225
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

جاى نهاده‏اند، آن گونه كه در الفهرست شيخ طوسى و رجال نجاشى ديده مى‏شود؛ بلكه محور بررسى راويان، شخصيت رجالى و روايى آنان باشد و جمع‏بندى نهايى در اين باره كه سرانجام روايت وى، مى‏تواند حجّت شرعى باشد يا نه؟ و مى‏بينيم كه علّامه و ابن داوود، هر دو در آغاز كتاب خود، تصريح كرده‏اند كه كتاب خود را براى خدمت به همين كار اجتهادى نگاشته‏اند۱ و ساختار كلّى كتاب و چگونگى بررسى راويان نيز، درست به همين ارزيابى گواهى مى‏دهد.

چهار. آغاز صحيح‏نگارى‏

در راستاى همين رسالت اجتهادى، علّامه حلّى دست به جداسازى رواياتى زد كه آنها را حجّت مى‏دانست وى اينگونه روايات را در دو كتاب: الدرّ و المرجان فى الأحاديث الصحاح و الحسان و النهج الوضّاح فى الأحاديث الصحاح، گِرد آورد،۲ گر چه امروزه هيچ اثرى از اين دو كتاب در دست نيست.۳ همين جريان، چند سده بعد در مكتب حديثى جبل‏عامل به دست پسر شهيد ثانى و با نگارش منتقى الجمان، به گونه پرتوان‏ترى ادامه يافت.

پنج . ادامه روند «مناقب‏نگارى» و اثبات امامت امير مؤمنان عليه السلام

چنان كه گذشت، رويارويى ميان شيعه و سنّى در سده‏هاى هفتم و هشتم و بويژه پس از شيعه شدن سلطان محمّد خدابنده، پر رنگ‏تر گشت. همين نكته، دو گونه نگارش را اقتضا مى‏كرد: نخست، مناقب‏نگارى و دوم، ردّيه‏نويسى.
در راستاى مناقب‏نگارى، بزرگان جريان فقه‏گرا، تلاش‏هايى را به انجام رساندند. از علّامه حلّى، كتاب‏هايى همچون: الألفين، منهاج الكرامة، نهج الحقّ و كشف الصدق و كشف اليقين، در دست است. البته در اين كتاب‏ها علاوه بر بيان منقبت يا اثبات امامت امير مؤمنان على عليه السلام حجم قابل توجّهى نيز به بيان مطاعن و مثالب خلفا اختصاص دارد كه با محور بعدى بحث ما، رديّه‏نويسى نيز ارتباط مى‏يابد.

1.خلاصة الأقوال، ص ۴۳؛ رجال ابن داوود، ص ۲۵.

2.خلاصة الأقوال، ص ۱۱۰ و ۱۱۳.

3.گفتنى است نسخه‏اى كه در كتاب مكتبة العلّامة الحلّى (ص ۱۲۸) با نام صحاح الأخبار، با محتمل شمردن اين كه تأليف علّامه حلّى باشد، معرّفى شده است، برپايه بررسى نگارنده، گزيده‏اى از تهذيب الأحكام شيخ طوسى رحمه اللَّه است و نسبت آن به علّامه، جاى ترديد جدّى دارد.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
224

سه. آغاز نگارش كتاب‏هاى جرح و تعديل‏

مى‏دانيم كه هدف اوليّه كتاب‏هايى كه در پنج سده نخست به نگارش در آمده و ما اكنون، آنها را به عنوان كتاب‏هاى رجالى مى‏شناسيم، معمولاً توثيق يا تضعيف راويان نبوده است. كتاب‏هايى همچون رجال البرقى و رجال الطوسى، در درجه اوّل با هدف معرّفى اصحاب امامان عليهم السلام ، و كتاب‏هايى همچون الفهرست شيخ طوسى و رجال النجاشى، اوّلاً و بالذّات با هدف شناساندن نگاشته‏ها و نگارندگان شيعى در سه چهار سده نخست هجرى، نوشته شد، همچنان كه از تصريح نويسندگان آنها در ديباچه اين كتاب‏ها پيداست.۱ گر چه اكنون، ما آنها را به عنوان كتاب رجالى به كار مى‏گيريم؛۲ امّا از روزگار علّامه حلّى، گونه‏اى خاص از نگاشته‏هاى رجالى پايه‏گذارى شد و آن، نگارش كتاب بر پايه جرح و تعديل راويان است. يكى از پژوهشگران، در اين باره مى‏گويد:
بر پايه اين شيوه، نام كسانى كه حديثشان شايسته اعتماد است، در يك فهرست، و نام كسانى كه حديثشان براى نويسنده شايان اعتماد نيست، در فهرست ديگرى سامان مى‏يابد. همه كتاب در دو بخش كلّى پيش‏گفته، تنظيم مى‏شود. ۳
بارى ! خلاصة الأقوال علّامه حلّى و رجال ابن داوود، دو نمونه آغازين اين گونه نگارش‏ها هستند. امّا فلسفه وجودى اين گونه نگارش‏ها چه بوده است؟ به نظر اين قلم، ريشه دو نكته واپسين (يعنى تدوين جوامع رجالى و كتاب‏هاى جرح و تعديل) را بايد در اين جستجو كرد كه از روزگار علّامه حلّى، رجال و حديث به خدمت فقه و اجتهاد در آمد. فقيه براى اظهار نظر در باره حديث، از بررسى سندى گريزى نداشت. براى بررسى سندى نيز دو نكته لازم بود: يكى آن كه همه اظهار نظرها در باره راوى را در يك جا گِرد آمده ببيند كه اين، سبب پيدايش جوامع رجالى شد. ديگر آن كه محور بررسى، راويان، نه طبقه آنها باشد يا اين كه در شمار ياران كدام امام‏اند، آنچنان كه در كتاب‏هايى همچون الرجال شيخ طوسى، اين گونه است، نه اين كه چه نگاشته‏هايى از خود به

1.رجال الطوسى، ص ۱۷؛ الفهرست، طوسى، ص ۳۱ - ۳۲؛ رجال النجاشى، ص ۳.

2.براى آگاهى بيشتر، ر. ك: آشنايى با كتب رجالى شيعه، ص ۶ - ۸ .

3.همان، ص ۷ (با اندك تصرّف و تلخيص).

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4735
صفحه از 375
پرینت  ارسال به