121
اندیشه شناسی محدّثان حلّه

الف . آن گاه كه برخى روايت‏هاى اهل سنّت را وصف مى‏كند. كه اين روايات از نگاه وى با باورهاى كلامى يا تفسيرى شيعه يا برخى باورهاى قطعى ديگر در ستيز است. ضعيف در اين جا بدان معناست كه اساساً پيامبر صلى اللّه عليه و آله چنين سخن را بر زبان نياورده است.
ب . آن گاه كه اين اصطلاح را براى برخى روايت‏هاى شيعى به كار مى‏برد. هيچ نمونه‏اى از اين دسته را سراغ نداريم كه با باورى كلامى يا عقيده‏اى قطعى، ناسازگار باشد. بنا بر اين، دليلى نداريم كه صدور آن روايات از نگاه سيّد، پذيرفتنى نبوده است؛ بلكه از تصريح او مى‏توان دريافت كه در چنين مواردى، تنها در جهت صدور اين احاديث و اين كه به عنوان حكم واقعى براى همه زمان‏ها تشريع شده باشد، اشكال كرده است؛ ولى صدور آنها از ديد وى، جاى گفتگو نداشته است.
از اين نكته كه بگذريم، پرسش ديگرى كه در اين باره مطرح مى‏شود، آن است كه بر روى هم، چه عواملى سبب مى‏شده است كه سيّد، روايتى را ضعيف بخواند؟ به ديگر سخن، آيا مى‏توان عواملى را برشمرد كه ما را به ضعف روايتى از نگاه سيّد، ره‏نمون شود، حتّى اگر او خود در كتاب‏هايش به ضعف آن اشاره نكرده باشد ؟
پاسخ، «آرى» است. از نمونه‏هاى پيش‏گفته، مى‏توان چند عامل كلّى را در ضعيف شمرده شدن حديث از نگاه سيّد، بيرون كشيد. امّا پيش از آن، يادآور شويم كه عوامل ضعيف شمردن حديث را با توجّه به هر يك از دو معنا و كاربرد ضعيف، بايد از يكديگر جدا كرد. از اين رو، در اين جا دو دسته از اين عوامل را مى‏توان برشمرد:
الف - عواملى كه ضعف حديث به معناى نخست (صادر نشدن حديث) را در پى مى‏آورند. مهم‏ترين اين عوامل، اينهاست:
- ناسازگارى حديث با حكم قطعى قرآن؛
- لوازم نادرست و غير قابل پذيرش حديث؛۱- ناسازگارى حديث با مبانى قطعى تفسيرى نزد شيعيان (مانند حديث «آمنوا بمتشابهه»، البته بر پايه برداشتى از اين روايت).
در كنار اينها، سيّد، در نمونه‏هاى فراوانى نيز به نقد روايات اهل سنّت پرداخته و نشان داده است كه از زبان رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بيان نشده و يا در باره ايشان، صدق نمى‏كند. گر چه سيّد، تعبير «ضعيف» را براى آن روايات به كار نبرده است؛ ولى از گونه عملكرد و سخنان وى به روشنى پيداست: همان ملاك‏ها كه براى ضعيف شمردن دو سه نمونه ياد شده از اهل سنّت بدان چنگ زده است، در باره اين روايات نيز جارى است و اگر از سيّد مى‏پرسيديم كه آيا آن روايت‏هاى نقد شده را نيز ضعيف مى‏شمرد؟ پاسخ وى، بى‏گمان «آرى» بود. از اين رو، مى‏توان آن عواملى را كه سيّد براى نقد آن روايات به كار گرفته است، در شمار عوامل تضعيف روايت از نگاه او ياد كرد. ما در بخش ديگرى كه به شيوه برخورد سيّد با روايت‏هاى اهل سنّت مى‏پردازيم، به گستردگى به چند و چونىِ نقد روايت‏هاى سنّى به وسيله سيّد و ملاك‏هاى نقّادى او خواهيم پرداخت.

1.حديث «لا وصيّة لوارث» مى‏تواند نمونه‏اى براى اين دو عامل باشد. سيّد نيز بدين دو عامل در نقد آن اشاره مى‏كند (ر. ك: سعد السعود، ص ۲۹۷ - ۲۹۹).


اندیشه شناسی محدّثان حلّه
120

اصطلاح در نمونه‏هاى پيشين - كه در باره برخى روايت‏هاى اهل سنّت به كار رفته بود - تفاوتى مهم دارد. از اين رو، در جمع‏بندى مى‏توانيم بگوييم: اصطلاح ضعيف در نگاه سيّد، به دو گونه به كار رفته است:

  • نام منبع :
    اندیشه شناسی محدّثان حلّه
    سایر پدیدآورندگان :
    امین حسین پوری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5115
صفحه از 375
پرینت  ارسال به