود، مانند این است که چهره او را خراشیده باشد.