زندگى نويسنده، استنساخ شدهاند يا به آن زمان، نزديك بوده است۱ و يا دستخطّ شيخ طوسى رحمه اللّه بر آن به چشم مىخورده۲ كه بيانگر قرائت آن كتاب بر شيخ يا صدور اجازه بر آن از سوى وى بوده است و اين نكته، نزد نسخهپژوهان، قرينه مهمّى براى اعتبار نسخه است. بارى! از همين جاست كه روايتهاى سيّد از اين كتابها، ويژگى ارزشمند «علوّ اسناد» را به دست مىآورند. گاه روايتى از «اصل ابن ابى عمير» - كه با دو واسطه از معصوم عليه السلام نقل مىشود - گزارش شده است۳ و گاه حتّى روايتى با يك واسطه از امام معصوم عليه السلام آمده است۴و بر آگاهان پوشيده نيست كه اين كار از خدمات بسيار ارزشمند سيّد به دانش حديث شيعه بوده است.۵
دو. گسترش دامنه روايات معتبر
اگر پذيرفتيم كه كتابهايى همچون كتاب حريز بن عبد اللَّه سجستانى، كتابهاى حسين بن سعيد و عبيد اللَّه حلبى، المحاسن برقى، الجامع ابن وليد و... از نگاشتههايى بودهاند كه مورد اعتماد پيشينيان بوده و براى برگرفتن احكام دين به آنها رجوع مىكردهاند، آن گاه گزارش سيّد از اين كتابها، ارزشى دوچندان مىيابد و علاوه بر علوّ اسناد، راه را براى دستيابى به مجموعهاى از روايتهاى معتبر، از نگاه پيشينيان، هموار مىسازد.
نقلهاى سيّد از اين گونه كتابها، آن گاه ارزش، اهمّيت و ارجمندى بيشترى مىيابند كه بدانيم برخى از اين گزارشها، تنها روايت به جا مانده با آن مضمون است و در كتابهاى ديگر، ديده نمىشود.۶همچنين در موارد فراوانى، گر چه روايتهايى كه سيّد آورده، در نگاشتههاى پيش از
1.براى نمونه، ر. ك: التشريف، ص ۸۱ و ۲۳۸؛ اليقين، ص ۱۷۰، ۱۸۶، ۱۹۳، ص ۲۱۰ و ۲۲۱؛ فتح الأبواب، ص ۲۸۶.
2.الإقبال (چ قيومى) ج ۲، ص ۲۳۹ (در باره كتابى از ابن عقده)؛ الدروع، ص ۷۳؛ اليقين، ص ۲۷۹، فتح الأبواب، ص ۷۸ (در باره كتاب الصلاة حسين بن سعيد) و ۲۶۱.
3.فتح الأبواب، ص ۱۴۸.
4.فلاح السائل، ص ۹۳.
5.نمونههاى اين علو اسناد، در آثار سيّد بسيار فراوان است. براى آگاهى از اين گونه روايات مىتوان به نشانىهايى كه كلبرگ در كتاب خود آورده، مراجعه كرد. وى موارد بهرهگيرى سيّد از نگاشتههاى راويان سدههاى نخست را روشن كرده است.
6.براى نمونه گزارشهاى منحصر به فرد از كتاب الصيام على بن الحسن بن فضال، ر. ك: الدروع، ص ۵۱؛ الإقبال (چ قيومى)، ج ۱، ص ۳۲ و ۱۷۵ (دعاى معروف سحرهاى ماه رمضان)؛ و از كتاب المشيخة ابن محبوب، ر. ك: التشريف، ص ۳۵۱؛ فتح الأبواب، ص ۲۵۲، ۲۵۵، ۲۶۰ و ۲۷۱. سيّد در برخى از اين موارد، نام كتاب المشيخة را نمىبرد؛ ولى به هر روى، هيچ يك از اين گزارشها در آثار نويسندگان پيش از وى ديده نمىشود؛ كتاب الرسائل كلينى، ر. ك: كشف المحجّة، ص ۲۳۶ (نامه مشهور و مهم امير المؤمنين عليه السلام در شرح رخدادهاى پس از پيامبر صلى اللّه عليه و آله تا خلافت خود ايشان)، ۲۷۰ (نامه ديگرى از امام على عليه السلام به شيعيان خود)؛ كتاب عبيد اللَّه حلبى ر. ك: «عدم مضايقة الفوائت»، مجلّه تراثنا، ش ۸ ، ص ۳۴۰ - ۳۴۱؛ الإقبال (چ قيومى)، ج ۱، ص ۴۹؛ "اصل" ابن ابى عمير، ر. ك: فتح الأبواب، ص ۱۴۸ - ۱۴۹؛ تفسير الرؤيا از كلينى، ر. ك: فرج المهموم، ج ۴، ص ۸۷؛ كتاب ابن خانبه، ر. ك: فلاح السائل، ص ۲۸۹؛ كتاب نوادر الحكمة، ر. ك: فرج المهموم، ص ۹۴ - ۹۳؛ كتاب غياث بن ابراهيم - كه به گفته نجاشى (رجال النجاشى، ص ۳۰۵، ش ۸۳۳) جماعتى آن را روايت مىكنند و اين خود نشان از شناخته بودن اين كتاب دارد - ر. ك: فلاح السائل، ص ۸۲؛ كتاب الفاخر صابونى - كه در آن متعهد شده است روايتهايى را بياورد كه بر آن اتفاق نظر وجود دارد و از نگاه او نسبت آنان به امامان عليهم السلام صحيح است: مجلّه تراثنا، ش ۸ ، ص ۳۴۰؛ كتاب مولد مولانا علىّ عليه السلام بالبيت، شيخ صدوق، ر. ك: اليقين، ص ۱۹۱؛ كتاب المعرفة ابراهيم بن محمد ثقفى، ر. ك: اليقين، ص ۱۹۳ - ۲۰۹ (سيزده حديث) و گزارشهايى ديگر. اين نكته كه اين گزارشها تنها از طريق نوشتههاى سيّد به دست ما رسيده است، از دو راه قابل دستيابى است: ۱. جستجوى تكتك گزارشها در منابع پيش از سيّد؛ ۲. اعتماد به تخريج روايات كه محقّقان كتابهاى چاپ شده سيّد انجام دادهاند. ما از هر دو راه بهره گرفتهايم. آية اللَّه رضا استادى امام جمعه موقّت قم نيز در نماز جمعه مورّخ ۲۵/۸/۱۳۸۶، به اهمّيت نگاشتههاى سيّد از اين منظر اشاره كردند.