129
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

خوانده است.۱
از همين جا مى‏توان دانست كه غريب در سخن سيّد، همان معناى «شاذّ» را خواهد داشت؛ اصطلاحاتى همچون «مرسل» يا «مراسيل»۲ و «مقطوع»۳ نيز ظاهراً به يك معنا آمده‏اند و آن گسسته بودن سند روايت است، خواه اين گسستگى در آغاز سند باشد يا ميانه يا پايان آن.

۳. ملاك‏هاى ارزيابى روايت از نگاه سيّد

اكنون كه با انديشه‏هاى سيد در حوزه رجال و مصطلح الحديث آشنا شديم، در اين بخش، نگاهى ژرف‏تر به ملاك‏هايى كه سيّد از آنها براى پذيرش يا رد روايات سود جسته، مى‏افكنيم. همچنين از آن جا كه گفتگو از تعارض احاديث نيز بُعدى از ابعاد ارزيابى حديث است، پس از گزارش ملاك‏هاى ارزيابى حديث، در بخشى جداگانه به بررسى شيوه‏هاى سيّد در جمع ميان روايت‏ها و حلّ تعارض و راه‏هاى ترجيح دادن آنها خواهيم پرداخت. در پايان اين گفتار نيز در باره نقد حديث، گستره آن و شيوه‏هاى نقد حديث از نگاه سيّد سخن خواهيم گفت. يادآورى مى‏شود كه خواست ما از واژه نقد، در عبارت «نقد حديث»، گونه‏اى از ارزيابى حديث است كه در پايان آن، صحّت حديث از نگاه سيّد، يعنى همان صدور و انتساب حديث به معصوم، بعلاوه حجّيت آن، هر دو، با ترديد رو به رو مى‏گردد. از اين رو، گر چه حلّ تعارض و برتر دانستن يك حديث از نظر حجيّت بر حديثى ديگر، بدون خدشه وارد كردن در انتساب آن نيز در يك نگاه عام، نوعى نقد حديث (به معناى لغوى «نقد») به شمار مى‏آيد؛ ولى در تعريف ما در اين نوشتار، در گستره نقد حديث نمى‏گنجد؛ زيرا در حلّ تعارض، انتساب حديث، پذيرفته است؛ ولى در نقد (به معناى پيش‏گفته) چنين نيست. از اين رو، مرز اين دو را از يكديگر جدا مى‏سازيم. اينك بررسى تفصيلى بخش‏هاى سه‏گانه ياد شده:

يك. ملاك‏هاى پذيرش يا ردّ روايات‏

از برخورد سيّد با روايت‏هايى كه بدانها استناد كرده است، مى‏توان ملاك‏هايى را برداشت كرد. اين ملاك‏ها عبارت‏اند از:

1.تهذيب الأحكام، ج ۲، ص ۲۷۲.

2.فتح الأبواب، ص ۲۱۷؛ فلاح السائل، ص ۱۵۸.

3.الأمان، ص ۴۹.


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
128

در پايان اين بخش، شايسته است به پرسشى پاسخ دهيم و آن اين كه: آيا اين عامل در همه جا، سبب عدم حجيّت حديث مى‏شود؟ به نظر مى‏رسد با توجّه به آنچه گذشت، اگر سيّد حديثى را شاذ خواند و در باره آن اظهار نظر ديگرى فراز نياورد، اين به معناى عدم حجّيت حديث از نگاه وى است، مگر آن كه قرينه‏اى در كلام باشد كه نشان دهد هم‏زمان هم شذوذ و هم حجّيت را مى‏پذيرفته است، مانند روايت استخاره شش رُقعه كه با وجود آن كه به معتبر بودن آن باور داشته است، تلاش مى‏كند شاذّ بودن آن از نگاه شيخ مفيد را به گونه‏اى معنا كند كه با حجّيت آن، سازگار باشد.
ج - غريب و...
جز اصطلاح‏هاى پيش‏گفته، در ميان نگاشته‏هاى سيّد، برخى اصطلاحات ديگر نيز چونان وصفى براى برخى احاديث، به كار رفته است كه نمونه‏هاى آن، بر روى هم، اندك است. يكى از اين اصطلاحات، «غريب» است كه سيّد، آن را در باره روايتى از «محمّد بن على بن محبوب» به كار برده است‏۱ مضمون اين حديث - كه بيانگر چگونگى قضاى نمازهاى واجب و نافله است - ، در موضوع خود با روايت‏هاى ديگر، ناسازگار است و از همين رو شيخ طوسى رحمه اللّه نيز آن را شاذّ

1.«رسالة عدم مضايقة الفوائت»، مجلّه تراثنا، ش ۸ ، ص ۱۴۳.

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5027
صفحه از 375
پرینت  ارسال به