291
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

۱. سيّد على بن طاووس‏

يك. نسبت دادن اعمال و آداب به معصوم عليه السلام

نويسنده روضات الجنّات، پس از اعتراف به جايگاه والاى سيّد در فصاحت و بلاغت در باره روش دعانگارى سيّد چنين مى‏نگارد:
... بحيث تشتبه كثيراً ما عبارات دعواته الملهمة و زياراته الملقمة بعبارات أهل بيت العصمة عليهم السلام بل أراه فى كتاب مصباح الزائر و أمثاله كأنّه يرى‏ نفسه مأذوناً فى جعل وظائف مقرّرة لمواضع المكرّمة۱ و مواقف صالحة كما ترى‏ أنّه يذكر أعمالاً من عند نفسه ظاهراً للمسجد الكوفة۲ و أمثالها غير مأثورة فى شى‏ءٍ من كتب أصحابنا المستوفين لوظائف الشريعة فى مؤلّفاتهم ولا منسوبة فى كلمات نفسه إلى‏ أحدٍ من المعصومين عليهم السلام مع أنّ من دَيْدَنه المعروف ذكر السند المتّصل إليهم فى كلّ ما يجدُه من الجليل والحقير.۳

نقد اين ديدگاه‏

ولى اين سخن وى، از چند سو نادرست است:
- نخست آن كه اساساً سيّد در هيچ جا از نوشته‏هاى خود از انشاى زيارت براى امامان، سخن نگفته است؛ بلكه آنچه وى بدان اشارت كرده، انشاى دعاست براى برخى حوائج و ميان دو حوزه دعا و زيارت، تفاوت بنيادين وجود دارد. در ضمن، شمار اين موارد نيز - همچنان كه در بخش فوايد نگاشته‏هاى سيّد گذشت - در مقايسه با دعاهاى مأثور، بسيار اندك و بلكه نزديك به صفر است.
- دو ديگر آن كه سيّد هر جا آهنگ انشاى دعا داشته، بى استثنا به آن تصريح كرده است و با جستجو در مواردى كه وى دعايى از خود انشا كرده، به روشنى مى‏توان مرز ميان دعاى مأثور و دعاى انشايى سيّد را - بى هيچ ابهام - دريافت.
- سوم آن كه در موارد بسيار اندكى كه سيّد دعايى انشا كرده، تفاوت قابل توجّهى ميان گونه عبارت‏پردازى و جمله‏هاى سيّد و روح و سياق دعاى مأثور وجود دارد كه آشنايان با زبان دعاى اهل بيت عليهم السلام با اندك درنگ مى‏توانند اين تفاوت را دريابند. از اين رو، سخن وى كه در بسيارى از نمونه‏ها عبارت‏هاى سيّد با عبارت‏هاى رسيده از اهل بيت عليهم السلام مشتبه مى‏گردند، نادرست است.
- خوش‏بختانه با چاپ منقّحى كه از مصباح الزائر سيّد در دست است و بر پايه تخريج مصادر روايت‏هاى سيّد به دست محقّقان كتاب - كه تلاششان مشكور باد - ، ديگر در اين نكته ترديدى باقى نمى‏مانَد كه همه روايت‏هاى مصباح الزائر و بويژه آن دسته كه ظاهراً بدون مصدر و سند ياد شده‏اند، در منابع كهن‏تر همچون مزار شيخ مفيد، كامل الزيارات ابن قولويه و مزار ابن المشهدى و جز آنها گزارش شده است.۴ تنها در چند مورد اندك، محقّقان كتاب، روايتى را كه سيّد براى نمونه از كامل الزيارات گزارش كرده، در نسخه موجود از اين كتاب نيافته‏اند؛۵ ولى گوشزد كرده‏اند كه مجلسى، همان روايت را از كامل الزيارات گزارش مى‏كند و اين نشان از كاستى نسخه‏هاى موجود است كه البته در حوزه نسخه‏پژوهى، امرى كاملاً رايج است.
قضا را همه يا بيشتر اعمال و آدابى كه سيّد براى مسجد كوفه برشمرده، در كتاب‏هاى كهن، روايت شده است.۶
- روش سيّد در همه كتاب‏هاى خود، ياد كرد سند پيوسته تا معصومان عليهم السلام نبوده است و اين نكته بر كسى كه با روش و هدف نگارش كتاب‏هاى سيّد آشنايى داشته باشد، هويداست. سيّد به تناسب هدف كتاب‏ها و مخاطبان و كاربران آنها گاه ويژگى‏هاى منبع خود و سند حديث و دعا يا زيارت را ياد كرده و گاه از اين كار، خوددارى نموده است.
روشن است كه در كتابى همچون مصباح الزائر كه قرار بود همنشين و چراغ فراروى زائران حرم ائمّه عليهم السلام باشد و طبيعتاً بايد گزيده‏گويى را در آن رعايت كرد - همچنان كه خود سيّد بدين نكته توجّه داشته‏۷- ، نيازى به ياد كرد منبع يا سند پيوسته نبوده است و هم از اين رو، عدم يادكرد سند در چنين كتابى، هرگز بدان معنا نيست كه آن زيارت را نويسنده كتاب پرداخته است.

