جعفر بن نما (م ۶۴۵) و سيّد فخار بن معد موسوى (م ۶۳۰ق) از آن جملهاند. ابن نما را آگاهترينِ استادان وى به فقه اهل بيت عليهم السلام دانستهاند.۱ ذهنيت و شخصيت علمى محقّق، از همان آغاز بر پايه فقه، شكل گرفته است. يكى از نشانههاى اين سخن، نگاشتههاى محقّق است كه همگى از چيرگى وى بر فقه، حكايت دارند. آثار قلمى وى روان، شيوا و بدون پيچيدگىهاى مرسوم در كتابهاى فقهى، گزيده و از نظر استدلالى، استوار است. قرينه ديگرى كه نشان از غلبه صبغه فقهى بر شخصيّت وى دارد، آن است كه از ميان خاندان ابن سعيد، دو تن ديگر نيز از فقيهان بودهاند. يكى پسرعموى محقّق، يحيى بن سعيد حلّى، نويسنده الجامع للشرائع، و ديگرى جدّ وى كه برخى ديدگاههاى وى در فقه، مطرح است.۲ البته در بررسى عوامل اثرگذار بر انديشههاى فقهى محقّق، نبوغ خدادادى وى را به هيچ رو، نبايد ناديده انگاشت.
دگرگونىاى كه وى در فقه و اصول شيعه پديد آورد، بسيار شايان توجّه است.۳ از ميان شاگردان محقّق، دو تن، بيشترين اثرپذيرى را از او داشتهاند كه ابن داوود حلّى و علّامه حلّىاند و هر دو شاگرد، استاد خود را با عبارات بلندى ستودهاند.۴
علّامه گهگاه در نگاشتههاى خود به ديدگاههاى فقهى وى، اشاره كرده است.۵
الف - مفهوم وثاقت و ضعف از نگاه محقّق حلّى
با بررسى المعتبر محقّق - كه مهمترين كتاب استدلالى وى در فقه است - و با اندكى دقّت، مىتوان دريافت كه وى، امامى بودن و راستگويى را همزمان، در راوى لازم و معتبر مىدانسته است. براى نمونه، سماعة بن مهران را ضعيف مىشمُرَد،۶ از آن رو كه واقفى است،۷ در حالى كه نجاشى، او را با عبارت «ثقة ثقة» مىستايد.۸ در نگاشتههاى وى، درست همين روش را در باره «زرعة بن محمّد»
1.المسلك فى اُصول الدين، ص ۱۵ (مقدّمه محقّق).
2.همان، ص ۶.
3.در باره نقش وى در پويايى و اصلاح روند فقه شيعه در روزگار خود، ر. ك: مقدمهاى بر فقه شيعه، ص ۵۲ .
4.ر. ك: رجال ابن داوود، ص ۶۲؛ بحارالأنوار، ج ۱۰۴، ص ۶۳.
5.مختلف الشيعة، ج ۷، ص ۴۰۲ و ج ۸، ص ۴۹۷ .
6.المعتبر، ج ۲، ص ۳۵۰.
7.همان، ج ۱، ص ۱۷۹.
8.رجال النجاشى، ص ۱۹۳، ش ۵۱۷ .