با اینکه برای بیشتر انسانها موضوع مرگ و فقدان بهظاهر آشکار است، برخی حتّی بعد از گذشت ماهها یا سالها، نمیتوانند بهراحتی فرد از دست رفته خود را از یاد برند و با از دست دادن عزیزان و دوستان خویش سازگاری کنند. شاید این بدان علّت است که مرگ دوستان و عزیزان از جمله عوامل اضطرابآوری است که فرد را با مشکلات روانی بیشماری مواجه میسازد. امام على علیه السلام میفرماید:
ثَلاثٌ یَهدُدنَ القُوىَّ: فَقدُ الأَحِبَّةِ وَ الفَقرُ فِی الغُربَةِ و دَوامُ الشِّدَّةِ.۱
۰.سه چیز توانها را درهم میکوبند: از دست دادنِ دوستان، فقر در غربت و پایدارىِ روزگارِ سختى.
فقدان، رویدادهایی را، شامل میشود؛ از گسستگی روابط همچون طلاق تا از دست دادن نزدیکان و مرگ عزیزان. در این مهارت به مسئله فقدان، داغدیدگی، سوگ و مراحلی که فرد سوگوار از سر میگذراند و نیز راهکارهای مقابله با پیامدهای ناگوار سوگ، خواهیم پرداخت.
سوگ، داغدیدگی و سوگواری
«سوگ»،۲ فرایندی عاطفی است۳ و به ناراحتی جسمانی و روانی شدید برآمده از فقدان عزیزان اطلاق میشود۴. در کنار مفهوم سوگ، مفهوم «داغدیدگی»۵ قرار دارد که آن را نمیتوان بهطور مشخص از سوگ جدا کرد، گرچه تأکید آن بر حس فقدان است۶. داغدیدگی، به واقعیت عینی از دست دادن کسان و فقدان فردی محبوب همچون پدر، مادر، همسر، خواهر، برادر یا دوست اطلاق میشود. این واکنش ممکن است به شکلهای گوناگون چون گریه، خشم یا احساس خلأ ظاهر شود۷. مفهوم دیگری که در
1.. غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۳۲، ح۴۶۸۳.
2.. (grief). سوگ یا سوک؛ مصیبت، غم و ماتم است و در برابر سور قرار دارد (ر.ک: لغتنامۀ دهخدا، مدخل سوگ).
3.. روانشناسی دین: بر اساس رویکرد تجربی: ص۳۲۰.
4.. روانشناسی رشد، برک، ص۴۹۸.
5.. bereavement.
6.. روانشناسی رشد، احدی، ص۲۸۹؛ روانشناسی رشد، برک، ص۴۹۸.