1.ظاهراً مكرّمة، بدون «ال» درست است.

2.ظاهراً «لمسجد الكوفة» صحيح است.

3.روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۳۰.

4.ر. ك: پاورقى‏هاى سراسر كتاب.

5.مصباح الزائر، ص ۵۳۴ - ۵۳۵.

6.ر. ك: همان، ص ۸۰ ، به بعد (پاورقى‏هاى محقّقان).

7.مصباح الزائر، ص ۲۴ و ۵۳۹ .


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
290

حديث‏گرا نسبت مى‏دهد. بنا بر اين، اين خرده اخباريان، به خودى خود موضوعيت و اصالت ندارد و آنان بايد موضع انتقاد را در جاى ديگرى جستجو كنند. ريشه اين خرده‏گيرى در نخستين انتقاد مبنايى آنان بر متأخرّان نهفته است كه پيش از اين بدان پاسخ داديم.۱

ب . دوران معاصر

پس از روزگار اخباريان و حاكميت يافتن انديشه اصوليان، طبيعتاً نمى‏توان چشم داشت كه بر انديشه‏هاى مكتب حديثى حلّه - و بويژه بزرگانى همچون علّامه كه روش ارزيابى حديث آنان پس از روزگارشان، با استقبال شايان توجّه گروه زيادى از فقيهان و اصوليان روبه‏رو شده - ، نقدهاى مبنايى وارد آمده باشد. بسيارى از فقيهان دو سه سده اخير، خواسته يا ناخواسته و كم و بيش، از انديشه‏هاى حلّيان و به طور مشخص از نگاه سَنَدى و تقسيم چهارگانه، در نگاشته‏هاى فقهى خود اثر پذيرفته و آن را به كار بسته‏اند. گرچه گهگاه مخالفت‏هاى ضمنى‏اى از سوى برخى فقيهان با تقسيم‏بندى چهارگانه ديده مى‏شود،۲ با اين حال، اين مخالفت‏ها تا آن اندازه نبوده است كه در برابر كاربرد اين تقسيم، مانعى استوار به شمار آيد و آن را از عرصه انديشه‏هاى فقهى كنار زند.
امّا از خدشه‏هاى مبنايى كه بگذريم، به جهت اهميت و برجستگى شخصيت علمىِ بسيارى از حلّيان، انديشه‏ها و روش‏هاى آنان در روزگار ما نيز در پيش‏ديد و محل درنگ دانشوران بوده است و آنان در باره برخى از چهره‏هاى حلّى، گهگاه ارزيابى‏هايى - هر چند گذرا و جزيى - فراز آورده‏اند كه بررسى برخى از آنها بى‏فايده نخواهد بود. از اين رو در اين جا به همان ترتيب بخش پيشين، به ديدگاه‏هاى مطرح شده در باره برخى بزرگان حلّه، به اجمال نگاهى مى‏افكنيم.۳

1.براى برخى خرده‏گيرى‏هاى ديگر اخباريان كه به جهت اختصار، از ياد كرد آنها خوددارى كرديم، ر. ك: هداية الأبرار، ص ۲۶۲، ۳۰۷ و ۳۱۰؛ الفوائد المدنيّة، ص ۴۹۱.

2.تحريرات فى الاُصول، ج ۶، ص ۵۴۰ . شهيد حاج آقا مصطفى خمينى، خبر را يا معتبر و يا غير معتبر مى‏داند و معتقد است كه اگر خبرى به نصاب اعتبار رسيد، ديگر صحيح يا ضعيف بودن آن تفاوتى نمى‏كند. ايشان سپس مى‏نگارد: «فكم من الأوقات الشريفة ضُيِّعَت فى الأباطيل...» ؛ (الدر النضيد، ج ۱، ص ۹۵). نيز، ر.ك: مصباح الفقيه، ج ۷، ص ۲۷۷، كه اعراض اصحاب را از يك حديث صحيح، نشان دهنده بى‏اعتبارىِ آن حديث مى‏داند. براى آشنايى با ديدگاه نزديك به همين نظر، ر. ك: تقرير بحث السيد البروجردى، على‏پناه اشتهاردى، ج ۲، ص ۴۸۸ - ۴۸۹؛ كتاب الطهارة، امام خمينى، ج ۳، ص ۳۸ و ج ۴، ص ۲۰، ۳۲۵ و... .

3.گفتنى است كه برخى از اين اظهار نظرها از سوى اخباريان يا دانشوران سده‏هاى پيشين نيز مطرح شده بود و از آن جا كه پيش‏تر به بررسى اين دسته از ديدگاه‏ها پرداختيم، در اين جا از باز گفت آن خوددارى كرده‏ايم.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4721
صفحه از 375
پرینت  ارسال به