303
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

حجّيت خبر واحد دانسته‏اند.۱

بررسى اين نسبت‏

بايد دانست كه گر چه از برخى سخنان محقّق حلّى اين گونه برداشت مى‏شود كه وى به خبر واحد محض، عمل نمى‏كند و براى پذيرش آن، معيارى با عنوان «عمل اصحاب» را نيز از شروط آن و لازم مى‏داند؛۲ ولى بايد توجّه كرد كه تحقّق اين شرط از نگاه محقّق حلّى، چندان دشوار نيست و همين اندازه كه اصحاب به روايتى عمل كنند و يا حتّى مخالف آن را گزارش نكنند، اين شرط تحقّق مى‏يابد و در نتيجه آن، خبر واحد از مرحله «ظن» به بارگاه «يقين»، راه مى‏يابد.
روشن است كه اين نكته، در باره بسيارى از روايت‏هاى گزارش شده توسّط راويان ضعيف يا فاسد المذهب ثقه، وجود دارد. نيز شمار لازم براى تحقّق عنوان «اصحاب» هم معمولاً چندان فراوان نيست و همان گونه كه محقّق، خود گروهى از اين «اصحاب» را نام برده است،۳ دانسته مى‏شود كه اين عنوان با روايت كردن حديثى به وسيله شيخ كلينى، شيخ صدوق، شيخ طوسى رحمه اللّه و دستِ بالا، دو سه تن ديگر، تحقّق مى‏يابد. از اين رو، راهى كه محقّق حلّى براى «يقين‏آور» دانستن خبر واحد مى‏پيمايد، با راهى كه سيّد مرتضى و پيروان وى (همچون ابن ادريس) مى‏پيمايند، تفاوت جدّى دارد. از نگاه سيّد مرتضى، صرف وجود روايت در كتاب‏هاى حديثى - حتّى اگر چند تن آن را گزارش كرده باشند - ، آن را از محدوده خبر واحد بودن، بالاتر نمى‏برد، حال آن با آسان‏گيرى محقّق در اين باره، شمار احاديثى كه از آنها مى‏توان به يقين رسيد، فراوان مى‏شود و همين گونه احاديث است كه در صفحه صفحه المعتبر، مورد استدلال وى قرار مى‏گيرد.
به سخن روشن‏تر، محقّق گر چه ظاهراً به دنبال يقينى بودن حديث است؛ ولى آنچه در عمل انجام داده است، نه تنها نزديكى چندانى با روش سختگيرانه سيّد مرتضى رحمه اللّه ندارد؛ بلكه همانندى‏ها و همسانى‏هاى فراوانى با روش شيخ طوسى رحمه اللّه در تهذيب الأحكام و الاستبصار، در آن

1.نظريّة السنّة فى الفكر الإمامى الشيعى، ص ۹۵.

2.المعتبر، ج ۱، ص ۲۹ و ۹۴.

3.همان، ص ۳۳.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
302

۲. سيّد احمد بن طاووس و محقّق حلّى‏

يك. عدم حجّيت مراسيل ابن ابى عمير

برخى بزرگان،۱ عدم حجّيت مراسيل ابن ابى عمير را به محقّق حلّى و سيّد احمد بن طاووس نسبت داده‏اند و از سوى ديگر، برخى نويسندگان با استناد به سخن محقّق حلّى در باره روايت مرسلى از ابن ابى عمير - كه پيش‏تر از آن سخن به ميان آمد - بر آن رفته‏اند كه محقّق حلّى، مراسيل ابن ابى عمير را معتبر مى‏دانسته است.۲

بررسى اين نسبت‏

گفتيم كه ديدگاه محقّق حلّى در اين باره، پذيرش مطلق نيست، بلكه بر پايه عبارات خود وى و اقتضاى جمع ميان دو اظهار نظرِ ظاهراً ناهماهنگ از او، ديدگاهش پذيرش روايت‏هاى مرسل ابن ابى عمير، در صورت عدم وجود معارض قوى‏تر است.
البته در باره سيّد احمد بن طاووس، سخن «برخى بزرگان» درست است و وى ظاهراً به عدم حجّيت مراسيل ابن ابى عمير به شكل مطلق و در همه مواقع، دست كم بر پايه گزارش‏هاى موجود باور داشته است.

دو. عدم حجّيت خبر واحد

- برخى نويسندگان با استناد به سخن محقّق حلّى در ديباچه المعتبر،۳ وى را از باورمندان به عدم

1.همچون آية اللَّه شبيرى زنجانى (علم درايه، رجال و تراجم، ص ۱۰۳).

2.«بررسى حجيّت مراسيل ابن ابى عمير»، محمّدتقى ديارى بيدگلى، مجلّه پژوهش‏نامه قرآن و حديث، پيش‏شماره ۱، ص ۸۱ .

3.المعتبر، ج ۱، ص ۳۰.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4710
صفحه از 375
پرینت  ارسال به