را شکست قلمداد میکنیم، تفسیری است که از یک موقعیّت داریم. رخداد شکست در زندگی، زودگذر است، اما معمولاً انسانها با تفسیرها و خاطرات پس از آن همواره درگیرند و نمیتوانند بر آن چیره شوند. با در نظر گرفتن این نکته، معنایی که آموزههای دینی از فرد شکستخورده ارائه میدهند با آنچه در ذهن ما نقش بسته است، تفاوت دارد. از این منظر، شکستخورده کسی است که بخواهد با بدی به دیگران، خود را پیروز بداند. امام على علیه السلام میفرماید:
ما ظَفِرَ مَن ظَفِرَ بالإثمِ و الغالِبُ بِالشَّرِّ مَغلوبٌ.۱
۰.کسى که با گناه به پیروزى دست یابد، پیروز نشده و کسى که با [توسّل به] بدى چیره شود [در حقیقت] شکستخورده است.
در واقع شکستخورده حقیقی کسی است که مغلوبِ غفلت از خویش شود، امیرمؤمنان علیه السلام میفرماید:
مَن غَلَبَت عَلَیهِ الغَفلَةُ ماتَ قَلبُهُ.۲
۰.آنکه مغلوب غفلت شود، دلش میمیرد.
امام صادق علیه السلام مردم را به چهار گروه تقسیم میکند و از آن میان خردمندترین مردم روزگار را برپادارندهٔ حق میداند که یا توانایی اقامهٔ حق را ندارد یا در صورت اقامهٔ آن، شکست میخورد. اما این فرد چون اهداف کاملاً مشخص و روشنی دارد، حتّی با شکست در مسیر حقپویی و اقامه حق، دست از تلاش بر نمیدارد و در زمره بهترینهای روزگار خویش قرار میگیرد:
النّاسُ على أربَعَةِ أصنافٍ: جاهِلٌ مُتَردّی مُعانِقٌ لِهَواهُ، و عابِدٌ مُتَقَوّی کُلَّمَا ازدادَ عِبادَةً ازدادَ کِبراً، و عالِمٌ یُریدُ أن یوطَأَ عَقِباهُ و یُحِبُّ مَحمَدَةَ النّاسِ، و عارِفٌ على طَریقِ الحَقِّ یُحِبُّ القِیامَ بهِ فهُو عاجِزٌ أو مَغلوبٌ، فَهذا أمثَلُ أهلِ