21
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

گراييد و شهرهاى زير نفوذ آنان، يكى پس از ديگرى به تصرّف سپاه مغول در آمد تا آن كه در سال ۶۵۶ق، هلاكوخان، بغداد را به تصرّف در آورد و المستعصم باللَّه، آخرين خليفه عبّاسى را به قتل رساند.۱ وى پس از چيرگى بر بغداد، به كشتار گسترده مردم آن پرداخت.۲ سپاهيان مغول، پس از بغداد، آهنگ ديگر شهرهاى عراق كردند تا آن كه همه عراق را زير فرمان خود در آوردند. با اين حال، دو شهر حلّه و كوفه، با زيركى و تدبير بزرگان شيعه از كشتار و ويرانى در امان ماندند.۳
علّامه حلّى رحمه اللّه در اين باره در كشف اليقين، چنين نگاشته است:
آن گاه كه هلاكو به بغداد رسيد، پيش از آن كه آن را به تصرّف درآورد، بيشتر مردم حلّه به مناطق اطراف گريختند و جز اندكى در شهر نماندند. پدرم يوسف بن مطهّر و سيّد مجد الدين بن طاووس و ابن ابى العزّ فقيه جزو آن جماعت اندك بودند. آنان بر اين مطلب همداستان شدند كه نامه‏اى مبنى بر فرمان‏پذيرى از هلاكو به او بنويسند. هلاكو، در پاسخ، فرمانى را به همراه دو نفر به سوى آنان فرستاد و گفت كه به آنان بگوييد: «اگر دل‏هاى شما نيز به‏سان نامه شما باشد، بايد نزد ما بياييد».

1.الحوادث الجامعة والتجارب النافعة فى المأئة السابعة، ص ۱۵۷.

2.همان، ص ۱۵۸ - ۱۵۹.

3.همان، ص ۱۵۹.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
20

ب - «حلّه» در لغت‏

در زبان عربى، «حِلّة» به چند معنا از جمله به معناى قومى كه در جايى بار گشاده و فرود آمده‏اند يا به معناى مجموعه‏اى از خانه‏هاى مردم به كار رفته است.۱

