23
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

شيون و زارى خواهد شد؛ قومى كه... پوشش آنان، آهن است، فرمان‏روايى، پيشاپيش ِ آنان است... كه صدايى بلند و همّتى عالى دارد. بر هر شهرى بگذرد، آن را فتح مى‏كند و هر پرچمى را در برابر خود بيند، سرنگون، مى‏گردانَد. واى و واى بر آن كه با او بستيزد! او پيوسته پيش مى‏رود تا پيروز گردد».۱
از آن جا كه اين ويژگى‏ها را در شما يافتيم، نزد شما آمديم.
هلاكو نيز از سخنان او خرسند گشت و دستورى به نام پدرم نگاشت كه در آن، دل مردم حلّه و اطراف آن را شاد گردانْد.۲
پس از فتح بغداد، به جهت كشتار شديد مغولان، وباى سختى در شهر شيوع يافت. به نوشته برخى، بوى متعفّن اجساد كشتگان، از سويى، و پشه‏هاى آلوده، از سوى ديگر، فضاى شهر را پُر كرده بود. ۳
در چنين شرايطى، كمبود شديد مواد غذايى در بغداد، باعث شده بود كه مردم از شهرهاى اطراف و بويژه حلّه و كوفه، خوردنى‏هايى را به بغداد بياورند. بغداديان نيز در برابر، كتاب‏هاى ارزشمند خود را مى‏فروختند.۴
اندك اندك، بزرگان حلّه، برخى مسئوليت‏ها را نيز برعهده گرفتند. در همين روزگار بود كه سيّد على بن طاووس، سرپرستى و نقابت علويان را پذيرفت.۵
به نظر مى‏آيد كه پس از چيرگى كامل مغولان، اوضاع عراق و بويژه شهر حلّه، دست‏كم در بُعد سياسى، تا اندازه زيادى رو به آرامش نهاد و حاكميت سياسى در حلّه نيز تا حدّى استقرار يافته بود.
در سال ۶۹۶ق، غازان خان - پادشاه مغولى كه بر بخش گسترده‏اى از جهان اسلام آن روز، فرمان مى‏راند - ، ره‏سپار عراق شد و مرقد اميرمؤمنان عليه السلام را زيارت كرد. اندكى پيش از آن، روند گرايش به اسلام در ميان مغولان، افزايش يافته بود. وى در اين سفر به حلّه نيز وارد شد.۶ اين ماجرا

1.كشف اليقين، ص ۸۰ - ۸۲.

2.همان‏جا.

3.الحوادث الجامعة، ص ۱۵۹.

4.تاريخ الحلّة، ج ۱، ص ۷۴.

5.تاريخ العراق بين احتلالين، ج ۱، ص ۳۷۶.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
22

وقتى آن دو نفر آمدند [و پيام را رساندند]، آن بزرگان هراسيدند؛ زيرا نمى‏دانستند كه سرنوشت آنان چه خواهد شد. [سرانجام‏] پدرم، به تنهايى و به نمايندگى از ديگران نزد هلاكو آمد - و اين داستان، پيش از فتح بغداد، روى داد - . هلاكو از پدرم پرسيد: چگونه به نامه‏نگارى دست گشاديد و به نزد من آمديد، پيش از آن كه بدانيد سرانجام كار من و خليفه عبّاسى به كجا مى‏انجامد ؟... . پدرم پاسخ داد: آنچه ما را بدين جا كشانْد، آن است كه از امير مؤمنان على عليه السلام براى ما روايت شده كه فرمود: «زَورا۱ و چه مى‏دانى كه زورا چيست؟ سرزمينى كه درختان شوره‏گز دارد. ساختمان‏هاى آن، برافراشته و ساكنان آن، فراوان‏اند... . فرزندان عبّاس، آن جا را وطن گيرند... و جايگاه عيش و نوش آنان خواهد بود. ستم فراوان و ترس هولناك، در آن پديد خواهد آمد. سران تبهكار، قاريان فاسق و وزيران خائن، در آن شهر خواهند بود ... و از يورش تركان، بر اهل زورا،

1.«زوراء»، در عربى به معناى دور است. مى‏گويند: «أرضٌ زَوْراء» (المعجم الوسيط، ج ۱، ص ۴۰۶).

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5098
صفحه از 375
پرینت  ارسال به