237
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

- كم توجّهى شديد به دانش طبقات و تمييز مشتركات‏

اهمّيت دانش طبقات و نقش آن در شناسايى و كشف كاستى‏هاى پنهان در سند، بر آشنايان با حديث پوشيده نيست. از فوايد آشنايى با اين دانش و به كارگيرى آن، شناسايى امكان روايت يك راوى از راوى پيشين، كشف ارسال پنهان در سند و شناسايى عناوين مشترك در ميان سندها و... است. در ميان پيشينيان، نشانه‏هاى قابل توجّهى از اهتمام آنان به دانش طبقات و موضوعات مرتبط با آن، همچون تمييز مشتركات و... مى‏توان يافت. براى نمونه، احمد بن عيسى در دوره‏اى از زندگى علمى خود، از روايت كردن از حسن بن محبوب، خوددارى مى‏كرد، از آن رو كه اصحاب معتقد بودند ابن محبوب، نمى‏توانسته از ابو حمزه ثمالى روايت كرده باشد.۱ و اين بدان جهت بود كه «طبقه رجالى» ابن محبوب، امكان ديدار او با ابو حمزه را منتفى مى‏كرد.۲
در جاى ديگرى شيخ صدوق، يادآور مى‏شود كه بسيارى از ناآشنايان در سند روايات خود آورده‏اند: «ابراهيم بن هاشم، عن حمّاد بن عثمان» و سپس گوشزد مى‏كند كه ابراهيم بن هاشم با حمّاد بن عثمان، ديدارى نداشته و از وى روايتى نشنيده است؛ بلكه او با «حمّاد بن عيسى‏» ملاقات كرده و از او روايت كرده است.۳امّا بايد گفت اگر از نمونه‏هاى اندكى كه در آنها به طبقه برخى راويان اشاره شده است‏۴ يا از مواردى كه به «تمييز مشتركات» يا «توحيد مختلفات» برمى‏خوريم،۵ بگذريم، در مجموع، توجّه به اين دانش و به كار گيرى فوايد و امتيازهاى آن در مكتب حديثى حلّه، اندك است و با جايگاه دانشِ طبقات و اهمّيت آن، متناسب نمى‏نمايد. براى يك نمونه روشن، مى‏توان به تعامل دانشوران مكتب حلّه با روايت‏هاى «محمّد بن قيس» درنگريست. پاره‏اى از آنها، روايات محمّد بن قيس را در بسيارى موارد (و البته نه در همه جا) غير قابل استناد دانسته‏اند، با اين استدلال كه نام «محمّد بن قيس»، در ميان چهار نفر مشترك است كه برخى از آنان ضعيف‏اند و احتمال دارد كه روايت مورد نظر، از آنِ يكى از راويان ضعيف با اين نام باشد،۶ حال آن كه برپايه مباحث تمييز مشتركات، امكان شناسايى محمّد بن قيس، به راحتى فراهم مى‏شود و مى‏توان با توجّه به سند و متن، روايت‏هايى از محمّد بن قيس - كه دانشمندان حلّى و برخى از انديشوران پس از آنها، به اين سبب آن را كنار نهاده‏اند - ، دريافت كه وى، همان «محمّد بن قيس بجلى» است كه ثقه به شمار آمده و كتاب قضايا أمير المؤمنين عليه السلام وى، معروف بوده است.۷
***
از ميان سه جريان ياد شده، جريان فقه‏محور، پرتوان‏تر و بسيار اثر گذارتر بوده است. برخى از علل اين مسئله را در آغاز يادكرد از اين جريان آورديم. عامل ديگرى كه در پيش افتادن اين جريان تأثيرگذار بوده، اين است كه پس از درگذشت سيّد على ابن طاووس، مكتب حديثى وى را دنبال نكردند و نپروراندند. در باره نگاشته‏هاى وى، تنها به بازنويسى برخى از كتاب‏هايش بسنده شد كه از قضا، مبانى حديثى وى در آنها كمتر نمود يافته بود. آنچه از نگاشته‏هاى وى در دست

1.رجال الكشّى، ص ۵۱۲ ، ش ۹۸۹. قاعدتاً اين نكته در ذهن احمد بن محمّد بن عيسى، همچون خدشه‏اى بر روش حديثى ابن محبوب به شمار مى‏آمده است، گرچه وى بعداً از اين ديدگاه خود بازگشت.

