299
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

ششم هجرى بوده است‏۱وى به سال ۵۱۸ق، درگذشت و شُكوه و عظمت اسماعيليان در ايران، هيچ گاه همانند روزگار او نبود.
بنا بر آنچه آمد، اين توهّم كه فعّاليت‏هاى باطنيان اسماعيلى، آن اندازه گسترده بوده كه بر دانشوران حلّه، آن هم سال‏ها پس از افول قدرت و نفوذ اسماعيليان اثر نهاده است، از نظرگاه جغرافياى تاريخى نيز ديدگاهى غير مستند است.
ب - اگر عدم ذكر سند توسّط سيّد در آغاز برخى دعاها، سبب توهّم پيش‏گفته گردد، بايد يادآورى كرد كه سيّد در الإقبال - كه يكى از گسترده‏ترين كتاب‏هاى وى در زمينه دعاهاى روزها و مناسبت‏هاست - غالباً پايبندى خود را به ذكر سند موجود در منبعى كه از آن نقل مى‏كند، نشان مى‏دهد و اين نكته، در جاى جاىِ اين كتاب، ديده مى‏شود. وانگهى، عدم يادكرد سند، گذاشتن بدعتى به وسيله سيّد نيست. پيش از وى، شيخ طوسى رحمه اللّه نيز بسيارى از دعاهاى مصباح المتهجّد را بدون يادكرد سند، گزارش كرده است.۲
آيا اين به معناى بى‏توجّهى شيخ طوسى رحمه اللّه - كه از اركان فقه و معارف شيعه است - به يادكرد سند يا اخذ آن دعاها از مصادر غير معتبر يا تأثيرپذيرى از عرفا و صوفيه در گزارش دعاهاست؟! روشن است كه پاسخ، منفى است.
ج - نكته ديگرى كه در نقد اين ديدگاه بايد خاطرنشان ساخت، آن است كه اگر دعاهايى همچون «مناجات شعبانيه»، سبب اين توهّم شده است، بايد بگوييم علامه مجلسى رحمه اللّه كه يكى از آشناترين علما با زبان روايى اهل بيت عليهم السلام است، اين مناجات را همانند سيّد، از امامان عليهم السلام روايت مى‏كند و ميان آن با ديگر سخنان رسيده از اهل بيت عليهم السلام تفاوت و اختلاف صبغه‏اى نمى‏ديده است،۳ با آن كه در باره مصباح الشريعة، به روشنى تفاوت روش آن با ديگر سخنان اهل بيت عليهم السلام را يادآور مى‏شود.۴از قضا علامه مجلسى، در باره كتاب عتيق غروى - كه وى مناجات شعبانيه را از

1.براى شخصيت و فعّاليت‏هاى وى در گسترش مذهب اسماعيلى ، ر. ك : همان، ص ۲۳۷ ، ۳۱۶ - ۳۱۷ ، ۴۷۷ و ۵۲۷.

2.براى نمونه، ر. ك: مصباح المتهجّد، ص ۱۱۹، ۱۲۰، ۱۲۳ و ۱۲۷ و بسيارى از صفحات ديگر.

3.بحار الأنوار، ج ۹۱، ص ۹۶ به بعد.

