305
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

كان من أهل الفضل و الأدب و العلم... و له عدّة كتب لم يصنّف مثلها.۱
و در باره راوى دوم آورده است:
و أصحابنا يقولون: أوّل من نشر حديث الكوفيين بقم هو.۲
روشن است كه اين عبارت‏ها و بويژه روايت‏هاى فراوانى كه از ابراهيم بن هاشم در دست است، ذهن علّامه حلّى را به سوى پذيرش روايت‏هاى اين دو، سوق داده است. بارى ! از ظاهر اين عبارت‏ها، حُسنِ ظاهر اين راويان، برداشت مى‏شود و از نگاه علّامه، همين اندازه براى كشف عدالت او بسنده بوده است. همچنان كه علّامه در باره راويان ديگرى كه صراحتاً توثيقى در باره آنان در دست نيست و تنها عبارت‏هايى همچون «خيّر»، «فاضلٌ» و مانند آنها در باره‏شان رسيده، همين گونه عمل كرده است.۳ گفتنى است برخى بزرگان نيز دادن اين نسبت را به علّامه، نپذيرفته و آن را به نقد كشيده‏اند.۴

1.رجال النجاشى، ص ۹۷، ش ۲۴۲.

2.همان، ص ۱۶، ش ۱۸.

3.خلاصة الأقوال، ص ۶۹، ش ۹۶، ص ۱۷۷، ش ۵۲۷ ، ص ۱۷۸، ش ۵۳۰، ص ۱۸۷، ش ۵۶۰ و... .

4.منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج ۵، ص ۱۸۰ - ۱۸۱؛ كليّات فى علم الرجال، ص ۲۳۱.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
304

ديده مى‏شود. از اين رو، اگر به اظهار نظر محقّق در المعتبر بسنده نكنيم و سيره عملى وى را در فقه، رديابى كنيم، نبايد در باره موضوع خبر واحد، وى را با بزرگانى چون سيّد مرتضى، ابن زهره و ابن ادريس، همداستان بدانيم.۱

۳. علّامه حلّى‏

اَصالة العدالة

از ميان بزرگان معاصر، آية اللَّه خويى رحمه اللّه بر آن است كه علّامه حلّى،۲ هر راوى امامى مذهبى را كه در باره وى مدح يا ذمّى نرسيده، قابل اعتماد مى‏دانسته است؛ زيرا به اين نظريه باور داشته است كه در باره هر مسلمانى، اصل بر داشتن عدالت است تا آن گاه كه خلاف آن ثابت شود.۳ ايشان در اين باره، به دو مورد از سخنان علّامه حلّى استناد كرده است: يكى، سخن او در باره احمد بن اسماعيل بن سمكه، و ديگر، سخن وى در باره ابراهيم بن هاشم.۴ايشان، سرانجام نيز نتيجه گرفته است كه علّامه حلّى بر اساس «أصالة العدالة»، روايت هر راوى امامى مذهبى را كه فسقى از او ظاهر نشده باشد، صحيح مى‏خواند.

بررسى اين نسبت‏

بايد گفت كه نسبت دادن اين ديدگاه به علّامه حلّى، درست نيست دادن و در باره هر دو فرد ياد شده، از ظاهر عباراتى كه علّامه از قول رجاليان پيشين گزارش كرده است، مى‏توان به گونه‏اى مدح يا دستِ‏كم حُسن ظاهر، پى برد.۵نجاشى، در باره نفر نخست (احمد بن اسماعيل) مى‏نگارد:

1.درست، واژگونه سخن نويسنده كتاب نظريّة السنة فى الفكر الإمامى الشيعى، ص ۹۶. توجّه شود كه در باره سخن محقّق در المعتبر، (ج ۱، ص ۳۰) آن جا كه عمل شيعيان به خبر واحد را انكار مى‏كند (با توجّه به سياق عبارت)، احتمال گونه‏اى استدلال اقناعى براى اسكات خصم وجود دارد، بويژه آن گاه كه بدانيم وى در المعارج - كه پيش از المعتبر نگاشته شده است - در ادّعاى اجماع شيخ طوسى بر عمل اماميه به خبر واحد، خدشه‏اى وارد نكرده است (المعارج، ص ۱۴۷ - ۱۴۸).

2.البته ايشان اين ديدگاه را به قدمايى همچون ابن وليد نيز نسبت داده كه اكنون موضوع گفتگوى ما نيست.

3.معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۷۰، ۲۷۸ و ج ۲، ص ۵۷ و ج ۳، ص ۴۴، ۱۲۱ و ج ۴، ص ۳۰۴ و ۳۰۹ و ج ۶، ص ۹۰، ۲۵۲ و... .

4.كتاب الصلاة، آية اللَّه خويى، ج ۱، ص ۷۱؛ معجم رجال الحديث، ج ۲، ص ۵۷ .

5.خلاصة الأقوال، ص ۴۹، ش ۹ و ص ۶۶، ش ۸۶ .

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5061
صفحه از 375
پرینت  ارسال به