2.ابن محبوب، در سال ۲۲۴ ق، و ابو حمزه، در سال ۱۵۰ق، از دنيا رفته‏اند (ر. ك: همان، ص ۵۸۴ ، ش ۱۰۹۴؛ و رجال النجاشى، ص ۱۱۵، ش ۲۹۶). از اين رو، بر پايه عمر عادى، امكان اخذ حديث از ابو حمزه براى وى وجود نداشته است.

3.كتاب من لايحضره الفقيه، ج ۴، ص ۵۱۳ . براى نمونه‏هاى ديگر از توجّه به طبقات، ر. ك: رجال النجاشى، ص ۱۹، ش ۲۳، ص ۳۱۱، ش ۸۵۰ ، ص ۳۳۱، ش ۸۹۳ ، ص ۳۴۵، ش ۹۳۱؛ رجال الكشّى، ص ۴۵۲، ش ۸۵۳ و ص ۵۴۶، ش ۱۰۳۴؛ رجال الطوسى، ص ۸۱ ، ش ۷۹۶.

4.مانند تذكرة الفقهاء، ج ۵، ص ۸۲؛ منتهى المطلب، ج ۱، ص ۲۰۱.

5.خلاصة الأقوال، ص ۸۸ ، ش ۱۸۸، ص ۱۹۹، ش ۶۱۸، ص ۲۱۳، ش ۶۹۹، ص ۳۳۵، ش ۱۳۲۲.

6.مختلف الشيعة، ج ۳، ص ۱۸۰ و ۴۹۱؛ ج ۵، ص ۱۲۵ و ۳۱۰؛ ج ۶، ص ۴۰۹.

7.رجال النجاشى، ص ۳۲۳، ش ۸۸۱ . براى آگاهى همه جانبه از اين نمونه، ر. ك: جزوه «دانش رجال - راوى‏شناسى»، سلسله درس‏هاى استاد سيّد على‏رضا حسينى، ص ۶ - ۹. همچنين بيفزاييم كه موارد ديگرى نيز وجود دارد كه دانشمندان حلّى، تلاشى براى رفع اشتراك از عناوين موجود در اسناد نكرده‏اند. براى نمونه، ر. ك: مختلف الشيعة، ج ۷، ص ۴۱۲؛ منتهى المطلب، ج ۲، ص ۳۰؛ ايضاح الفوائد، ج ۱، ص ۴۵۶؛ ج ۴، ص ۱۸۱؛ كشف الرموز، ج ۱، ص ۲۴۰، ج ۲، ص ۵۷۵ و... .


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
236

ميان راويان آن گزارش، راوى ضعيفى بوده، آن گزارش را كنار نهاده، بى‏اعتبار مى‏خوانند.
مصداق برجسته اين روش، تعامل سيّد با ديدگاه‏ها و گزارش‏هاى «نصر بن صباح بلخى» است كه از نگاه سيّد و علّامه حلّى، نه براى توثيق و مدح راويان به كار مى‏آيند و نه توان اثبات ذم و قدحى دارند.۱
روشن است كه با اين روش، روايت‏هاى مدح و ذمّ در باره بسيارى از راويان، بى‏اعتبار شمرده مى‏شوند؛ زيرا در سند بسيارى از آنها دستِ‏كم يك راوى ضعيف - آن هم بر پايه تعريف بسيار سختگيرانه مكتب رجالى حلّه از مفهوم ضعيف كه حتّى ابن عقده را هم دربر مى‏گيرد - جاى دارد. در عمل نيز سيّد، به جهت همين بى‏اعتبارىِ هر دو سوى ذم و مدح، در باره شخصيت حديثى شمارى از راويان، توقّف كرده و در نتيجه، آن راوى را به جرگه ضعيفان درآورده است.۲ گاه نيز تنها يك روايت ستايشگر در باره راوى در دست است كه به جهت ضعف آن روايت، آن راوى نيز به خيل ضعيفان مى‏پيوندد.۳
امّا رجاليان پيشين همچون كشّى و نجاشى، در آن جا كه دليلى بر ردّ ديدگاه‏هاى رجالى كسانى چون نصر بن صباح نداشته‏اند، از پذيرفتن آنها خوددارى نمى‏كرده‏اند، همچنان كه كشّى با آن كه نصر را از غاليان مى‏شمرد،۴ولى بسيارى از ديدگاه‏هاى رجالىِ او را در كتابش گزارش كرده و آنها را پذيرفته است.۵ نجاشى نيز با روايت‏هاى نصر، همينگونه رفتار كرده است،۶ با آن كه وى را غالى مى‏داند.۷

1.همان، ص ۱۱۹، ۲۹۲، ۳۳۱، ۳۶۸ ؛ خلاصة الأقوال، ص ۱۹۶.

2.براى نمونه، ر.ك: التحرير الطاووسى، ص ۳۰ و ۱۱۵.

3.خلاصة الأقوال، ص ۵۱، ۷۶، ۸۹ - ۹۰، ۱۹۶، ۳۱۷.

4.رجال الكشّى، ص ۱۸، ش ۴۲.

5.براى نمونه، ر. ك: همان، ص ۵ ، ش ۸ ، ص ۱۹، ش ۴۴، ص ۷۰، ش ۱۲۵، ص ۲۰۷، ش ۳۶۴ و... .

6.رجال النجاشى، ص ۸۲ ، ش ۱۹۸ و ص ۳۰۰، ش ۸۱۷ .

7.همان، ش ۱۱۴۹. براى آگاهى بيشتر از چند و چون بهره‏گيرى رجاليان كهن از ديدگاه‏هاى رجالى كسانى چون نصر، به حديث ضعيف و چگونگى تعامل با آن (ص ۹۴ - ۹۵) مراجعه شود. در اين جا بايد به اين نكته توجّه كرد كه گر چه در آثار رجاليان كهن نمونه‏هايى يافت مى‏شود كه در باره راوى، عبارت «مجهول» (رجال النجاشى، ش ۵۱۲؛ رجال الكشّى، ش ۶۷۵) و يا «لا يُعرف بغير هذا» (رجال النجاشى، ص ۱۵۴، ش ۴۰۶، ص ۲۲۹، ش ۶۰۷، ص ۳۰۳، ش ۸۲۷ و ص ۴۵۸، ش ۱۲۵۰) به كار رفته است؛ ولى اين گونه تعبيرها را نبايد توقّف در باره راوى به شمار آورد زيرا اين تعبيرها در زبان قدما بيانگر مجهول (ناشناخته) بودن راوى است كه خود، نوعى تضعيف به‏شمار مى‏آيد ولى در پديده «توقف»، راوى از نظر داده‏هاى تاريخى - رجالى، حقيقتاً گم‏نام و ناشناخته نيست؛ بلكه گاه اطّلاعات مختلفى نيز در باره وى در دست است، ولى از آن جا كه رجاليان حِلّى با روش خاصّى به ارزيابى آن داده‏ها پرداخته‏اند، عملاً آن داده‏ها مورد استفاده قرار نمى‏گيرند و نقشى در روشن ساختن وضعيت رجالى راوى ايفا نمى‏كنند.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5018
صفحه از 375
پرینت  ارسال به