4.همان، ج ۱، ص ۳۲.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
298

پاسخ به يك توهّم‏

در اين جا شايسته است به توهّمى كه ممكن است در باره انديشه‏هاى سيّد ابن طاووس مطرح شود، پاسخ دهيم و آن، تأثيرپذيرى سيّد از انديشه‏هاى باطنيان است. خاستگاه اين توهّم، اوّلاً وجود برخى دعاهاى خاص در آثار اوست كه ممكن است - با توجّه به ذوق و سليقه برخى و نه بر اساس برهان علمى استوار - با روش و انديشه‏هاى صوفيانه و باطن‏گرايانه، هماهنگ تصوّر شود. ثانياً وجود برخى نقل‏هاى تاريخى است. روشن است كه در صورت گسترش اين نوع نگاه، همه ميراث حديثى وى از ناحيه اعتبار يا صحّت استناد به معصومان عليهم السلام مورد خدشه واقع مى‏گردد.
ولى اين توهّم، عموماً ناشى از عدم شناخت درست تاريخ و فضاى فرهنگى - اجتماعى حلّه و به طور خاص، عدم آگاهى دقيق از روش نگارش و نقل حديث توسّط سيّد ابن طاووس است. در زير با ارائه چند نكته، به دفع اين توهّم مى‏پردازيم:
الف - ممكن است به اين نكته تمسّك شود كه سيف الدوله، بنيان‏گذار شهر حلّه، به باطنى‏گرى متّهم است و به دليل جايگاه و نفوذ وى در اين شهر، انديشه‏هاى اين فرقه در ميان مردمان آن، رواج و نفوذ داشته است.
در پاسخ، بايد گفت: اوّلاً اتّهام باطنى‏گرايى وى، چنان كه ابن اثير و ذهبى، هر دو نوشته‏اند، تنها به وسيله يكى از دشمنان سياسى او و در جهت سعايت از او نزد سلطان محمّد سلجوقى، براى سرنگونى وى و چپاول دارايى‏هاى تحت اختيار او مطرح شده است؛۱ زيرا اتّهام باطنى‏گرايى در آن روزگار، خود دليلى كافى براى كشته شدن فرد متّهم و بى‏آبرو شدن او بوده است.۲نكته مهم، آن است كه ابن اثير و ذهبى، هر دو به دروغ بودن اين اتّهام، تصريح كرده و تأكيد دارند كه سيف الدوله، شيعه بوده است.۳
ثانياً باطنيان در اين دوره، همان اسماعيليه بوده‏اند، همچنان كه ابن اثير نيز بدان تصريح كرده است.۴ از سوى ديگر، چنان كه گفتيم، شهر حلّه از همان آغاز بنيان‏گذارى، يكى از مناطق مهم شيعه‏نشين بوده است، به گونه‏اى كه حضور ديگر فرقه‏هاى اسلامى در آن، بسيار نادر بوده است. حال چگونه مى‏توان پذيرفت كه در چنين شهرى، فرقه‏اى همچون اسماعيليه - كه باورهاى آن با انديشه‏هاى شيعى، در تضاد است و با يكديگر ناسازگارى‏هاى فراوان و فاحش دارند، بتواند مجال رشد و نفوذ بيابد؟
بدين نكته نيز بايد توجّه كرد كه قلعه‏ها و مراكز اصلى فعّاليت باطنيان اسماعيلى، در ايران قرار داشت و از نظر جغرافيايى نيز حوزه نفوذ تعاليم آنان، بيشتر در ايران متمركز بود.۵ روزگار اوج فعّاليت‏هاى اسماعيليان به رهبرى حسن صباح، نيمه دوم سده پنجم تا دهه‏هاى آغازين سده

1.الكامل فى التاريخ، ج ۱۰، ص ۴۴۰؛ تاريخ الإسلام، ج ۳۵، ص ۵ .

2.در باره يورش‏ها و كشتارهاى پادشاهان اين دوره، نسبت به باطنيان و ديگر سخت‏گيرى‏ها بر آنان و متقابلاً درگيرى باطنيان با آنان، ر. ك: الكامل فى التاريخ، ج ۱۰، ص ۲۰۴، ۲۸۹، ۲۹۷، ۳۰۱، ۳۱۲، ۳۱۳ و... .

3.همان، ص ۴۴۰؛ تاريخ الإسلام، ج ۳۵، ص ۵ .

4.الكامل فى التاريخ، ج ۱۰، ص ۳۱۳.

5.براى نمونه، قلعه‏هاى مهم آنان در مناطقى همچون قزوين: (همان، ص ۳۱۶)، اصفهان (همان، ص ۲۸۱ و ۳۱۵)، طبس (همان، ص ۳۱۸)، ابهر (همان‏جا)، خوزستان و فارس (همان، ص ۳۱۹)، قرار داشت.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4950
صفحه از 375
پرینت  ارسال به