137
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

- ناسازگارى با جايگاه والا و عصمت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و ديگر پيامبران الهى‏

در روايت‏هاى اهل سنّت، مطالبى را به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله نسبت داده‏اند كه ناهماهنگى آن با قداست و مقام ارجمند ايشان بر هر مسلمان منصفى آشكار است. براى نمونه، از عايشه روايت كرده‏اند كه: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بر من وارد شد، در حالى كه دو كنيز، سرگرم آوازخوانى بودند. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله در بستر آرميد و روى خود را برگردانْد. در اين هنگام، ابو بكر وارد شد و مرا از اين كار، باز داشت و گفت: ابزار شيطانى آواز، در كنار رسول خدا؟!
پيامبر صلى اللّه عليه و آله رو به او كرد و فرمود: «آن دو را وا گذار...».۱
سيّد با اظهار شگفتى از اين كه برخى مسلمانان، چنين مطلبى را به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله نسبت مى‏دهند، مى‏نويسد:
هر خردمندى مى‏داند كه چنين سرگرمى‏ها و بازى‏ها و دور ماندن از ياد خدا، [حتّى‏] براى كسى كه ادّعاى همنشينى با يكى از پيامبران را دارد، سزاوار نيست. چگونه آن را به كسى كه برترينِ پيامبران است، نسبت مى‏دهند؟!۲
بارى! سيّد، برخى روايت‏هاى اهل سنّت را با اين ملاك، بر ترازوى نقد مى‏نهد و ناراستى و كژى آنها را نشان مى‏دهد.۳ همچنين از نگاه سيّد، پاره‏اى از احاديثى كه اهل سنّت گزارش كرده‏اند، مطالبى را به پيامبران - كه برترين بندگان خدايند - نسبت داده كه با مقام ارجمند و ادب بى‏پايان آن بزرگواران و عصمت ايشان، يكسر ناسازگار است. براى نمونه، از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله گزارش كرده‏اند كه فرمود: «ابراهيم عليه السلام سه بار دروغ گفت»۴ و يا: «آن گاه كه فرشته مرگ براى گرفتن جان موسى عليه السلام آمد، ايشان چنان سيلى‏اى به چهره او نواخت كه چشمش از كاسه بيرون آمد».۵

- ناسازگارى با ديگر احاديث اهل سنّت‏

از نگاه سيّد، برخى از روايت‏هاى اهل سنّت، بويژه روايت‏هايى كه در آنها، چيزى را به رسول اكرم

1.صحيح مسلم، ج ۳، ص ۲۲.

2.الطرائف، ص ۲۲۲.

3.براى نمونه، ر. ك: الطرائف، ص ۲۲۴ و ۳۶۲ - ۳۶۳ .

4.صحيح مسلم، ج ۵، ص ۲۲۶.

5.همان، ج ۷، ص ۱۰۰. نيز، ر. ك: ص ۳۶۰ به بعد .


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
136

تنها راه ممكن.۱
در پايان، يادآور شويم كه سيّد، در گستره روايت‏هاى غير فقهى نيز معمولاً به حلّ تعارض، روى آورده‏۲ و در موارد بسيار اندكى نيز از اين كار، خوددارى كرده است.۳

سه. ملاك‏هاى سيّد در نقد حديث‏

از زاويه نقد حديث، مى‏توان الطرائف را برجسته‏ترين نگاشته سيّد دانست كه نقد و ردّ شمارى از روايت‏هاى اهل سنّت در آن ديده مى‏شود.
امّا اكنون بنگريم كه سيّد با چه ملاك‏هايى به نقد احاديث اهل سنّت، پرداخته است.

- ناسازگارى با قرآن‏

در احاديث اهل سنّت آمده است كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله گه‏گاه از برخى مردمان به خشم مى‏آمده و آنان را نفرين مى‏كرده و يا بدانان، ناسزا گفته و دشنام مى‏داده است و سپس مى‏گفته: «بار خدايا ! من جز بشرى نيستم. پس هر مسلمانى را نفرين كرده يا ناسزا گفته‏ام، آن نفرين و ناسزا را مايه پاكى و اجر او قرار ده».۴
سيّد، در باره اين روايت مى‏نويسد:
از طُرفه‏هاى اين حديث، آن است كه با كتاب آسمانى مسلمانان و آنچه در ستايش پيامبر صلى اللّه عليه و آله به مهربانى بر امّت و دلسوزى وى براى آنان آمده و اين كه وى، «على خُلُق عظيم»۵ است، نه «فظّ» و «غليظ القلب»،۶ناسازگار است.۷

1.براى نمونه، ر. ك: فتح الأبواب، ص ۲۲۹، ۲۵۰، ۲۵۲.

2.سعد السعود، ص ۸۰، ۱۹۰، ۲۰۳، ۲۲۹، ۴۶۹؛ كشف المحجّة، ص ۲۷۸؛ الدروع ۶۰ - ۵۹، ۶۳، ۶۵؛ فرج المهموم، ص ۸۷؛ الإقبال، ص ۳۱، ۲۷، ۱۷۵، ۱۹۴، ۲۴۰، ۲۶۷، ۳۳۰، ۴۷۱، ۴۹۰، ۴۸۹، ۶۴۱، ۶۴۷.

3.سعد السعود، ص ۸۵.

4.صحيح مسلم، ج ۸، ص ۲۴.

5.اشاره است به آيه ۴ سوره قلم «وَ إِنَّكَ لَعَلَى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ و راستى كه تو را خويى والاست» (با استفاده از ترجمه استاد فولاد وند).

6.اشاره است به آيه ۱۵۹ سوره آل عمران «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ...؛ پس به [بركت ]رحمت الهى با آنان نرم‏خو [و پُرمهر ]شدى، و اگر تندخو و سخت‏دل بودى، قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند....». (با استفاده از ترجمه استاد فولادوند).

7.الطرائف، ص ۳۶۹ . براى نمونه‏هاى ديگر از به كارگيرى اين ملاك، ر. ك: همان، ص ۲۱۷، ۲۲۴، ۲۲۶، ۲۶۰ - ۲۵۸، ۲۶۸، ۲۷۳ - ۲۷۲ و... .

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4820
صفحه از 375
پرینت  ارسال به