مجلسى از جباعى و او از شهيد اوّل را مىتوان پذيرفت؛ زيرا شكّى نيست كه اين مجموعه، از آنِ جباعى بوده و باز اين كه وى خطّ شهيد اوّل را مىشناخته ، شايسته پذيرش است؛ زيرا موارد زيادى از دستْخطّ شهيد در اين مجموعه به چشم مىخورد.۱ بزرگان نسخهشناسى (چون مجلسى) نيز در انتساب آن به شهيد درنگ نكردهاند. شهيد اوّل نيز اين حديث را به خطّ علّامه نسبت داده است و بزرگى چون شهيد اوّل، بدون دقّت، به چنين كارى دست نمىزند. علّامه نيز قاعدتاً بيش از هر كس، دستْخطّ پدر خود را مىشناخته است. پس روى هم مىتوان پذيرفت كه اين حديث، از پدر علّامه گزارش شده است.
ب - پدر علّامه، اين حديث را از روى رقعهاى گزارش كرده است؛ ولى در اين جا نويسنده آن رقعه، شناخته شده نيست.
ج - علّامه مجلسى، همين حديث را در جاى ديگرى از بحار الأنوار،۲ اين گونه گزارش كرده است:
قد وجدت بخطّ الحاج زين الدين على بن الشيخ عزّ الدين حسن بن مظاهر الذى قد أجازه الشيخ فخر الدين ولد العلّامة له - رحمهم اللَّه تعالى - ما هذه صورته: روى الشيخ محمّد بن جعفر بن على المشهدى، قال حدثنى الشريف عزّ الدين أبو المكارم... .
آن گاه، پس از گزارش همان حديثى كه پيشتر آورديم، اين جمله در آن به چشم مىخورد:
كتبتُ هذه من خطّ الشيخ العالم جمال الدين الحسن بن المطهّر الحلّى - قدّس اللَّه روحه بمحمّد و آله -: .
از مقايسه اين دو گزارش، مىتوان دريافت كه نويسنده رقعهاى كه پدر علّامه آن را گزارش كرده است، همان شيخ محمّد بن جعفر مشهدى، نويسنده كتاب المزار الكبير است كه پس از سال ۵۸۸ ق ، درگذشته است.
گفتنى است حاج زين الدين على - كه اين گزارش به خطّ وى نقل شده است - ، از شاگردان فخر المحقّقين بوده است. در اجازهنامهاى كه وى براى اين شاگرد خود نوشته است، از او با القابى چون: