سخن گفتند.
بر پايه همين توجّه فراوان به عمل اصحاب است كه وى، مرسلى از ابن ابى عمير را از روايت مسند امامى يا واقفى، برتر مىدانست.۱
ج - پذيرش روايت ضعيف، در صورت هماهنگ بودن با «اصل برائت» يا «ظاهر قرآن»
در ديدگاه فقهى وى، آن گاه كه ميان روايات ناهمگونى ديده شود، بايد آن روايتى را پذيرفت كه عمل اصحاب، پشتيبان آن است، و اگر اصحاب در آن جستار، همداستان نبودند، بايد «أصالة البرائة» يا عمومات قرآن را پيشِ چشم آورد و روايتى را كه با اين دو نشانه هماهنگتر مىنمايد، برگزيد؛ گر چه سندش ضعيف باشد.۲همچنان كه در جاى ديگر، ناهمگون بودن روايت ضعيف با «أصل» را نشانهاى براى كنار نهادن آن به شمار آورده است.۳
نيز از نگاه وى مىتوان روايتى ضعيف را پذيرفت، آن گاه كه درونْمايه آن با روايتى صحيح، پشتيبانى شود:
و قوله على رواية إشارة إلى ما رواه الشيخ... عن إسماعيل بن مرار... و إسماعيل بن مرار مجهول الحال... و لكن روى هذه ابن بابويه بسند صحيح... فقويت الرواية الاُولى بهذه .۴
باز بر پايه ديدگاه وى، هماهنگى روايت ضعيف با ظاهر آيهاى از قرآن، نشانهاى براى پذيرش آن حديث و برتر داشتن آن بود. بنگريد:
و [الصحيح] الذهاب إلى ما رواه أبو بصير عن أبى عبد اللَّه عليه السلام فإن قيل فى طريقها سماعة قلنا ينجبر ضعفها بقوله تعالى: «وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ»۵.۶
1.همان، ص ۴۷ و ۴۸.
2.همان، ص ۳۴۴ و ۱۳۵. در سند يكى از دو روايتى كه وى بدانها استناد كرده است، «حنان بن سدير» ديده مىشود كه از نگاه محقّق حلّى، واقفى به شمار مىآمد (المعتبر، ج ۲، ص ۲۴).
3.كشف الرموز، ج ۱، ص ۱۳۳.
4.همان، ص ۲۲۴ - ۲۲۵.
5.سوره بقره، آيه ۲۸۲.
6.همان، ج ۲، ص ۵۲۰ . در جستار «شهادات»، برخى از روايات گواهى اجير به سود اجير كننده را نادرست مىدانند و برخى ديگر، آن را روا مىشمارند. فاضل آبى، نظر دسته دوم را مىپذيرد و آن گاه به پرسشى فرضى - كه در متن آمد - پاسخ مىدهد.