۲. سيّد احمد بن طاووس و محقّق حلّى
يك. عدم حجّيت مراسيل ابن ابى عمير
برخى بزرگان،۱ عدم حجّيت مراسيل ابن ابى عمير را به محقّق حلّى و سيّد احمد بن طاووس نسبت دادهاند و از سوى ديگر، برخى نويسندگان با استناد به سخن محقّق حلّى در باره روايت مرسلى از ابن ابى عمير - كه پيشتر از آن سخن به ميان آمد - بر آن رفتهاند كه محقّق حلّى، مراسيل ابن ابى عمير را معتبر مىدانسته است.۲
بررسى اين نسبت
گفتيم كه ديدگاه محقّق حلّى در اين باره، پذيرش مطلق نيست، بلكه بر پايه عبارات خود وى و اقتضاى جمع ميان دو اظهار نظرِ ظاهراً ناهماهنگ از او، ديدگاهش پذيرش روايتهاى مرسل ابن ابى عمير، در صورت عدم وجود معارض قوىتر است.
البته در باره سيّد احمد بن طاووس، سخن «برخى بزرگان» درست است و وى ظاهراً به عدم حجّيت مراسيل ابن ابى عمير به شكل مطلق و در همه مواقع، دست كم بر پايه گزارشهاى موجود باور داشته است.
دو. عدم حجّيت خبر واحد
- برخى نويسندگان با استناد به سخن محقّق حلّى در ديباچه المعتبر،۳ وى را از باورمندان به عدم