159
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

وجود آنها در او، جاى ترديد داشته باشد.۱

راه‏هاى احراز وثاقت يا ضعف‏

پيش از آن كه به بررسى و بيان راه‏هاى احراز وثاقت يا ضعف راويان از نگاه سيّد بپردازيم، چند نكته را يادآور مى‏شويم: نخست، آن كه كتاب التحرير الطاووسى، تنها در بر دارنده ديدگاه‏هاى سيّد در باره روايات رجال الكشّى است و از اين رو، راه‏هايى كه سيّد براى احراز وثاقت يا ضعف راويان پذيرفته است، عمدتاً بر پايه گزارش‏هاى آن كتاب است و مى‏دانيم كه ويژگى ممتاز رجال الكشّى، يادكرد احاديث (همراه با سند) از امامان عليهم السلام است كه ديدگاه آن بزرگواران در باره راويان را روشن مى‏سازد. گو اين كه در كنار اين احاديث، گزارش‏هاى فراوانى هم ديده مى‏شود كه گوشه‏هايى از عملكردها يا باورها يا موضع‏گيرى‏هاى راويان را بر مى‏نمايد.
همچنين در اين كتاب، پرسش‏هاى فراوان استادان كشّى از بزرگانى همچون على بن الحسن بن فضّال نيز ديده مى‏شود. وى در پاسخ به اين پرسش‏ها، ديدگاه خود را در باره شمارِ فراوانى از راويان، آشكار ساخته است. به هر روى، در همه اين گزارش‏ها يا پرسش و پاسخ‏ها، نشانه‏هاى فراوانى بر ستوده بودن يا ذمّ راويان، پيشِ چشم مى‏آيد. نشانه‏هايى مانند: ستايش امام از راوى‏۲ - كه خود اين ستايش‏ها، گونه‏هاى بسيار متنوّعى دارند - ، اعتراف اهل سنّت به راستگويى راوى،۳سرودن شعر از سوى راوى در ستايش اهل بيت عليهم السلام ،۴ شركت راوى در جنگ‏ها همراه با

1.همان، ص ۸۹، ۲۳۴، ۲۳۵، ۲۳۶. شايان ذكر است كه از برخى عبارت‏هاى سيّد، مى‏توان چنين برداشت كرد كه وى، فراتر از امامى بودن و راست‏گويى، چيزى بالاتر را نيز در راوى، شرط دانسته است. وى پس از يادكرد گزارشى تاريخى درباره يكى از راويان مى‏نويسد: «و لَئِن دَلَّ على صحة العقيدة، فليس دالاً على العدالة و الثقة و هى الغرض» (التحرير الطاووسى، ص ۵۱۱). از اين جداسازى ميان عدالت و وثاقت، شايد بتوان اين گونه برداشت كرد كه وى، علاوه بر وثاقت، عدم ارتكاب گناهان كبيره و عدم اصرار بر گناهان صغيره را نيز در راوى، لازم مى‏دانسته است، مگر آن كه بگوييم «واو» در اين جمله، عطف تفسيرى است. به هر روى، حتّى اگر اين برداشت را هم نپذيريم، همان شرط امامى بودن، بسيارى از راويان راستگو را از گستره وثاقت، بيرون مى‏كند و خود، تحوّلى شگرف در كاربرد اين واژه در زبان رجاليان شيعه به شمار مى‏آيد و باز هم بحث از اين دو شرط را مهم و موجّه مى‏سازد.

2.رجال الكشّى، ص ۱۷۸، ش ۳۰۷ و ۳۰۸، ص ۱۷۹، ش ۳۱۱ و... .

3.همان، ص ۱۹۶، ش ۳۴۶.

4.همان، ص ۲۸۵ - ۲۸۹، ش ۵۰۵ - ۵۰۷ و ص ۳۳۹، ش ۶۲۶.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
158

لغوى واژه ثقه نيز با هر گونه دروغگويى غير قابل جمع است.۱ بنا براين اين اندازه قطعى است كه از نظرگاه هر رجالى و از جمله سيّد احمد، يكى از شروط وثاقت، راستگويى راوى است و دروغگو، ضعيف به شمار مى‏آيد. امّا صرف نظر از اين شرط، شرط مهم ديگرى نيز براى ثقه خواندن راوى به وسيله سيّد، لازم است و آن، عدم فسق جوانحى است كه يكى از اركان مهم تحقّق عدالت به معناى مصطلح آن در فقه است.
گر چه در ميان فقه‏پژوهان، در معناى عدالت فقهى، گفتگوى فراوان در جريان بوده است؛۲ولى اين اندازه نزد دانشوران متأخّر شيعى، بويژه دانشوران مكتب حلّه، از بديهيات بوده است كه غيرِ دوازده امامى، فاسق است‏۳ و هرگز عنوان عادل يا مؤمن بر وى درست نخواهد بود.
از همين روست كه مى‏بينيم كنار نهادن روايت و تضعيف راويان، اگر از متّهمان به غلو۴ يا باورمندان به فرقه‏هاى ديگر شيعى، مانند فَطَحية، واقفيه و مانند آنها باشند، مبنايى قطعى در انديشه رجالى سيّد است هر چند آن راويان، راستگو باشند.۵
بر اين اساس، احراز دوازده امامى بودن و نيز راستگويى راوى در سخن، دو شرط لازم براى ستودن او با واژه «ثقه» است‏۶ و «ضعيف» نيز كسى است كه يكى از اين دو شرط در وى نباشد يا

1.جوهرى در الصحاح (ج ۴، ص ۱۵۶۲) نويسد: «وثقتَ بفلان؛ آن گاه كه او را مورد اعتماد به شمار آورى». ابن فارِس نيز در معجم المقاييس اللغة (ص ۱۰۸۲) ريشه «وثق» را بيانگر عقد و اِحكام، دانسته و روشن است كه دروغگويى، كم باشد يا زياد، امكان اعتماد به سخن راوى و دل سپردن به آن را متزلزل مى‏سازد.

2.براى مجموعه‏اى از ديدگاه‏ها، ر. ك: مستند الشيعة، ج ۱۸، ص ۶۴ به بعد؛ الرسائل الفقهية، شيخ انصارى، ص ۵ به بعد.

3.شرائع الاسلام، ج ۴، ص ۹۱۱؛ جواهر الكلام، ج ۴۱، ص ۱۶ -۱۷؛ معارج الاُصول، ص ۱۴۹.

4.گفتنى است هر چند غاليان با راويان فرقه‏هاى ديگر در اعتقادات تفاوت داشته‏اند، ولى از نگاه سيّد هر دو دسته در داشتن اعتقاد فاسد و مخالفت با حق مشترك‏اند. از اين رو، مى‏توان هر دو گروه را زير عنوان «فاسد المذهب» جاى داد.

5.التحرير الطاووسى، ص ۴۱ - ۴۲، ۱۶۴، ۲۲۶، ۳۸۴، ۳۷۷، ۶۲۵. در باره على بن الحسن بن فضّال (ص ۴۲۰) و در باره محمّد بن اورمة (ص ۵۷۰ ).

6.توجّه شود كه شرط امامى بودن براى اعتماد به راوى، با اين تفسير كه هر غير امامى‏اى غير قابل اعتماد باشد، در انديشه رجاليان كهن شيعه وجود ندارد و اين، ديدگاهِ خاصّ سيّد احمد و دانشوران حلّه است؛ ولى اكنون موضوع سخن، بررسى ديدگاه رجاليان پيش از سيّد احمد نيست.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7053
صفحه از 375
پرینت  ارسال به