59
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

اصل را بر حقيقت مى‏گذارد و مَجاز شمردن هر واژه‏اى را نيازمند دليل مى‏داند. ۱ براى نمونه، وى براى آن كه ثابت كند فرزند دختر نيز حقيقتاً، نه از روى مَجاز، فرزند خود انسان به شمار مى‏آيد، به دلايلى چنگ مى‏زند و از جمله، مى‏نويسد:
هيچ شكى نيست كه امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام پسران رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بوده‏اند و آن دو بزرگوار را بدين نكته، بر ديگران برترى مى‏داده و مى‏ستوده‏اند و [اين، نشان از كاربرد حقيقى واژه «ابن» براى ايشان دارد؛ زيرا روشن است كه ]توصيف مجازى و استعارى، مدح و فضيلتى را در پى نمى‏آورد. پس ثابت گشت كه اين كاربرد، حقيقى است. [همچنين ]سيره‏نويسان، همگى آورده‏اند كه اميرمؤمنان عليه السلام آن گاه كه به فرزندش محمّد ابن حنفيّه در جنگ جمل فرمان حمله داد... آن گاه كه محمّد، يورش برد و همه توان خود را به كار بست، اميرمؤمنان عليه السلام بدو فرمود: «به راستى تو فرزند منى و اين دو (حسن و امام حسين)، فرزندان رسول خدايند». ايشان، اين نام‏گذارى را در مدح و برترى دادن آنان به كار برد و مدح نيز با مجاز و استعاره، استوار نمى‏آيد... و ما در چند جا روشن ساخته‏ايم كه اصل، حقيقت است و مَجاز، عارضى است و كاربردها را بايد بر اصل بار كرد، مگر آن گاه كه دليلى قطعى، خلاف آن را ثابت كند.۲

دو. توجّه به عُرف در شناخت مصاديق سخنان شارع‏

آن گاه كه در آيات قرآن يا احاديث، احكامى شرعى بازگو شده باشد، ولى چند و چون مصاديق آن، نه در شرع و نه در ادبيات عرب روشن نباشد، براى آشكار شدن آن مصداق، بايد به عرف مردمان چشم دوخت. در اين جا فهم عرفى مردمان، ملاكى براى تطبيق سخنان شارع خواهد بود. براى نمونه، ابن ادريس در باره اين روايت از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله كه: «هر كس زمينى موات را آباد كند، آن زمين، از آنِ اوست»،۳ در معناى آباد كردن مى‏نويسد:
امّا اين كه آباد كردن، به چه شكل تحقّق مى‏يابد، از سوى شارع، توضيحى در اين باره نيامده است؛ ولى هر گاه پيامبر صلى اللّه عليه و آله بفرمايد: «هر كس زمينى را آباد كند، از آنِ اوست» و در زبان عرب نيز

1.البته كاربرد اين اصل را در باره آيات قرآن، بسيار بيشتر مى‏بينيم. براى نمونه، ر. ك: السرائر، ج ۱، ص ۵۳۹ و ۵۵۷؛ ج ۲، ص ۱۲۶؛ ج ۳، ص ۸۳ و ۲۵۷.

2.السرائر، ج ۳، ص ۲۳۸ (با اندك تلخيص و تصرّف).

3.وسائل الشيعة، ج ۲۵، ص ۴۱۲.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
58

سه. توجّه به ريشه واژگان‏

ابن ادريس، هنگام بحث از واژگان، گاه به ريشه‏هاى آنها نيز مى‏پردازد و براى نمونه از فارسى يا عربى بودن ريشه آن سخن مى‏گويد. او در باره واژه «ستوق» - كه در حديثى به كار رفته است - مى‏نويسد:
ستوق، واژه‏اى فارسى و نه عربى است، به معناى «سه طبقه»، چه واژه «سه» در فارسى، همان ثلاث عربى است و واژه «توق» نيز در فارسى به معناى «طبقات» است.۱

چهار. بهره‏گيرى از اشعار شاعران‏

ابن ادريس، در شرح واژگان احاديث به چكامه‏هاى شاعران كهن عرب نيز نيم‏نگاهى داشته است. براى نمونه، در جايى براى تأييد معنايى كه از واژه «ساج» به دست مى‏دهد، شعرى از ابو ذؤيب‏۲ را گواه مى‏آورد.۳وى در جاهايى ديگر از اشعار ديگر شاعران عرب، همچون جرير،۴نميرى‏۵ و امرء القيس ،۶براى فهم واژگان احاديث، بهره گرفته است‏۷.۸

۲. مباحث مرتبط با فهم معناى كلّى حديث‏

جز مباحثى كه گفته شد، در روش فقه الحديثى ابن ادريس، نكته‏هايى نيز به چشم مى‏خورد كه براى فهم معناى كلّى احاديث، سودمند است. برخى از مهم‏ترين اين نكته‏ها عبارت‏اند از:

يك. اصالت داشتن حقيقت در سخنانِ شارع‏

ابن ادريس، در نمونه‏هاى فراوانى از السرائر، مانند بسيارى از دانشوران ديگر، در بيانات دينى،

1.السرائر، ج ۲، ص ۲۷۰.

2.خويلد بن خالد، شاعر روزگار جاهلى و روزگار اسلام كه به سال ۲۸ هجرى درگذشته است. در باره وى، ر. ك: دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۵، ص ۴۸۲ - ۴۸۰.

3.السرائر، ج ۱، ص ۵۳۰.

4.همان، ص ۵۴۴ .

5.همان، ص ۶۵۳.

6.همان، ج ۲، ص ۱۵۵.

7.براى آگاهى بيشتر، ر. ك: ابن إدريس الحلّى، ص ۱۹۹.

8.در باره تلاش واژه شناسانه ابن ادريس، بيش از اين نيز مى‏توان سخن گفت؛ ولى از آن جا كه مهم‏ترين محورهاى اين تلاش را بازگو ساختيم، خوانندگان را براى شناخت بيشتر به كتاب إبن ادريس الحلّى (ص ۱۹۷ - ۱۲۱) فرا مى‏خوانيم .

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4880
صفحه از 375
پرینت  ارسال به