69
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

فرموده است و جايز نيست كه به آنچه در نامه آمده، اعتماد كرد؛ چرا كه ممكن است خطوط آن، برساخته يا دست‏كارى شده باشند و كسى كه در پىِ يافتن فتواست، تنها بايد به سخن مفتى اعتماد كند، نه آنچه به خطّ او مى‏يابد و در اين موضوع، در ميان محقّقانِ اصول فقه، اختلافى نيست.۱

۲. يادكرد حديث در باب «النوادر»

به باور ابن ادريس، آن گاه كه حديث يا ديدگاهى فقهى، چه در كتاب‏هاى حديثى و چه در كتاب‏هاى فقهى - روايى (مانند النهايةى شيخ طوسى رحمه اللّه )، در باب «النوادر» گزارش شده باشد، به معناى آن است كه آن ديدگاه، از نگاه نويسنده آن و نيز بيشتر دانشمندان شيعه، شايسته پذيرش و مورد عمل نيست. براى نمونه، ابن ادريس در جايى آورده است:
از آن گذشته، اين حديث را تنها اندكى از بزرگان شيعه روايت كرده‏اند و آنهايى نيز كه آن را در كتاب‏هاى خود آورده‏اند، آن را در باب «النوادر» گنجانده‏اند...
شيخ مفيد نيز در رساله «الردّ على أصحاب العدد...»، آورده است:
امّا روايت‏هايى كه باورمندان به نظريه عدد ،۲ بدان چنگ زده‏اند، احاديثى شاذ است كه ناقدان شيعه بر سند آن روايات، خُرده گرفته‏اند و اين روايات، در كتاب‏هاى [در باره احكام ]روزه در باب‏هاى نوادر، گزارش شده است و نوادر نيز احاديثى هستند كه عمل بدان‏ها روا نيست.۳
بر همين پايه، وى بر آن است كه اگر شيخ طوسى رحمه اللّه سخنى را در «باب النوادر» النهاية گزارش كند، همين نشان از آن دارد كه شيخ، خود بدان باور نداشته و عمل نمى‏كرده است. ۴

1.السرائر، ج ۲، ص ۱۸۷. البته گفتنى است كه ردّ روايت مكاتبه‏اى، زيرمجموعه‏اى از بحث «شهادت كتبى» يا بحث «روايت از راه وجاده» و شروط پذيرش اين دو است. از اين رو، شايد خود ملاكى مستقل به شمار نيايد؛ ولى به جهت اهمّيت موضوع و تصريح ابن ادريس به آن، در قالب ملاكى جداگانه بدان پرداختيم.

2.باورمندان به اين نظريه، بر آن بودند كه ماه رمضان، هميشه سى روزه است و هرگز كمتر از آن نخواهد بود. براى آگاهى بيشتر از اين ديدگاه و مخالفان آن كه ملاك را در ثبوت ماه رمضان و شوال، رؤيت هلال مى‏دانستند و دلايل هر يك، ر. ك: جوابات أهل الموصل فى العدد و الرؤية، از شيخ مفيد.

3.جوابات أهل الموصل، ص ۱۹؛ السرائر، ج ۲، ص ۱۸۹.

4.السرائر، ج ۲، ص ۱۸۶ و ۱۹۹.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
68

دانشى مستقل يا چيزى نزديك به آن به كار برده است، بايد گفت كه اين سخن، درست نيست؛ زيرا اوّلاً پيش از ابن ادريس، شيخ طوسى نيز براى توضيح معناى حديثى در تهذيب الأحكام، عبارت «فقه هذا الحديث» را به كار برده است.۱ عبارت شيخ، گر چه در باره حديث خاصّى است؛ ولى با كاربرد آن در سخن ابن ادريس، كاملاً يكسان است. ابن ادريس نيز در السرائر، هر جا اين عبارت يا نزديك به آن را به كار برده، به حديثى خاص، نظر داشته است . ثانياً «الف» و «لام» به كار رفته در تعابير شيخ طوسى و ابن ادريس «الف» و «لام» جنس نيستند؛ بلكه «الف» و «لام» عهد ذكرى است. در سخن هيچ يك از اين دو بزرگ، تعبير «فقه الحديث» ، براى دانش حديث يا روش فهم حديث، به كار نرفته است. از اين رو، هر دو كاربرد، به يك معناست.

ه - ارزيابى اعتبار حديث از نگاه ابن ادريس‏

پيش از اين گفتيم كه ابن ادريس، تنها آن گاه خبر واحدى را مى‏پذيرفت كه با ملاك‏هاى قطعى و علم‏آور مانند (قرآن و... ) - كه يادكرد آن گذشت - هماهنگ باشد. از سوى ديگر، آن گاه كه خبر واحدى با ديدگاه فقهى او - كه به باور وى بر پايه دلايل علم‏آور بنا شده - ناسازگار بود، نخستين و اصلى‏ترين خُرده وى بر آن روايت، آن بود كه خبرِ واحد است. امّا جز اين، وى برخى خرده‏گيرى‏هاى جزئى ديگرى را نيز به اين گونه روايات مطرح كرده است كه آشنايى با آنها مى‏تواند به ما در شناخت بهتر انديشه‏هاى حديثى وى، كمك كند. مهم‏ترين آن نشانه‏ها، اينهاست:

۱. مكاتبه‏اى بودن روايت‏

آن گاه كه راوى حديثى به امام عليه السلام ، نامه بنگارد و امام نيز پاسخ آن را ذيل همان نامه يا در نامه‏اى ديگر بيان بفرمايد، اين امر از نگاه ابن ادريس، يكى از نشانه بى‏اعتبارى حديث خواهد بود؛ البته - چنان كه گذشت - ، آن جا كه حديث با دلايل قطعى نيز ناسازگار باشد. براى نمونه، وى به هنگام نقد استدلال برخى فقيهان به حديثى مكاتبه‏اى، پس از آن كه آن را خبر واحد دانسته، مى‏نويسد:
در اين روايت، همچنين اشكال ديگرى نيز وجود دارد. نويسنده نامه و راوى حديث، آن را مستقيماً از امام نشنيده است و گواهانى نيز نزد او گواهى نداده‏اند كه امام عليه السلام آن مطالب را

1.تهذيب الأحكام، ج ۵، ص ۴۴.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4640
صفحه از 375
پرینت  ارسال به