سه. توجّه به ريشه واژگان
ابن ادريس، هنگام بحث از واژگان، گاه به ريشههاى آنها نيز مىپردازد و براى نمونه از فارسى يا عربى بودن ريشه آن سخن مىگويد. او در باره واژه «ستوق» - كه در حديثى به كار رفته است - مىنويسد:
ستوق، واژهاى فارسى و نه عربى است، به معناى «سه طبقه»، چه واژه «سه» در فارسى، همان ثلاث عربى است و واژه «توق» نيز در فارسى به معناى «طبقات» است.۱
چهار. بهرهگيرى از اشعار شاعران
ابن ادريس، در شرح واژگان احاديث به چكامههاى شاعران كهن عرب نيز نيمنگاهى داشته است. براى نمونه، در جايى براى تأييد معنايى كه از واژه «ساج» به دست مىدهد، شعرى از ابو ذؤيب۲ را گواه مىآورد.۳وى در جاهايى ديگر از اشعار ديگر شاعران عرب، همچون جرير،۴نميرى۵ و امرء القيس ،۶براى فهم واژگان احاديث، بهره گرفته است۷.۸
۲. مباحث مرتبط با فهم معناى كلّى حديث
جز مباحثى كه گفته شد، در روش فقه الحديثى ابن ادريس، نكتههايى نيز به چشم مىخورد كه براى فهم معناى كلّى احاديث، سودمند است. برخى از مهمترين اين نكتهها عبارتاند از:
يك. اصالت داشتن حقيقت در سخنانِ شارع
ابن ادريس، در نمونههاى فراوانى از السرائر، مانند بسيارى از دانشوران ديگر، در بيانات دينى،
1.السرائر، ج ۲، ص ۲۷۰.
2.خويلد بن خالد، شاعر روزگار جاهلى و روزگار اسلام كه به سال ۲۸ هجرى درگذشته است. در باره وى، ر. ك: دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۵، ص ۴۸۲ - ۴۸۰.
3.السرائر، ج ۱، ص ۵۳۰.
4.همان، ص ۵۴۴ .
5.همان، ص ۶۵۳.
6.همان، ج ۲، ص ۱۵۵.
7.براى آگاهى بيشتر، ر. ك: ابن إدريس الحلّى، ص ۱۹۹.
8.در باره تلاش واژه شناسانه ابن ادريس، بيش از اين نيز مىتوان سخن گفت؛ ولى از آن جا كه مهمترين محورهاى اين تلاش را بازگو ساختيم، خوانندگان را براى شناخت بيشتر به كتاب إبن ادريس الحلّى (ص ۱۹۷ - ۱۲۱) فرا مىخوانيم .