وى - چنان كه از لقبش پيداست - از اهالى شهر آبه (= آوه)؛۱است ولى بنياد شخصيت علمى وى در شهر حلّه و درس محقّق حلّى شكل گرفته است و از اين رو، وى را در رديف دانشوران حلّى آورديم.
وى نگارش كشف الرموز را به سال ۶۷۲ هجرى در شهر حلّه به پايان برده است.۲
در زير به ارزيابى شيوه فاضل آبى در برخورد با احاديث مىپردازيم.
الف - توجّه به عمل اصحاب
از نگاه «فاضل آبى»، آن گاه كه اصحاب به روايتى عمل كنند، گر چه آن روايتْ شاذّ نمايد، شايسته پذيرش است. وى اين نكته را در ديباچه نگاشته خود فراز آورده است۳و بر اين باور است كه در چنين مواقعى، دليل آن حكم، در حقيقتْ عمل اصحاب است، نه آن روايت شاذّ.۴ از همين روست كه وى، بارها براى پشتيبانى از حديثى ضعيف، به عمل اصحاب، چنگ زده است.
براى نمونه، در باره روايتى مرسل از سماعه، مىنگارد:
... و هذه وإن كانت غير مسندة و سماعة و إن كان فطحيّاً،۵ لكن عمل الأصحاب يؤيّدها....۶
و در جايى ديگر، همانند آنچه گذشت:
و هذه و إن كانت مرسلة لكنّها مؤيّدة بعمل الأصحاب.۷
از نگاه وى، از ميان دو دسته روايت متعارض، آن كه عمل اصحاب را به همراه دارد، بيشتر شايسته پذيرش است، گر چه سندش از دسته ديگر ضعيفتر باشد. در نمونهاى، پس از آن كه دو دسته روايات متعارض را مىآورد، يادآور مىشود كه اصحاب، دسته دوم را پذيرفتهاند. سپس مىنگارد:
1.روستايى است نزديك شهرستان ساوه در ايران كه از پيشينهاى كهن برخوردار است، (ر. ك: دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۲، ص ۲۴۷) .
2.كشف الرموز، ج ۲، ص ۶۸۸ .
3.همان، ج ۱، ص ۳۹.
4.همانجا: «والنظر إلى عملهم لا إليها ».
5.سماعة از نگاه محقّق، واقفى است (المعتبر، ج۱، ص۱۲۵)؛ ولى ايناختلاف ديدگاه، به استدلال ماآسيبى نمىزند.
6.كشف الرموز، ج ۱، ص ۷۷.
7.همان، ص ۲۶۹.