آنچه خواهد آمد، گزيدهاى از مهمترين نتايج اين پژوهش است و در دنباله آن، پيشنهادهايى براى بررسى بيشتر مكتب حديثى حلّه، در قالب بيان موضوعات ارزشمندى كه نيازمند پژوهش جداگانهاند، آمده است:
نتايج
۱. دوران شكوفايى علمى شهر حلّه، از نيمه دوم سده ششم هجرى (همزمان با زندگى ابن ادريس) آغاز مىگردد و در روزگار علّامه حلّى (۷۲۶ - ۶۴۸ق) به اوج خود مىرسد. پس از علامه نيز حيات علمى اين حوزه، البته با شتابى كمتر از روزگار وى، تا نيمه نخست سده نهم هجرى، ادامه يافته است.
۲. موقعيت جغرافيايى مناسب، پشتيبانى سياسى و اجتماعى نسبى حاكمان از عالمان، در دسترس بودن كتابخانههاى بزرگ بغداد و نيز وجود نگاشتههاى كهن در زمينه دانشهاى گوناگون، همچون حديث، فقه، كلام و... ، نبوغ ذاتى برخى برجستگان حلّه و تنوع دانشهاى مطرح در اين شهر، از عوامل شكوفايى علمى اين حوزه و جذب دانشيان بدان بوده است.
۳. سه گونه جريان حديثى را در ميان دانشوران حلّى مىتوان شناسايى كرد:
- جريان پيرو مكتب حديثى بغداد، با محوريت ابن ادريس حلّى؛
- جريان حديثْمحور كه شخصيت برجسته آن، سيّد على بن طاووس بوده است. در ردههاى بعد از ابن بِطريق حلّى، وَرّام بن ابى فراس و سيّد فخّار موسوى مىتوان نام برد.
- جريان فقهگرا كه كسانى همچون سيّد احمد بن طاووس، محقّق حلّى، علّامه حلّى و برخى شاگردان علّامه، از برجستهترين شخصيتهاى اين جريان هستند؛
۴. مهمترين انديشههاى جريان پيرو مكتب بغداد، عبارتاند از:
- انكار شديد حجيّت خبر واحد؛
- عدم بحث از مباحث مرتبط با شرايط پذيرش خبر واحد (همچون ويژگىهاى راوى و روايت و...)؛
- حُجّيت قائل نبودن براى هيچ يك از روايات راويان غير امامى؛
- پُر رنگ ساختن تمسّك به قرآن و اجماع و اصول مذهب در استدلالهاى فقهى، در غياب خبرهاى واحد.
۵. فعّاليتها و انديشههاى حديثى جريان حديثگراى حلّه را مىتوان اين گونه برشمرد:
فعاليتها:
- تلاش گسترده براى تدوين جوامع دعايى
- حديثگرايى عاقلانه
- ايفاى نقش گسترده در حفظ، تقويت و انتقال ميراث حديثى شيعه و اعتبار بخشى بدان.
انديشهها:
- باور استوار به حجّيت خبر واحد؛
- نگاه واقعبينانه به تضعيفات رجاليان، بدون درآميختن مبانى فقهى و اصولى با اين تضعيفات؛
- ارائه برخى مبانى شايان تأمّل و قابل استفاده در ارزيابى احاديث (همچون ارزيابى مصدرى و مضمونى احاديث).
۶. مهمترين ويژگىهاى روششناختى و انديشهشناختىِ جريان حديثى فقه محور، عبارتاند از:
- ويژگىهاى روششناختى
- تمركز فراوان بر فقه، اصول و كلام، و گسترش اين دانشها و به همين نسبت، به حاشيه رفتن دانشهايى همچون فقه الحديث، بويژه در حوزه احاديث غير فقهى؛
- آغاز تدوين جوامع رجالى؛
- آغاز نگارش كتابهاى رجالى با محوريت جرح و تعديل راويان؛
- آغاز روند صحيحنگارى و آغاز عملياتى كردن تقسيم چهارگانه احاديث توسّط علامه حلّى؛
- ادامه روند «مناقبنگارى» و اثبات امامت امير مؤمنان على عليه السلام ، و نيز پيگيرى ردّيّهنويسى بر علماى اهل سنّت در چارچوب رويارويى با فعّاليتهاى آنان و پاسخگويى به شبهات.
- ويژگىهاى انديشهشناختى
- جايگزين ساختن «عدالت» به جاى «راستگويى در نقل»، در ارزيابى راويان؛
- كنار نهادن روايات راويان ثقه فاسد المذهب و تضعيف آنان؛
- برجسته كردن معيار «عمل اصحاب» در تعامل با روايات ضعيف؛
- وجود ناسازگارى ميان ديدگاههاى رجالى در باره راويان با تطبيق فقهى؛
- تطبيق دوگانه ملاكها و عدم كاربرد يكسان آنها در حوزه رجال؛
- عدم تحليل درست عوامل تضعيف در سخن رجاليان سده چهارم و پنجم كه سبب تضعيف بسيارى از راويانى شد كه به اتّهاماتى همچون غلو و فساد مذهب، متّهم شدهاند؛ ولى در صورت تحليل درست، روشن مىشد كه اين اتّهامات نمىتوانند سبب بىاعتبارى شخصيتهاى حديثى و روايات آنها گردد.
- بنيانگذارى پديده «توقّف» در ارزيابى شخصيت حديثى راويان و روايات آنان، به رغم موجود بودن دادههاى رجالى قابل توجّه و كافى در باره آنان؛
- كمتوجهى شديد به دانش طبقات و تمييز مشتركات.
۷. از ميان سه جريان حديثى ياد شده، سيطره علمى بر حوزه حلّه، از آنِ جريان فقهگرا بوده است.
۸ . از نظرگاه دانش رجال، در جريان فقهگرا، دگرگونىهاى مهمّى در شيوه تضعيف و توثيق راويان، بنا نهاده شد كه پس از مقايسه با روند رجالپژوهى شيعه در سدههاى پيشين، آن را نوعى تغيير مسير معنادار در روند اين دانش مىتوان دانست.
۹. از مهمترين عوامل اين تغيير مسير، چيرگى شديد صبغه فقهى و اصولى بر انديشه و قلم دانشوران اين جريان است كه سبب شد آنان با تعاريف و پيشفرضهاى فقهى، به كاوش در احوال راويان بپردازند.
۱۰. انديشههاى ابن ادريس، به علّت انتقادات فقهى فراوان وى از شيخ طوسى رحمه اللّه و نيز انكار حجيّت خبر واحد، با ستيز جدّى جريان فقهگرا رو به رو شد و از اين رو، نتوانست به حيات علمى خود ادامه دهد.
۱۱. اختلاف عمده ميان جريان حديثگرا با جريان پيرو مكتب بغداد، بر سرِ حجّيت داشتن يا نداشتن خبر واحد بوده است.
۱۲. تعامل جريان فقهگرا با انديشههاى سيّد على بن طاووس، همراه با احترام فراوان قائل