287
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

است.۱ بنا بر اين، محقّق در المعتبر، نه آنچه را كه در معارج پذيرفته بود، در همه جا به كار بسته است و نه به طور كامل، همه آنها را به كنار نهاده است. و البته ريشه اين دوگانگى، همان چند نكته است كه پيش از اين در باره روش برخورد علّامه نيز گفته آمد: جايگزينىِ «عدالت مصطلح فقهى» به جاى «وثاقت در نقل»؛ به‏كارگيرى ملاك‏هاى فقهى براى ارزيابى راويان؛ و فاصله‏گيرى ارزيابى‏هاى رجالى از واقعيت‏هاى ملموس تاريخ حديث شيعه.
در راستاى آنچه آمد، ادّعاى ديگر اخباريان نيز كه محقّق حلّى را در موضوع چگونگى عمل به خبر واحد با ابن ادريس، هم‏سخن و هم‏روش دانسته‏اند۲ و يا آن كه محقّق را با سيّد مرتضى در اين‏باره هم‏داستان شمرده‏اند، يك‏سر نارواست.۳

سه. سيّد احمد بن طاووس‏

ميرزاى نورى در باره وى نوشته است:
و هو رحمه اللَّه أوّل من نظر فى الرجال و تعرّض لكلمات أربابها فى الجرح و التعديل وما فيها من التعارض وكيفيّة الجمع فى بعضها وردّ بعضها و قبول الآخرين فى بعضها وفتح هذا الباب لمن تلاه من الأصحاب.۴
سخن محدّث نورى، استوار است. پيش از سيّد، كسى از دانشورانِ پس از شيخ طوسى را نمى‏شناسيم كه به بررسى و ارزيابى و نقد و جمع‏بندى ديدگاه رجاليان شيعه تا سده پنجم پرداخته باشد و روشن‏ترين دليل اين سخن، تصريح خود سيّد بر اين مطلب است.۵
نكته ديگرى كه غالباً در باره سيّد از آن سخن مى‏گويند، نسبت دادن تقسيم چهارگانه حديث به اوست. نخستين كسى كه اين تقسيم‏بندى را به سيّد نسبت داده، نويسنده منتقى الجمان است،۶ و به

1.براى نمونه، ر. ك: مجله علوم الحديث، سال هفتم، شماره ۱۴، «رجال المحقّق الحلّى»، رضا الاُستادى، ص ۲۴۱، ۲۴۴، ۲۴۷ - ۲۴۸ (در باره احمد بن الحسن بن على بن فضّال، سكونى، على بن ابى حمزة بطائنى و عمّار بن موسى ساباطى).

2.الفوائد المدنيّة، ص ۱۴۵.

3.پس از اين، به هنگام ارزيابى ديدگاه برخى معاصران در باره نگاه محقّق به خبر واحد، اين موضوع را بيشتر پى‏خواهيم گرفت.

4.خاتمة المستدرك، ج ۲، ص ۴۳۷.

5.التحرير الطاووسى، ص ۵: «وما أعرف أنّ أحداً سبقنى إلى‏ هذا على‏ مرّ الدهر و سالف العصر».

6.منتقى الجمان، ج ۱، ص ۱۴.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
286

روايت فاسد المذهب ثقه را نيز دربرمى‏گيرد - نشانه قابل قبول بودن آن روايت مى‏داند و چنين روايتى را معتبر مى‏شمرد.۱
اين سه گزارش، تقريباً نشان‏دهنده نوعى تفاوت ديدگاه از سوى محقّق حلّى است؛ زيرا وى در معارج، اين پديده را - كه شيعيان، به روايت يك فاسد المذهبِ راستگو عمل كرده باشند - از اساس، منكر شده بود. تا اين جا ديدگاه اخباريان، تا اندازه‏اى درست است؛ ولى بايد دانست كه محقّق، حتّى اين ديدگاه پايانى را نيز به يك اندازه پياده نكرده و در همه جا بدان پايبند نبوده است. براى نمونه، آن گاه كه روايتى از حسن بن على بن فضّال را با روايت يا روايت‏هايى صحيح - با تعريف خود - يا ديدگاه فقهى خود در تعارض ديده است، بر وى به جهت فطحى بودن، خرده گرفته است،۲ و آن گاه كه مى‏خواسته از روايت وى در راستاى تأييد ديدگاه فقهى خود بهره گيرد، نوشته است: «و ابن فضال و إن كان فطحيّاً لكنّه ثقة فى نقله».۳
در جايى ديگر، باز به هنگام هماهنگى روايت مرسلى از ابن ابى عمير با ديدگاه وى مى‏گويد: «لا طعن فى هذه الرواية بطريق الإرسال لعمل أصحاب الحديث بمراسيل ابن أبى عمير ولو كان ضعيفاً لانجَبَر بالعمل»؛۴ ولى در همان كتاب، آن گاه كه مرسلى از او را با ديدگاه خود ناسازگار ديده، چنين آورده است: «... كان الجواب الطعن فى السند لمكان الإرسال ولو قال: مراسيل ابن أبى عمير يعمل بها الأصحاب مَنَعْنا ذلك لأنّ فى رجاله مَنْ طعن الأصحاب فيه وإذا أرسل احتمل أن يكون الراوى أحدهم».۵
گفتنى است كه اين عملكرد محقّق را اين گونه مى‏توان تحليل كرد كه وى آن جا كه روايتى ضعيف را با روايت‏هاى صحيح - از نگاه خود - در تعارض ديده، بر آن، خرده سندى گرفته است؛ ولى اگر تعارضى در ميان نبوده، خدشه سندى آن روايت، از منظر او قابل چشم پوشى مى‏نمود. ولى با اين همه، همانند اين گونه ارزيابى‏هاى سندىِ دوگانه در نوشتارهاى آن بزرگوار، بسيار

1.المعتبر، ج ۱، ص ۲۹.

2.نكت النهاية، ج ۲، ص ۴۰۳ و ج ۳، ص ۳۹۵.

3.همان، ج ۳، ص ۱۷۶.

4.المعتبر، ج ۱، ص ۴۷.

5.همان، ص ۱۶۵.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5066
صفحه از 375
پرینت  ارسال به