اين، نكته مهمّى است كه شيخ طوسى، خود در عدّة الاُصول، بدان تصريح مىكند؛۱ ولى ابن ادريس، تصوّر كرده است ملاك اصلى عمل به خبر واحد نزد شيخ، تنها امامىِ راستگو بودن راوى است، در حالى كه ملاك اصلى وى، نوع عمل و سيره دانشوران شيعى بوده است. از همين رو، آن گاه كه روش شيعيان، اقتضاى عمل به روايتهاى برخى راويان فاسد المذهب را داشته است، شيخ نيز از همان روش و مقتضاى آن، پيروى مىكرد.
علّامه حلّى، نيز در دنباله اين روند به دفاع از شيخ طوسى مىپردازد و تلاش مىكند نادرستى آن خدشهها را بنماياند. لحن علّامه در اين موارد، از لحن محقّق و فاضل آبى نيز شديدتر است. براى نمونه در جايى پس از ردّ انتقاد ابن ادريس از شيخ، مىنگارد: