فصل هفتم: مكتب حديثىِ حلّه از نگاه دانشوران
در اين فصل، بر آن بودهايم مهمترين اظهار نظرها و ارزيابىهاى مطرح شده در باره مكتب حلّه و انديشههاى دانشوران آن را به بحث بگذاريم. ضرورت مطالب اين فصل را در نكتهاى كه پيش از اين آورديم، بايد جُست و آن، وجود تحليلهاى گوناگون و در مواردى نادرست، در باره انديشههاى دانشوران اين مكتب در كتابهاى نوشته شده در چند سده اخير است و اگر در نوشتهاى كه وظيفه آن، شناساندن دانشوران حديثى حلّه است، داورى درستى در باره اين تحليلها و اظهار نظرها انجام نپذيرد، شايد همين دسته از ارزيابىهاى موجود، به منبع و پايهاى براى برخى ديدگاههاى نادرست در آينده تبديل گردد.
فصل هشتم: نتايج و پيشنهادها
در اين فصل، تلاش كردهايم تا چكيدهاى از دستاوردهاى فصلهاى گذشته را پيش ديد نهيم، به گونهاى كه بتواند نمايى فراگير و كلّى از اين پژوهش باشد. همچنين پيشنهادهايى علمى نيز براى ديگر پژوهشيان، مطرح شده است كه عمدتاً در بر دارنده محورهايى است كه به جهت تنگى مجال يا محدوديت رسالت اين نوشتار، بدانها نپرداختهايم.
دو نكته
الف - در موارد بسيار اندك، از دو چاپ مختلف يك كتاب، بهره گرفتهايم. از اين رو، در فهرست منابع، ضمن آوردن مشخّصات كامل كتابشناسى هر يك، يادآور شدهايم كه در غالب موارد، از كدام يك استفاده كردهايم.
ب - پژوهش در باره مكتب حلّه، در آغاز راه است و هنوز دانشمندانى هستند كه انديشههاى حديثى آنان به طور همهجانبه بررسى نشده است يا بدان جهت كه مانند ابن عتائقى - كه از دانشمندان نقّاد اين مكتب نيز به شمار مىرود - تا كنون ناشناخته ماندهاند؛ امّا انديشههاى آنها جاى بررسى بيشتر و دقيقتر دارد و يا از آن رو كه همانند ابن فهد حلّى، غالب نگاشتههاى آنان - و بيشتر نيز به شكل نسخههاى خطّى كمياب - همچنان در پستوى كتابخانهها غبارآلود گشتهاند و از دسترس اهل فن، دور ماندهاند.
اميد آن كه اين سياهه، توانسته باشد راه را براى تدقيق بيشتر و تحليلهاى درستتر بگشايد.