شايسته پذيرش نمىداند؛ زيرا سنّى هستند.
در پايان، اين نكته را يادآورى مىكنيم كه برخى نويسندگان با وجود ديدگاه ابن ادريس در باره غير اماميّه، آوردهاند كه وى در جايى از السرائر به روايت سكونى استناد كرده است. ۱ اين سخن، درست نيست و يادكرد ابن ادريس از روايت سكونى در موردى كه نشانى دادهاند، به جهت استناد بدان نبوده است؛ بلكه از آن روست كه از نگاه وى، دلايل علمآورى مانند آيات قرآن و اصول مذهب، آن را تأييد مىكنند.
۲. راويان شيعه غير امامى
دسته ديگر از راويانى كه ابن ادريس به سختى بر آنان تاخته است، فَطَحيان هستند. وى بر پايه ديدگاه فقهى خود كه هر كس مذهبى جز شيعه دوازده امامى داشته باشد، كافر است، ۲ فطحيان را نيز از دين خارج مىشمُرَد. براى نمونه، وى در باره عمّار بن موسى ساباطى نوشته است:
و عمّار هذا فطحىّ المذهب كافر ملعون.۳
ديدگاه وى در باره خاندان فضّال نيز خواندنى است. وى در باره روايتى كه حسن بن فضّال از راويان آورده است:
و راوى أحدهما فطحىّ المذهب كافر ملعون - مع كونه مرسلاً - و هو الحسن بن فضّال و بنو فضّال كلّهم فطحيّة والحسن رأسهم فى الضلال.۴
ديدگاه وى در باره سماعة بن مهران، زرعة بن محمّد، جعفر بن سماعه و عبد اللَّه بن بكير نيز همين است.۵ وى در بيشتر اين موارد، آنان را با واژگانى مانند «كافر» يا «ملعون» ، نواخته است.
1.ابن ادريس الحلّى، ص ۲۳۵. نيز، ر.ك: السرائر، ج ۲، ص ۱۹۶.
2.ابن ادريس، گر چه در چند جا از السرائر به كفر مخالفان عقيده شيعه اشاره كرده است؛ ولى دليلى بر اين سخن، نياورده است. به نظر مىآيد كه اين ديدگاه، مسئلهاى است كه بايد در دانش كلام براى آن استدلال كنند و متأسفانه نگاشتهاى در كلام از ابن ادريس به دست نيامده است تا بدانيم دليل وى بر اين سخن چيست. به هر روى، ابن ادريس در چند جا از السرائر، اين ديدگاه را مطرح كرده است (براى مثال، ر.ك: السرائر، ج ۱، ص ۲۶۷ كه گفته است: «إذا رواها و أوردها الكفّار و مخالفو المذهب...»؛ ج ۲، ص ۶۷۵؛ ج ۳، ص ۲۹۰).
3.السرائر، ج ۱، ص ۲۶۷.
4.همان، ج ۱، ص ۴۹۵.
5.ابن إدريس الحلّى، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.