داغدیده توان خود را به کار میگیرد تا ارزیابی واقعیتری از موقعیّت داشته باشد و به سؤالاتی همانند: «آیا با این فقدان همه چیز از دست رفته است؟» و«آیا با این فقدان همه چیز پایان یافته است؟» پاسخی منطقی بدهد. برای ارزیابی منطقی، افزون بر اینکه آنچه از دست رفته، نادیده گرفته نمیشود، به جنبههای مثبت آن توجّه میشود. برای نمونه، انجام دادن هر کارى بدون مزد، تحمّلناپذیر است؛ اما اگر با اجر و پاداش، همراه باشد، حتى اگر سخت و طاقتفرسا هم باشد، قابل تحمّل خواهد بود. این بدان جهت است که پاداش، منبع تقویتکنندهاى است که توان انسان و انگیزه او را افزایش میدهد. هرچه پاداش، بزرگتر باشد، اثر تقویتى آن نیز بیشتر خواهد بود.
حوادث ناخوشایند، بدون پاداش و اجر نیستند. بخش عمدهاى از بىتابى انسان، به دلیل بىتوجهى به «پاداش» مصیبتهاست. وقتى سختىها بدون پاداشْ ارزیابى شوند، میزان فشار روانى بهشدت افزایش مییابد؛ اما اگر به پاداش داشتن آن توجّه شود، از میزان فشار روانى کاسته خواهد شد. بنابراین، توجّه به پاداش، یکى از شیوههاى کاهش اضطراب است۱. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره میفرماید:
لَو تَعلَمونَ ما ذُخِرَ لَکُم ما حَزِنتُم عَلی ما زُوِیَ عَنکُم.۲
۰.اگر آنچه را براى شما ذخیره شده، میشناختید، بر آنچه از شما گرفته شده، غمگین نمیشُدید.
علت بیان اجر صبر و بردبارى در متون دینى، توجه دادن مردم به پاداش آن است که بیان آن از مجال این بحث، خارج است. مهم این است که اصل پاداشدارى سختىها را نباید فراموش کرد یا آنها را دستکم گرفت. عبدالله بن ابىیعفور، بهشدت بیمار میشود و از دردهاى خود به امام صادق علیه السلام شکایت میکند. حضرت میفرماید:
لَو یَعلَمُ المُؤمِنُ مَا لَهُ مِنَ الأَجرِ فِی المَصائِبِ، لَتَمَنَّی أنَّهُ قُرِضَ بِالمَقاریضِ.۳