ج - نگاهى گذرا به چگونگى پايه‏گذارى شهر حلّه و تحوّلات آن تا نيمه سده نهم هجرى‏

نخستين بار يكى از اميران بنى مزيد به نام سيف الدوله صدقة بن منصور اسدى، در سال ۴۹۵ هجرى قمرى، اين سرزمين را پايگاه خود ساخت و به آبادى آن پرداخت.۲ نياكان وى، در منطقه‏اى نزديك به حلّه مى‏زيستند.۳بنى مزيد، تيره‏اى از قبيله «بنى اسد» بوده‏اند و بنى اسد - چنان كه مى‏دانيم - گرايش‏هاى شيعى فراوان داشته و از اهل بيت عليهم السلام هوادارى مى‏كرده‏اند.۴
ابن اثير در شيعه بودن سيف الدوله، درنگ نكرده است.۵ از اين رو، شگفت نيست كه شيعيان از همان روزگار، حلّه را پناهگاه خود به شمار آورده باشند.
به هر رو ، سيف الدوله از درگيرى ميان فرزندان ملك‏شاه سلجوقى به نيكى بهره برد و گستره فرمان‏روايى خود را تا بصره نيز گسترانْد.۶ چنان مى‏نمايد كه وى ، بيشتر روزگار حكومت خود را به جنگ با برخى اميران سلجوقى و عبّاسى گذرانده است.۷ گو اين كه سرانجام، جان بر سر اين كار نهاد و به سال ۵۰۱، كشته شد. به هر روى، از همان روزگار، نام وى و قبيله‏اش با نام حِلّه، گره خورد تا آن جا كه بسيارى از نگاشته‏هاى تاريخى، حلّه را «الحلّة السيفيّة» يا «الحلّة المزيديّة» مى‏نامند.
نوادگان سيف الدوله تا سال ۵۴۴ ق، يكى پس از ديگرى حكومت حلّه را به دست داشتند. در اين سال گر چه با مرگ على بن دبيس، فرمان‏روايى خاندان بنى مزيد بر حلّه پايان يافت؛۸ ولى مذهب تشيّع، همچنان تنها آيين مردمان اين شهر بود. روش نيكوى فرمان‏روايىِ سيف الدوله و فرزندان وى، شيعيان بسيارى را از نقاط مختلف به اين شهر كشاند. ابن اثير - كه در روزگارى نزديك به سيف الدوله مى‏زيسته است - ، وى را فراوان ستوده و از جوان‏مردى، بخشش و بزرگ‏منشى وى و دل‏بستگى شيعيان حلّه و سپاهانش به وى ياد كرده است. او پس از يادكرد كشته شدن سيف‏الدوله، در باره اخلاق و ويژگى‏هاى شخصيتى وى مى‏نويسد:
سيف الدوله، انسانى سخاوتمند، بردبار، راستگو، نيكو و پُر احسان بود. پناه هر غم‏زده‏اى بود و هر كس را كه آهنگ او مى‏كرد، با نيكى و بخشش مى‏نواخت... وى [اميرى‏] عادل بود و مردمان در حكومت او در امنيت و آسايش بودند... .۹
البته پس از وى و بويژه در واپسين سال‏هاى حكومت فرزندان وى، اوضاع سياسى حلّه، رو به آشفتگى نهاد و چند ماهى به دست اميران محلّى اداره مى‏شد و اندكى پس از آن خليفه عبّاسى، كسى را مى‏فرستاد تا شهر را تصرّف كند؛ چه ميان فرزندان سيف الدوله و اميران عبّاسى، كشمكشِ فراوان بود. در اين ميان، دخالت سلجوقيان نيز اوضاع را آشفته‏تر مى‏ساخت. براى نمونه در سال ۵۴۷ق ، يعنى سه سال پس از كشته شدن واپسين فرمان‏رواى بنى مزيد، ملك‏شاه سلجوقى، كسى را فرستاد تا حلّه را تصرّف كند. فرستاده ملك‏شاه، بر حلّه چيره گشت. آن گاه كه خليفه عبّاسى از ماجرا آگاه شد، يكى از فرماندهان خود را به سوى حلّه فرستاد و طى نبردى كه در گرفت، حلّه به تصرّف سپاهيان خليفه درآمد.۱۰
شهر حلّه، در نيمه دوم سده ششم هجرى، صحنه جنگ و صلح ميان اميران محلّى و خلفاى عبّاسى بوده است كه شرح حوادث رُخ داده در دوره ياد شده، از موضوع اين نوشتار، بيرون است.۱۱
با آغاز كشورگشايى مغولان در اوايل سده هفتم هجرى، وضعيت سياسى عبّاسيان به زوال

1.لسان العرب، ج ۲، ص ۱۴۱ - ۱۴۲. نيز، ر. ك: معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۳۸ .

2.معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۳۸.

3.مدينة الحلّة الكبرى‏، ص ۳۳.

4.شعر قبيلة أسد و أخبارها فى الجاهليّة و الإسلام، ص ۹۸ - ۹۹.

5.الكامل فى التاريخ، ج ۱۰، ص ۴۴۰.

6.همان، ص ۴۰۳ - ۴۰۴ .

7.ر.ك: همان، ص ۱۵۱ (رخدادهاى سال ۴۷۹ق ، كه سيف الدوله در آن به حكومت رسيد) تا ص ۴۴۰ (رخدادهاى سال ۵۰۱ ق ، كه در اين سال كشته شد. ابن اثير، در اين دوره درگيرى‏هاى گوناگون وى را گزارش كرده است) .

8.همان، ج ۱۱، ص ۱۵۲ . نيز، ر. ك: شعراء الحلّة، ج ۱، ص ۱۷.

9.الكامل فى التاريخ، ج ۱۰، ص ۴۴۹.

10.همان، ج ۱۱، ص ۱۶۲.

11.براى آگاهى از روند رخدادهاى اين روزگار، ر. ك: تاريخ الحلّة، ج ۱، ص ۴۸ - ۶۵ .

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5064
صفحه از 375
پرینت  ارسال به