61
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

ميان عرب مى‏داند كه اين خود، به توضيحات لغوى، ادبى و فقه الحديثى ابن ادريس در باره احاديث، اهمّيت فراوان مى‏بخشد.
حال به يك نمونه ديگر مى‏پردازيم و به ديگر موارد، در پاورقى نشانى مى‏دهيم. در باره اين كه اگر مردى يهودى يا مسيحى با همكيش خود مرتكب زِنا شود، ابن ادريس معتقد است امام، مخيّر است كه بر پايه آيين اسلام بر او حد جارى كند يا آن كه او را به پيروان دين، مرد يا زن، واگذار كند تا بر پايه آيين خود حدود را بر او جارى سازند. دليل وى در اين تخيير، آيه: «فَاحْكُم بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ»۱است. وى پس از يادكرد اين آيه مى‏نويسد:
و «أو» فى لسان العرب بغير خلاف للتخيير.۲

۳. حلّ تعارض ميان احاديث و راه‏هاى آن‏۳

گفتيم آن گاه كه دو دسته از احاديث - كه ابن ادريس، هر دو دسته را به خودى خود، علم‏آور مى‏شمُرَد، نه خبر واحد - با يكديگر ناسازگار باشند و هر يك از دو سوى تعارض نيز با ديگرى هم‏وزن و از نگاه ابن ادريس، هم‏ارزش باشند، براى به دست دادن راه سازشى ميان آن دو دسته، بايد تلاش كرد.
امّا رويكرد وى به گره‏گشايى از تعارض احاديث، چگونه است؟ در زير به مهم‏ترين محورهاى اين رويكرد مى‏پردازيم:

يك. مقدّم بودن جمع ميان دو سوى تعارض بر كنار نهادن يك دسته‏

ابن ادريس، در يك نمونه، آن گاه كه به بررسى دو ديدگاه متعارض از شيخ طوسى مى‏پردازد كه هر دو ديدگاه نيز پشتيبانى از روايات دارند، نوشته است:

1.مائده، آيه ۴۲.

2.السرائر، ج ۳، ص ۴۴۵. براى نمونه‏هاى ديگرى از اين گونه نكته‏هاى ادبى و بلاغى، ر. ك: السرائر، ج ۱، ص ۱۳۲، ۱۵۲ ، ۴۹۲، ۴۹۳ ، ۵۳۹ ؛ ج ۲، ص ۱۲۰، ۱۳۳، ۵۰۵ ، ۵۵۹ ؛ ج ۳ ، ص ۲۳۸، ۴۴۵ ، ۵۰۷ و ۵۰۹ .

3.گفتگو از تعارض احاديث، در دانش اصول نيز پيشينه فراوان دارد، ولى از آن جا كه در اين نوشتار به بررسى انديشه‏هاى اصولى ابن ادريس نمى‏پردازيم و از سوى ديگر، چگونگى حلّ تعارض ميان احاديث، خود بخش مهمّى از مباحث فقه الحديثى است، از اين رو، اين مبحث را در بخش ديدگاه‏هاى فقه الحديثى ابن ادريس گنجانديم.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
60

معناى خاصّى براى چگونگى آباد كردن به دست نيايد، مرجع در اين موارد، عرف و عادت است. بنا بر اين، آنچه كه مردم، آن را معمولاً آباد كردن زمين به شمار آورند، همان، مصداق آباد كردن است و بدان، مى‏توان زمين موات را در اختيار خود گرفت.۱

سه. توجّه به نكته‏هاى بلاغى در فهم احاديث‏

ابن ادريس، در جاى جاى السرائر و به هنگام بررسى درون‏مايه روايت، به نكته‏هاى ادبى‏اى اشاره كرده است كه مى‏توانند در فهم معناى حديث، به خواننده كمك كنند. براى نمونه، او در جايى آورده است:
قوله فى الخبر: «يخلطها بماله ويتّجربها» المعنى فيه خلطها بماله واتّجر بها وإن كان أتى‏ به بلفظ الاستقبال فقد يأتى المستقبل بمعنى الماضى والماضى بمعنى المستقبل وهذا كثيرٌ فى كلام العرب والقرآن قال اللَّه تعالى‏ « وَنَادَى‏ أَصْحَبُ الأَْعْرَافِ »۲ معناه وينادى... هذا فقه الحديث.۳
در جايى ديگر، وى از اين كه خداوند در آيه « إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَآءِ وَالْمَسَكِينِ ».۴ نخست از فقيران نام برده است، نتيجه مى‏گيرد كه فقير، بينواتر از مسكين است، دليل وى، چنين است:
قرآن، به زبان عرب نازل گشته است و به شيوه‏هاى گفتارى و چگونگى مخاطب ساختن آنان، توجّه دارد و عرب نيز از آنچه اهمّيت بيشترى دارد، ياد مى‏كند و سپس آنچه را كه اهمّيت كمترى دارد مى‏آورد.۵
گر چه اين ديدگاه ابن ادريس، مخالفانى نيز داشته است،۶ به هر حال، وى از آن رو كه با ادبيات عرب، بسيار آشنا بوده و بر آن، چيرگى شايان توجّهى داشته است،۷ در بسيارى از اين نمونه‏ها، ديدگاه خود را به كلام عرب نيز مستند مى‏كند و آن نكته بلاغى را شيوه‏اى فراگير و پُركاربرد در

1.السرائر، ج ۲، ص ۳۸۲.

2.اعراف، آيه ۴۸ .

3.همان، ص ۱۸۷.

4.توبه، آيه ۶۰.

5.السرائر، ج ۱، ص ۴۵۶.

6.براى نمونه، ر. ك: النهاية، شيخ طوسى، ص ۱۸۴.

7.براى نمونه، سديد الدين حمصى - كه از دانشوران بسيار برجسته شيعه در آن روزگار بوده است - ، آن گاه كه معناى حديثى بر وى دشوار آمده، از ابن ادريس در باره آن پرسيده است (السرائر، ج ۲، ص ۱۹۱ - ۱۹۲).

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4839
صفحه از 375
پرینت  ارسال به