185
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

دارند تا علم‏آور باشند، به خودى خود، خبرهايى واحدند.
همچنين بايد متذكّر شد كه جز قرينه سوم و پنجم، ديگر قرائن، تنها مضمون خبر را اثبات مى‏كنند؛ ولى اين كه آيا حقيقتاً آن روايت از معصوم عليه السلام صادر شده است يا نه، از گستره دلالت قطعى اين قرائن، خارج است. شيخ طوسى رحمه اللّه نيز در عدّة الاُصول، به برخى از اين قرائن اشاره فرموده و سپس يادآور شده است:
فهذه القرائن كلّها تدلّ على صحّة متضمّن أخبار الآحاد و لا يدلّ على صحتها أنفسها۱ لِما بيّنّا من جواز أن تكون الأخبار مصنوعة و إن وافقت هذه الأدلّة.۲
گو اين كه در سخن محقّق حلّى، به اين نكته مهم، اشاره‏اى نشده است.

دسته دوم‏

روايت‏هاى اين دسته برپايه برخى نشانه‏ها كه محقّق بيان مى‏كند، باطل به شمار مى‏آيند.۳

دسته سوم‏

امّا گسترده‏ترين دسته از روايات، احاديث اين دسته‏اند. خبرهاى واحدى كه صحّت يا بطلان آنها يقينى نيست. محقّق حلّى، در اين حوزه، دو رويكرد در پيش گرفته است: در يك بخش، برخى روايات را بر پايه نشانه‏هايى، معتبر دانسته است و در بخش ديگر، روايت‏هايى را باز برپايه برخى قرائن و دلايل، بى‏اعتبار مى‏خواند. در زير به هر دو دسته اين قرائن، نگاهى مى‏افكنيم:

يك. قرائن اعتبار بخشى به روايت‏ها

- اعتبار حديث صحيح‏

برپايه آنچه تاكنون از روش محقّق حلّى دانستيم، ترديدى بر جاى نمى‏ماند كه محقّق، حديثى را كه صحيح مى‏خوانَد،۴ معتبر مى‏داند و بر پايه آن، فتوا مى‏دهد. امّا بايد در اين جا گوشزد كرد كه از نگاه محقّق، ملاك و دليل اصلى عمل به روايت ثقه، عمل اصحاب است.۵

1.به گواهى دنباله سخن شيخ طوسى، مراد از «صحّتها أنفسها»، صدور روايت از معصوم عليه السلام است.

2.عدّة الاُصول، ج ۱، ص ۱۴۵.

3.براى برخى از اين گونه روايات و نشانه‏هاى بطلان آنها، ر. ك: المسلك فى اُصول الدين، ص ۲۵۵.

4.پيش از اين گفتيم كه معمولاً در سند چنين احاديثى، تنها راويان امامى و ثقه ديده مى‏شوند.

5.المعتبر، ج ۱، ص ۹۴.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
184

يك . رواياتى كه به درستى و راستى آنها يقين مى‏يابيم؛
دو. رواياتى كه به باطل و دروغ بودن آنها علم پيدا مى‏كنيم؛
سه . رواياتى كه نمى‏توان به طور قطع بر درستى يا بطلان آنها پاى فشرد و اظهار نظر نهايى در باره آنها، نياز به وجود شرايطى در خبر يا راوى دارد.۱
اكنون به شكل گذرا، نگاه محقّق حلّى را در باره هر يك از گونه‏هاى بالا، يادآور مى‏شويم:

دسته اوّل‏

از نگاه محقّق، روايت‏هاى اين دسته، خود به دو گروه تقسيم مى‏شوند.
- رواياتى كه به محض شنيدن آنها و بدون آن كه نياز به قرينه يا مطلب ديگرى داشته باشيم، درستى آنها را در مى‏يابيم. اين گونه خبرها را متواتر مى‏ناميم - كه پيش‏تر در باره آنها سخن گفتيم. به عبارت روشن‏تر علم‏آور بودن خبرهاى متواتر، نيازمند چيز ديگرى نيست و نفس آدمى، همين كه با توجّه چنين خبرهايى را بشنود، حالت يقين و علم به آن خبرها در او بروز مى‏يابد.
- علم‏آور بودن برخى روايات، علاوه بر خودِ خبر، نيازمند همراه بودن آنها با مطلبى يا قرينه‏اى ديگر است. محقّق حلّى، برخى از اين قرينه‏ها را اين گونه برمى‏شمُرَد:
۱. مضمون خبر به وسيله حكم بديهى عقلى، پشتيبانى شود.
۲. عقل، پس از استدلال، به درستى آن خبر، يقين يابد.
۳. خبر خداوند يا رسول خدا يا معصومان عليهم السلام باشد.۲
۴. امّت اسلامى بر مضمون آن خبر، اجماع داشته باشند.
۵ . مضمون خبر، چيزى باشد كه در حضور معصوم عليه السلام بيان شده باشد و ايشان در عين آن كه به آن مضمون عنايت داشته‏اند، آن را انكار نكرده‏اند.۳البته بيفزاييم خبرهايى كه نياز به چنين قرائنى

1.معارج الاُصول، ص ۱۳۷.

2.توجّه شود كه خبر معصوم عليه السلام در صورتى در شمارِ اين گونه از اخبار قرار مى‏گيرد كه ميان معصوم عليه السلام و شنونده خبر، واسطه‏اى نباشد. به ديگر سخن، دست كم صدور آنچه معصوم عليه السلام فرمايد، براى شنونده نخستين، يقينى و قطعى است؛ زيرا در حضور او، اين خبر بيان شده و كاملاً حسّى است و جاى ترديد ندارد. امّا در جايى كه خبرى با واسطه براى كسى گزارش شود، از زمره اين دسته اخبار، بيرون و در شمار اخبارِ دسته سوم است كه يقين به آنها، نياز به شرايطى در راوى يا خبر دارد.

3.معارج الاُصول، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4825
صفحه از 375
پرینت  ارسال به