217
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

يك. ارزيابى مصدرى احاديث‏

پيش از اين، در باره اين گونه ارزيابى حديث، توضيح داديم. اينك در دنباله آن، اندكى در باره اهمّيت اين معيار، سخن مى‏گوييم.

دو. اهمّيت توجّه به اين ملاك در تحليل ميراث حديثى شيعه‏

سيّد با بهره‏گيرى از اين روش - كه پيش از وى بزرگانى چون شيخ صدوق نيز از آن بهره مى‏گرفته‏اند - بر گستره احاديث معتبر افزود. اين افزايش، البته رويكردى بى‏مبنا و تعصّب‏آميز نيست؛ بلكه در حقيقت، بازگشت به معيارى عمده در ارزيابى حديث نزد دانشوران روزگار امامان تا سده چهارم است. بر پايه اين روش، ديگر پاسخ اين پرسش بسيار دشوار نمى‏نمايد كه: چرا بزرگانى چون صفّار، برقى، كلينى يا صدوق رحمه اللّه روايت‏هاى فراوانى را كه در سند آنها راويان ضعيف جاى دارند، روايت كرده‏اند؟ علاوه بر آن كه اين روش يكى از ابعاد حديث‏پژوهى شيعى را نيز به درستى، تفسير و تبيين مى‏كند.

سه. ارزيابى مضمونى احاديث‏

سيّد ابن طاووس بر آن بود كه گاه معنا و درون‏مايه احاديث و واژگان زيبا و دلنشين حديث، چنان است كه پژوهشگر ژرف‏نگر، هرگز ترديد به خود راه نمى‏دهد كه از زبان امامان عليهم السلام بيان نشده باشد. توصيف وى را در باره يكى از خطبه‏هاى نهج البلاغه بنگريد:
خطبه اشباح‏۱ كه در نهج البلاغه، از مسعدة بن صدقه، از امام صادق عليه السلام از امير مؤمنان عليه السلام روايت شده است - كه الفاظ چشم‏نواز و معناى بلند آن، نيازى به سندهاى فراوان ندارد؛ بلكه خود گواه خود است كه از سخنان امير مؤمنان عليه السلام و انفاس قدسى آن حضرت است - ...».۲
چنان كه از اين سخن سيّد پيداست، وى بر آن است كه والايى معنا و زيبايى واژگان يك حديث، جدا از سند حديث، خود مى‏تواند دليلى استوار بر گفته شدن آن از زبان امامان عليهم السلام باشد. به ديگر سخن، آنچه امروزه آن را علوّ مضمون مى‏ناميم، از نگاه سيّد نه تنها مى‏تواند پوشش دهنده ضعف سند باشد، كه خود، راهى براى دل آسوده بودن از صدور حديث است. اين سخن سيّد - تا آن جا كه

1.نهج البلاغه، خطبه ۹۱.

2.فرج المهموم، ص ۵۶ .


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
216

كتاب‏هاست به منظور گردآورى همه دعاهايى كه در محدوده مناسبت‏هاى روزها و ماه‏ها جاى مى‏گيرد. گر چه سيّد در كتاب‏هاى خود، ادّعاى استقصا و جمع‏آورى بى‏كم و كاست ندارد؛ ولى كسى كه با دقّت، كتاب او را بخواند، به اين نتيجه مى‏رسد كه تلاش سيّد بر آن بوده است كه دعاهاى زيادى از قلم او نيفتد. مهج الدعوات را نيز مى‏توان جامع دعايى در گستره حِرزها و تعويذها به‏شمار آورد.

۲. حديث‏گرايى عاقلانه‏

سيّد، گرچه روحيه پذيرش احاديث داشته است؛ امّا بر پايه نشانه‏هايى كه در بخش انديشه‏شناسى سيّد آورديم، اين روحيه از تأمّل در مضمون احاديث و توضيح يا رفع ابهام يا نقد پاره‏اى روايات، بركنار نيست. در ميان نگاشته‏هاى سيّد، روايتى كه آشكارا با مبناى عقلى يا كلامىِ قطعى در ستيز باشد، بسيار كمياب و شايد بتوان گفت ناياب است. ديدگاه‏هاى سيّد، بويژه در نقد بسيارى از روايت‏هاى اهل سنّت، به راستى در روزگار وى و حتّى تا دهه‏ها پس از وى، كم‏مانند و شايد بى‏مانند مى‏نمايد. از اين رو، از نظر علمى، سخنى نااستوار و نسنجيده و از نظر اخلاقى، ديدگاهى غير منصفانه است اگر بگوييم كه سيّد، روحيه اخباريگرى داشته و چشم بسته، آنچه را در كتاب‏ها مى‏يافته، روايت مى‏كرده است.۱ دقّت‏هاى سيّد در گستره دعا - كه پيش از اين، نمونه‏هاى آن را آورديم - و توجّه به آداب دعا و تلاش‏هاى گسترده براى دفع توهّمِ تعارض از بسيارى روايات در گستره‏هاى گوناگون فقهى، تفسيرى و... ، انصافاً شايان توجّه و ارزشمند است. اگر روايت‏هاى فقهى را كنار نهيم، مى‏توانيم بگوييم: در حوزه‏هاى ديگر بُعد فقه الحديثى سيّد و توجّه به مضمون احاديث از بسيارى از فقيهان مكتب حلّه، كمتر نبوده است.

۳. ارائه برخى مبانى قابل تأمّل در ارزيابى احاديث‏

اين جريان حديثى، مبانى‏اى را براى ارزيابى احاديث به كار گرفته است كه برخى از آنها، شايان توجّه‏اند و بهره‏گيرى از آنها مى‏توانند دريچه‏هايى نو بر روى حديث‏پژوهى روزگار ما بگشايند . برخى از اين مبانى عبارت‏اند از:

1.براى نمونه‏هايى از دقّت‏هاى فقه الحديثى سيّد، علاوه بر آنچه در بخش‏هاى پيش گذشت، ر. ك: كشف المحجّة، ص ۵۰ - ۵۱ و ۱۹۱؛ الأمان، ص ۱۹؛ الإقبال، ص ۷۳۳؛ فلاح السائل، ص ۲۴۴؛ فتح الأبواب، ص ۱۳۲ - ۱۳۳؛ سعد السعود، ص ۲۰۴.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4676
صفحه از 375
پرینت  ارسال به