درآمد
در اين فصل به بررسى آخرين دسته از دانشوران حلّى مىپردازيم كه انديشههاى حديثى آنان، در نگاشتههايشان، نمودار گشته است. اين دسته در بر دارنده دانشمندان برجسته فقهى و اصولى شيعه در طول سدههاى هفتم و هشتم است. اين دانشوران، هر چند در وهله اوّل، فقيه بودهاند؛ ولى بستگى آشكار فقه به حديث، سبب گشته است اظهار نظرهاى حديثى، يكى از ابعاد مهم بررسىهاى فقهى آنان را به خود اختصاص دهد. همچنان كه ديدگاههاى حديثى برخى از اين بزرگان تا قرنها مورد استفاده فقيهان بوده است و بدين ترتيب، بررسى انديشههاى آنان، ضرورتى گريزناپذير خواهد بود. آنچه در زير مىآيد، بررسى انديشههاى حديثى برجستهترين دانشورانِ رويكردِ فقه محور است.
يك. سيّد احمد بن طاووس (... - ۶۷۳ق)
جمال الدين سيّد احمد بن طاووس، از فقيهان حلّه و استاد علّامه حلّى، ابن داوود و بزرگانى ديگر بوده است. ابن داوود، او را از باتقواترين فاضلان روزگار خود مىداند.۱ علّامه حلى نيز به گاه برشمردن نام استادان اجازه خود، از او و برادرش اين گونه ياد مىكند:
اين دو سيّد، زاهد، عابد و بسيار پارسا بودند.۲
از نگاشتههاى مهم سيّد، تنها بخشى از حل الإشكال وى،۳ در قالب دو كتاب التحرير الطاووسى و رجال ابن الغضائرى به دست ما رسيده است. كتاب نخست، همان گزيده رجال الكشّى است كه