277
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

روزگار پيش از انحراف آنهاست.
اين دگرگونى نگرش، در باره راويان فطحى مذهب نيز ديده مى‏شود. نگاه نجاشى و رجاليان پيش از او به فطحيان، از هيچ رو با نگاه رجاليان سده هفتم همگون نبود. در اين جا نيز بايد دقّت كرد كه اساساً فطحيان، در هيچ يك از احكام شرعى، با شيعيان تفاوتى نداشتند؛ چه عبد اللَّه أفطح، اندكى پس از امام صادق عليه السلام در گذشت و فرصتى نيافت كه حكمى از پيش خود اختراع كند يا دگرگونى در احكام پيشين پديد آوَرَد و از همين‏رو بود كه عياشى، على بن الحسن ابن فضّال - دانشور بزرگ فطحى سده سوم - را فقيه‏ترين و بزرگوارترين حديث‏شناس روزگار خود مى‏شمرَد.۱

نكته سوم: فاصله‏گيرى پژوهش‏هاى رجالى از واقعيات تاريخى - حديثى‏

بر پايه آنچه آمد، پژوهنده، خود در خواهد يافت كه كنار نهادن همه روايت‏هاى هر كه جز شيعه امامى باشد، بدون آن كه به جايگاه وى در جامعه آن روزگار و گونه نگاه شيعيان به وى بنگرند، از سوى رجاليان سده هفتم و پس از آن، تا چه مايه، روا و استوار و به واقعيت‏هاى تاريخ حديث شيعه نزديك است.
با چيرگى مكتب رجالى حلّه، همه نگاه‏ها به سوى وثاقت راوى و به سخن درست‏تر، به عدالت او - آن هم از ديدگاه فقهى - خيره شد و به ناچار در سده‏هاى بعد براى آن كه توثيق و تعديل، با نگاه اصولى هماهنگ گردد و بتوان بر پايه چند قاعده كلّى، راوى را توثيق كرد، رفته رفته چندين قاعده توثيق عام پديد آمد. براى نمونه، بر سخن كشّى در باره اصحاب اجماع - كه تا سده هفتم، معنايى ساده و بى‏پيرايه و از قضا نزديك به واقعيت‏هاى خارجى آن روزگار از آن به ذهن دانشوران مى‏آمد - ، چه معانى‏اى كه بار نشد و چه كشمكش‏ها كه بر سر «ف » و «ال» درنگرفت!۲ و اين البته يكى از رهاوردهاى نه چندان خوشايند اين گونه نگاه بود.
از آن زمان تاكنون، صدها سال مى‏گذرد. به ديگر سخن، صدها سال از روزگارى كه رجال شيعه، سوگيرىِ خود را از نگاهى تاريخى، فرهنگى و حديثى، به نگاهى اصولى و فقهى دگرگون

1.رجال الكشّى، ص ۵۳۰ ، ش ۱۰۱۴.

2.براى نمونه، در خصوص مناقشات دانشوران در باره معناى تصحيح و تصديق و مراد از «ما»ى موصول در سخن كشّى، ر. ك: الرسائل الرجاليّة، ج ۲، ص ۷۴ - ۸۸ .


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
276

نكته دوم: عدم تفاوت نگاه به دوره‏هاى زندگى راويان فاسد المذهب‏

نكته‏اى ديگر در باره تفاوت‏هاى ميان دو شيوه ياد شده - كه بس مهم و شايسته درنگ است - اين كه به تصريح شيخ طوسى‏۱ در روش پيشينيان، ميان دو دوره زندگى حديثى فرد فاسد المذهب، تفاوت مى‏نهادند: پيش از آن كه راه كژانديشى را برگزيند و پس از آن. ولى در بينش جديد رجالى، از آن جا كه ملاك در ارزيابى هر شخص، حالِ فعلى اوست، ميان اين دو دوره، هرگز تفاوت نمى‏نهادند و روايت هر كسى را كه به گونه‏اى تضعيف شده بود، كنار مى‏گذاشتند، گر چه در روزگارى كه استوارانديش بوده، آن را گزارش كرده باشد.۲ اين نگرش، از نگاه كسى كه پيشينه حديث شيعه و فضاى حديثى سه سده نخست را بشناسد، انديشه‏اى سخت نادرست است. اساساً چگونه مى‏توان پنداشت كه شيعه‏اى امامى، پس از آن كه از واقفى بودن يك راوى آگاهى يابد، باز نزد او برود و زانوى شاگردى به زمين بزند و از او حديث خواهد يا نگاشته حديثى‏اش را گزارش كند؟
در فضايى كه چنان نفرين‏هاى تند و تيز از سوى امامان عليهم السلام در باره برخى بزرگان واقفى فراز مى‏آمد، چگونه مى‏توان پذيرفت كسى چون ابن ابى عمير يا حسين بن سعيد، به نزد على بن ابى حمزه بطائنى - كه او را دشمن‏ترين مردمان نسبت به امام رضا عليه السلام دانسته‏اند - ۳ بروند و از او حديث بياموزند. در فضايى كه شيعيان، واقفيان نخستين را «كلاب ممطورة»۴ مى‏ناميدند،۵ چگونه مى‏توان پذيرفت كه ميان روايت‏هاى آنها پس از انحراف و پيش از آن تفاوت ننهند؟
از نگاه اين قلم، دست كم در باره برخى از بنيان‏گذاران واقفيه - كه بيش از همه فرقه‏هاى ديگر با امام زمان خود عليه السلام دشمنى مى‏كردند - مى‏توان گفت روايت‏هايى كه اكنون از آنان در دست است، از

1.عدّة الاُصول، ج ۱، ص ۱۵۱.

2.نگارنده، تا آن جا كه جستجو كرده، در نگاشته‏هاى حلّيان، تنها يك نمونه بيانگر توجّه به دو دوره زندگى راوى ضعيف يافته است (المعتبر، ج ۱، ص ۶۸ )؛ ولى به هر حال، عدم عنايت به اين نكته مهم در حجم عظيم ميراث حديثى - فقهى حلّيان، حقيقتاً دريغ حديث‏پژوه را برمى‏انگيزد.

3.رجال ابن الغضائرى، ص ۸۳ ، ش ۱۰۷.

4.سگان باران خورده.

5.فرق الشيعة، ص ۸۱.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4685
صفحه از 375
پرینت  ارسال به